English Version
This Site Is Available In English

با نوشتن سی‌دی صبر و تحمل را می‌آموزیم

با نوشتن سی‌دی صبر و تحمل را می‌آموزیم

سلام دوستان زهرا(گ) هستم یک همسفر:
زمانی که یک سفر اولی وارد کنگره می‌شود، برای مشاوره شدن نزد راهنمای تازه‌واردین می‌رود. راهنمای تازه‌واردین در مورد نقش سی‌دی نوشتن در کنگره، برای او توضیح می‌‌دهد و از او می‌خواهد که سی‌دی بنویسد؛ می‌توان گفت: آغاز نوشتن سی‌دی آنجا است.
اگر یک رهجو خوب و کامل سی‌دی بنویسد، سفر خوبی خواهد داشت؛ زیرا سی‌دی‌ها برای ما حکم یک راهنما را دارند که همیشه در دسترس ما هستند. یک رهجو می‌تواند با نوشتن و گوش کردن به سی‌دی‌ها، روش حل مسائل را پیدا کند.
راهنمایان نیز با سی‌دی نوشتن، گوش و عمل کردن به کلیه متون کنگره و کسب نمره قبولی در آزمون راهنمایی، موفق به دریافت شال نارنجی شده‌ تا بتوانند این آموزش‌ها را به مسافران و همسفران انتقال بدهند و جهان‌بینی خود را بالا ببرند.
با مفهوم جهان‌بینی، در کنگره بیش‌تر از هر جای دیگری، آشنا می‌شویم و با نوشتن سی‌دی، آن را بهتر درک می‌کنیم.
آقای مهندس در یکی از کارگاه‌های آموزشی که دستورجلسه آن نقش سی‌دی و نوشتن آن در آموزش بود بیان گفتند: «برای این‌که روح و روان خوبی داشته باشیم باید جسم، افکار و اندیشه خود را بشناسیم و آن‌ها را خوب تقویت کنیم؛ زیرا جسم، روان و جهان‌بینی با هم ارتباط دارند.»
برای درک بهتر یک مطلب باید آن را چند بار مرور و تجزیه و تحلیل، معنی و مفهوم آن را درک کرده تا به‌طور واضح شکافته و ملکه ذهن ما بشود. قوی شدن حافظه، جلوگیری از آلزایمر، خوش‌خط شدن و نویسنده شدن از مزایای سی‌دی نوشتن است.
آقای مهندس در سی‌دی‌ها، یک جمله را چند بار تکرار می‌کنند؛ زیرا آن مطلب بسیار مهم است و با تکرار در نوشتن و گوش کردن، مطلب بهتر در ذهن ما ماندگار می‌شود. یکی از دلایل نویسنده خوب شدن؛ همین تکرار‌ها و آموزش‌ها است.
در کنگره، افراد بی‌سواد پذیرش نمی‌شوند؛ اما این فرصت به آن‌ها داده می‌شود تا با‌سواد شده و با خواسته قوی برای حضور در کنگره، از عهده این امر برآیند.
کنگره مکانی است که در کنار درمان با داروی OT، جهان‌بینی نیز آموزش داده می‌شود. در واقع، مصرف OT برای سلامت جسم و سی‌دی نوشتن و جهان‌بینی برای سلامت روان کارایی دارد؛ زیرا جسم و روان باید همزمان درمان شوند.
زمانی که ما کاری را هر روز انجام بدهیم؛ باعث رشد و پیشرفت ما می‌شود؛ مانند سی‌دی نوشتن که باعث می‌شود علم و آگاهی ما بالا برود. هنگامی که در یک جمع قرار می‌گیریم، می‌توانیم بدون ترس، مشارکت کنیم و بیان خوبی داشته باشیم‌.
اگر بخواهیم، درصد مطالعه کشور را با کنگره مقایسه کنیم؛ یک ساعت در مقابل هفت یا هشت ساعت است. اعضای کنگره بیش از سایرین مطالعه می‌کنند و دلیل آن، آموزش‌ها و سی‌دی نوشتن در کنگره است که در نهایت، مسافران و همسفران به تعادل می‌رسند.
از آقای مهندس تشکر می‌کنم که علم درست زندگی کردن را به من آموختند.

