جلسه اول از دوره نوزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی دهخدا قزوین با استادی اسیستانت مرزبانان همسفر آذر، نگهبانی همسفر فرشته و دبیری همسفر صفیه با دستور جلسه «نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش» روز دوشنبه ۱۶ مهرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
پیش از هر چیزی باید بگویم که بسیار خوشحال هستم که امروز به بهانه انتخابات مرزبانی در خدمتتان هستم. باعث افتخار من است که امروز توانستم در این جایگاه باشم و خدمتی انجام بدهم. امیدوارم بتوانیم جلسه خوبی در کنار یکدیگر داشته باشیم و تبادل اطلاعات لازم صورت بگیرد. سپاسگزارم از ایجنت، مرزبانها و راهنمایان شال نارنجی و شال سبز که واقعاً همگی بسیار زحمت میکشند تا نمایندگی بتواند نظم و ترتیب داشته باشد. من از طرف خودم از شما تشکر میکنم و امیدوار هستم که برکت کاری که انجام میدهید در لحظهلحظه زندگیتان جاری باشد.
من امروز در خدمتتان هستم که به همراه همسفر آتنا، یک ساعت و نیم زمان جلسهمان را تقسیم کرده و صحبت کنیم. همانطور که میدانید؛ فرصت صحبت استاد بسیار کم است و آقای مهندس به ما میسپارند که رعایت کنیم. ایشان همیشه میگویند که استاد تنها سر خط را میدهد تا دیگران بتوانند راجع به آن موضوع مشارکت کنند؛ بنابراین من یک صحبت کوتاهی میکنم و در ادامه مشارکتهای زیبای شمارا گوش میدهم که کاملکننده باشد.
به هر دستور جلسهای که میرسیم میگوییم که این دستور جلسه چه قدر مهم است. امروز این دستور جلسه مطرحشده است و ما آگاه هستیم که اصل موضوع آموزشی کنگره، همین دستور جلسه است و سرمنشأ برای همه ماست. همانطور که همه ما میدانیم؛ کنگره یک مکان کاملاً آموزشی و علمی است. من پارسال که در جایگاه اسیستانت تازه واردین بودم، همیشه توضیح میدادم که واقعاً اینجا یک کار علمی و آموزشی انجام میشود. به همین دلیل نمیشود که یک آدم بیسواد پذیرش شود؛ چراکه خودش اذیت میشود.
کنگره یک مکان کاملاً علمی است و در اینجا همهچیز بر اساس علم کنگره است. علم کنگره است که کنگره را پابرجا نگهداشته است و یک ستون محکم برای کنگره است. علم کنگره است که باعث شده است امروز باافتخار بتوانیم بگوییم که کنگره یکی از سازمانهای مردمنهاد است که در جهت درمان اعتیاد کارش را انجام میدهد. من چه قدر خوشحال هستم که میتوانم عضو کوچکی از این مکان باشم؛ بنابراین باید به علمی بودن کنگره بسیار توجه کنیم. این علمی است که از طرف آقای مهندس و بزرگان کنگره، بهواسطه سیدیها و اپلیکیشن دژاکام به ما منتقل میشود.
دیدهاید که هر دستور جلسهای که میآید یا هر صحبتی که میشود شما میگویید که انگار دارد درباره من میگوید یا من داشتم امروز به این موضوع فکر میکردم و جواب من در این سیدی بود. واقعاً هر کلمه و موضوعی که در این دستور جلسهها و سیدیها هست، یک درس زندگی است؛ درسی از درست و سالم زندگی کردن، درست فکر کردن و درست رفتار کردن؛ بنابراین باید هرکدام از این درسهای زندگی را درست گوش کنیم و به مرحله عمل برسانیم.
اینطور نباشد که تنها بخواهیم گوش کنیم و دفتر سیاه کنیم، بعد هم بگوییم که سیدیام را نوشتم و کنار گذاشتم. اصلاً به این صورت نباشد که تنها برویم امضاء بگیریم و تمام شود. سیدی نوشتن باید به شرطی باشد که موضوعات ملکه ذهن من شود. برای همین است که به ما میگویند؛ سیدیها را باید بنویسید تا در مغزتان بنشیند؛ باید در این مرحله نکات را از قوه به فعل دربیاوریم. این سیدیها باید یک اثری داشته باشند؛ باید طوری باشد که ما آن فرق نگاه را پیدا کنیم؛ زیرا این سیدیها، نوشتارها و آموزشها دارند بهراحتی در اختیار ما قرار میگیرند و علم آقای مهندس دارد بهراحتی به ما انتقال پیدا میکند. اگر اینها را عملی کنیم، فرق نگاه را پیدا میکنیم وگرنه اگر سرسری بگیریم و در همان مرحله بمانیم و هیچ تأثیری برای ما نخواهد داشت.
این فرق نگاه باعث میشود که من بیایم در کنگره خدمت کنم و یاد بگیرم، درست مشارکت کنم، درست صحبت کنم، بهموقع بیایم، بهموقع بروم و درگیر هیچ حاشیهای نشوم؛ بنابراین اگر این سیدیها و آموزشها را درست یاد بگیرم، میتوانم در کنگره ماندگار شوم؛ اینطوری جهانبینی ما بالا خواهد رفت. نوشتن سیدی شاید برای بسیاری سخت باشد و مشکل داشته باشند، بهعنوانمثال مشکل دست یا گردن داشته باشند. من خودم مشکل دست داشتم؛ رفتم پیش آقای مهندس و با خودم فکر کردم که ایشان به من اجازه میدهند که سیدی ننویسم. ایشان گفتند که اصلاً اشکالی ندارد، ازاینپس با دست چپت بنویس و من گفتم که با همان دست راستم هر طور که شده مینویسم.
سیدی نوشتن برای خودمان است، برای اینکه آموزشهایمان درست باشد. شاید سختیهای خودش را داشته باشد؛ اما ما که خانواده کسانی هستیم که در اوج تاریکی بودهاند، همه ما دنبال یک ریسمان میگشتیم که به آن بچسبیم و از این تاریکی بیرون بیاییم. بهترین ریسمان برای ما سیدیها و آموزشهای کنگره هستند. ما باید به این ریسمان چنگ بزنیم تا از تاریکیها خارج شویم. هرکدام از ما که اینجا هستیم قطعاً تا آخر تاریکیها رفتهایم. من همیشه اینطوری فکر میکنم که این کار و این راه سختیهای خودش را دارد. سفر سختیهای خودش را دارد؛ اما با عشقی که در کنگره و این راه هست و با کمک راهنمایان خوبی که داریم، هر سختی آسان و هر ناممکنی ممکن میشود.
مرزبان کشیک: همسفر فیروزه
تایپ و ویراستاری: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر سپیده رهجوی راهنما همسفر لیلا( لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مطهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
703