آقای سعید نمکی سالهای زیادی است که در کنگره حضور دارند و از اعضاء تاثیر گذار کنگره ۶۰ هستند. ایشان مدتی عضو لژیون چهارده نفره دیدهبانان کنگره بودند و هم اکنون در ساختمان مرکزی کنگره، ساختمان سیمرغ مشغول به خدمت هستند. آنتیایکس ایشان کراک بود، یازده ماه با داروی OT سفر کردند. رشته ورزشیشان در کنگره ۶۰ والیبال است؛ اکنون هجده سال و هشت ماه است که از بند اعتیاد رها شدهاند. مصاحبهای با ایشان ترتیب دادیم که امیدوار هستیم به جان شما هم بنشیند.
به نظر شما سیدی نوشتن چه تاثیری بر جهانبینی و پذیرش آموزشها دارد؟
نوشتن سیدی از زمانی که در کنگره۶۰ به تدریج شکل گرفت، کسب دانایی و اجرایی کردن مطالبی که یاد میگرفتیم به مراتب آسانتر شد. اگر انسان بتواند کاری کند که باعث جذب انرژی بهتری شود از زندگی لذت بیشتری میبرد، همه اینها دانش و آگاهی میخواهد. اگر میخواهم غیبت نکنم باید بدانم که چرا نباید غیبت کنم، اگر میخواهم احتکار نکنم باید بدانم چرا نباید، اگر میخواهم تجسس نکنم باید بدانم چرا، میخواهم مواد مخدر مصرف نکنم باید بدانم چرا؟ دانستن اینها درسی است که آقای مهندس دادهاند و حک شدن آن در ضمیر ناخودآگاه و ذهن من توسط نوشتن امکان پذیر است. سیدی نوشتن نقطه تحمل و صبر ایجاد میکند، آقای مهندس میگویند واو به واو بنویسید و این خودش هم حکمتی دارد که سعی کنم چیزی را در زندگی جا نندازم. بعضی اوقات چیزهای مهم را در زندگی جا میاندازم و گاهی سعی میکنم از بسیاری از مسائل سریع بگذرم زیرا حوصله آن را ندارم و احساس خستگی میکنم؛ اما وقتی سیدی را واو به واو مینویسم تمرین میکنم که چیزی را در زندگی جا نیندازم و سعی کنم با مشکلات روبهرو شوم و آنها را حل کنم باعث میشود زمان کمتری برای غیبت کردن داشته باشم و زمانی است برای تمرین کردن از این جهت قدرت زیادی به روح و روان ما میبخشد، این را بدون تعارف میگویم.
به نظر شما همسفران چگونه میتوانند مشکلاتی که خودشان به وجود نیاوردهاند را بپذیرند و در راستای بهبود آن قدم بردارند؟
با همکاری، تعاون و حس مشترکی که بین همسفر و مسافر وجود دارد در جهت بازسازی آن تخریب قدم بردارند، قطعاً نتیجه کار رشد و تکاملی است که برای همسفر اتفاق میافتد پس شیرینی و لذتی برای همسفر دارد که بتواند همراه و همکار در این موضوع باشد.
چگونه در مسیرمان، در سفرمان یا در هر بخشی از زندگی با شکست خود روبهرو شویم؟
شکست امری طبیعی است، گاهی انسان تلاش میکند و کاری را انجام میدهد ممکن است در ظاهر نتیجهای که باید را نگرفته باشد، اما به نظر من حرف آقای مهندس که میگویند شکست و مشکلات را نباید به چشم لعنت نگاه کرد، بلکه باید آنها را رحمت خداوند دانست بسیار زیبا است از این جهت انسان باز هم میتواند مشورت بگیرد و تلاش کند در راستای آن علم خود را افزایش دهد تا بتواند آن مشکل یا مسئله را حل کند و همیشه مدنظر داشته باشد که خدایی هم وجود دارد، وقتی این موضوع را مدنظر داشته باشد انسان با امید کارش را انجام میدهد، حتی ممکن است سالها طول بکشد و موفقیت را کسب نکند، باید همیشه بداند خدا هست و حامی تمام انسانها است.
بهنظر شما یک انسان چگونه میتواند حسهای منفی را از خود دور کند؟
با تزکیه و پالایش، زمانی که روند خوبی را شروع میکند و احساس خوبی را تجربه میکند آن را مستمر ادامه دهد و رهایش نکند.
چگونه میتوانیم با ترسهای خود روبهرو شویم؟
با تفکر، با تفکر میتوانیم بر ترسهای خود غلبه کنیم و ذره ذره هرچه تفکرمان بالاتر برود ترس از ما دورتر میشود.
پیشنهاد شما برای اهمال کاری که هر شخصی در زندگیاش با آن مواجه است چیست؟
موضوع دانایی است، هرچه دانایی بالا میرود قطعاً انسان احساس میکند فرصت کمتری در زندگی برای کارهای نکردهاش دارد، اگر به این نقطه برسم قطعاً تنبلی و اهمال کاری هم کمتر میشود. وقت چندانی برای بازسازی و جبران تخریب نیست، برای آنکه زندگیام را بسازم و سامان بدهم، باید بتوانم خانوادهام را سلامت به هدف برسانم و زمانی برای اینکار ندارم، همانطور که آقای مهندس میگویند هشت ساعت برای کار کردن است، هشت ساعت برای خانواده است و هشت ساعت هم برای استراحت. اگر این را تنظیم کنم قطعاً اهمال کاریام کمتر میشود.
مصاحبه: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون سوم)
ویراستاری، تایپ و ارسال: همسفر فاطمه خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
1949