سلام دوستان زهرا(ق) هستم یک همسفر:
زمانی که وارد کنگره شدم، راهنمای تازه‌واردین گفتند: باید هر هفته یک سی‌دی بنویسی؛ اما من نوشتن را دوست نداشتم و دستخط خوبی  نیز نداشتم. من مانند هر شخصی که تازه وارد کنگره می‌شود، نوشتن سی‌دی برایم مشکل بود. سه یا چهار روز طول می‌کشید تا بتوانم یک سی‌دی را بنویسم و نکته مهم این‌ بود که باید کل سی‌دی را می‌نوشتم.
در زمان نوشتن سی‌دی «وظایف رهجو» با بسیاری از قوانین کنگره آشنا شدم. زمانی که راهنمایم سی‌دی من را دیدند، گفتند: باید خوش‌خط بنویسی؛ از آن پس سعی کردم که بهتر بنویسم.
هر کدام از سی‌دی‌های آقای مهندس، راه‌گشای یکی از مشکلات زندگی ما هستند. بسیاری از صحبت‌های آقای مهندس در سی‌دی‌ها تکرار می‌شوند تا ما بهتر بیاموزیم. گوش کردن و نوشتن سی‌دی‌ها برای تقویت ذهن و حافظه بسیار مفید است.
در وادی اول آمده: «با تفکر ساختار‌ها آغاز می‌گردد، بدون تفکر آنچه هست رو به زوال می‌رود.» در واقع، به معنای این است که پیش از شروع هر کاری، ابتدا باید تفکر کنیم و سپس وارد عمل بشویم.
صحبت‌های آقای مهندس، نوشتن و گوش کردن به سی‌دی‌ها؛ مانند یک داروی شفابخش برای جسم، روح و روان مسافران و همسفران است.
آموزش‌های کنگره، دانایی ما را افزایش می‌دهد. با نوشتن سی‌دی، صبر و تحمل را می‌آموزیم، از افکار منفی دوری کرده و به سمت افکار مثبت، همراه با سلامتی هدایت می‌شویم. به گفته آقای مهندس: «شاید روزی یک نویسنده شدیم.»
خدا را شکر می‌کنم که آقای مهندس از طریق سی‌دی‌ها، 
آداب غذا خوردن، معاشرت و برنامه‌ریزی و در مجموع روش درست زندگی کردن را به ما می‌آموزند؛ اگر به این آموزش‌ها عمل کنیم، زندگی خود را آگاهانه و با برنامه‌ پیش می‌بریم. امیدوارم که همه ما قدر این آموزش‌ها را دانسته و نهایت استفاده را از آن‌ها بکنیم. از آقای مهندس که لطف کردند و به ما آموزش می‌دهند، تشکر می‌کنم.


سلام دوستان زهره هستم یک همسفر:

می‌خواهم بنویسم؛ قلم را قسم دادم تا کمک کند بتوانم زیبا‌تر مطالب را به رشته تحریر درآورم؛ اما او گفت: از کوزه همان برون تراود که در اوست. پس به نفس خویش گفتم: زیبا بنویس؛ او نیز گفت: حق بنویس که خود، عین زیبا‌یی است؛ زیرا آن‌چه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند.

اولین روزی که قرار بود به کنگره بیایم، به مسافرم گفتم: به‌ خاطر تو می‌آیم؛ اما زمانی که وارد این مکان شدم، دلم لرزید؛ در واقع، با پای جسم آمدم ولی با پای جان ماندم و ماندگار شدم.
در کنگره متوجه شدم کجای راه هستم، از دنیا چه می‌خواهم، هدف من از زندگی و ادامه آن چیست؟
کنگره، دانشگاه عشق است؛ عشق به زندگی، خوبی‌ها، زیبایی‌ها، روشنایی‌ها و رها شدن از تاریکی‌ها که زندگی همه ما را در قالب نوشتن، به تصویر می‌کشد؛ گوش دادن به تنهایی جواب‌گو نیست؛ ما با گوش دادن، فقط رفع تکلیف می‌کنیم و این گوش دادن ممکن است در حین انجام کارهای روزمره یا در محل کار باشد، که به دلیل فرار بودن مطالب، مقدار کمی از آن در ذهن ما می‌ماند.
نوشتن؛ باعث بیداری مغز شده و زندگی‌ را در قالب یک فیلم سینمایی در برابر چشمان ما به تصویر می‌کشد؛ فیلمی که نقش اول، کارگردان و بازیگر آن، خود هستیم.
همیشه در زندگی‌ به دنبال مقصر بودم، نا‌‌سپاسی‌ها و سرزنش‌ها بسیاری کردم. بسیاری از موضوعات بی‌اهمیت را بر بااهمیت‌های زندگی خود ترجیح دادم و همیشه خود را عقل کل و برتر می‌دانستم. با نوشتن سی‌دی‌ها متوجه شدم، کت پاره را خداوند وصله نمی‌کند؛ با نذر و نیاز و بدون تلاش به خواسته‌ها نمی‌رسم؛ باید دل به جاده تلاش زد، رفت و رها کرد.
با نوشتن فهمیدم، راه‌های بسیاری را بدون تفکر رفتم تا به مقصد برسم. افسوس که جاده جهالت، پایانی ندارد. مرز بین اعتدال، افراط و تفریط در محبت و کمک به دیگران را آموختم؛ زیرا هنگام محبت باید مانند باران کاسه پر یا خالی، برایم یکی باشد.
گوش دادن به سی‌دی‌ها، همان دانایی و مانند چراغ در بیابان است و نوشتن سی‌دی‌ها، همان دانایی موثر است که ما را به سر منزل مقصود می‌رساند.

سلام دوستان زهرا(ر) هستم یک همسفر:
از خدا پرسید زندگی چیست؟
پاسخ داد: گذشته‌ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر، حال را به آرامی و امید زندگی کن و آینده‌ات را به من بسپار، شک‌هایت را باور نکن و باورهایت را شک نکن.
زمانی‌ که وارد کنگره شدم، حس بسیار عجیبی داشتم؛ روی یک صندلی‌ نشستم. یکی از راهنما‌یان تازه‌واردین که شال سبزرنگ داشت، کنار من نشست و پرسید: تازه‌وارد هستید؟ با استرسی که ناشی از ندانستن وضعیت مسافرم بود، نمی‌دانستم باید چه بگویم؟ می‌مانیم یا می‌رویم؟
از کنگره هیچ‌گونه اطلاعاتی نداشتم؛ اما راهنمای تازه‌واردین کامل به صحبت‌های من گوش کرد. از او پرسیدم: آیا این افراد نیز همسرانشان اعتیاد داشته‌‌اند؟ چرا این‌قدر خوشحال هستند؟ در جواب گفت: این افراد نیز روزی مانند شما بوده‌اند؛ اما من باور نداشتم. سه جلسه تازه‌واردین تمام شد و سپس باید راهنما انتخاب کرده و وارد لژیون می‌شدم. در لژیون، راهنمایم به من گفت: باید سی‌دی بنویسی؛ اما گفتم: بلد نیستم. چندین سال بود که قلم به دست نگرفته بودم، دست خط خوبی نیز نداشتم و از خود می‌پرسیدم: حالا چگونه سی‌دی بنویسم؟ پس از مدتی، به راهنمایم گفتم: امکان دارد من سی‌دی ننویسم؟ راهنمایم گفت: باید سی‌دی بنویسی؛ زیرا با نوشتن، حالت خوب می‌شود؛ اما باور نمی‌کردم که با نوشتن، حالم خوب بشود!
اولین سی‌دی که باید می‌نوشتم «وظایف رهجو» بود؛ هر چه تلاش کردم، نتوانستم بنویسم، گریه کردم و با خود گفتم: اگر مسافرم معتاد نشده بود من نیز نمی‌خواستم سی‌دی بنویسم. به فرزندانم گفتم: کمک کنید و برای من سی‌دی بنویسید؛ اما آن‌ها ‌گفتند: خودت باید بنویسی، دستخط ما با تو متفاوت است.
گریه می‌کردم و از سی‌دی نوشتن متنفر بودم و با خود می‌گفتم: ای کاش به کنگره نمی‌آمدم، مرا به کنگره چه مربوط است. بالاخره شروع به نوشتن کردم؛ می‌نوشتم و کاغذها را پاره می‌کردم، از خدا کمک می‌خواستم تا بتوانم سی‌دی‌ها را بنویسم. به لطف خداوند توانستم سی‌دی «وظایف رهجو» را بنویسم.
پس از آن متوجه شدم سی‌دی نوشتن باعث آرامش من می‌شود، حس من را نسبت به مسافر و زندگی‌ام تغییر داد و با مهربانی با آن‌ها رفتار می‌کردم.
آقای مهندس و استاد امین به من زندگی دوباره بخشیدند. از خدای خود، راهنمای عزیزم خانم سادات، آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که این بستر مناسب را برای ما فراهم کردند، تشکر می‌کنم.

نویسنده: اعضای لژیون هجدهم
ویراستاری: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوازدهم)
و همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون بیستم)
تنظیم و ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .