در خدمت ديدهبان محترم مسافر عليرضا هستيم. از طرف گروه سايت همسفران شهباز ضمن عرض خدا قوت و خیرمقدم خدمت ديدهبان محترم از خداوند مهربان برايشان خواستار بهترينها هستيم و گفتوگویی را با ایشان ترتیب دادیم که در ادامه نگاه زيباى شمارا به خواندن آن دعوت میکنیم. مسافر عليرضا با بیش از دوازده سال تخریب آنتىايكس مصرفى ترياک و شيره وارد کنگره شدند به مدت نه ماه و پانزده با راهنمایی مسافر محمد صادق سفر كردند. رشته ورزشى ایشان دوچرخه سواری است. هم اکنون بیست سال است كه با دستان پر توان آقای مهندس آزاد و رها هستند. در ادامه سفر نيكوتين باراهنمایی آقاى مهندس دژاكام انجام دادند و الآن یازده سال و چند روز است كه با دستان پرتوان آقاى مهندس آزاد و رها هستند.
نظر شما در مورد نمايندگى شهباز چيست و براى ارتقاء اين نمایندگی چه پیشنهادى داريد؟
نمايندگی شهباز سه سال است كه از عمرش میگذرد، خب نسبت به اين سه سال كه میگذرد خوب رشد كرده است و جاى تبريک دارد. بچهای که تازه راه رفتن و صحبت کردن میخواهد بیاموزد تا یکجایی زمان مىبرد تا آن بچه حرف زدن و راه رفتن را ياد بگیرد و از یکجایی به بعد ديگر سرعت تصاعدى مىشود؛ الآن زمانى است كه بايد سرعت نمایندگی شهباز تصاعدی شود و توانمندى خودش را نشان دهد. آقاى مهندس با علمى كه دارند مطرح میکنند؛ براى همه يكسان است؛ اما با نمایندگیها فاصلهدارند، هر نمایندگی یک فهمى دارد، درست است همه تحت يک آموزش هستيم؛ ولی نمایندگیها فهمشان باهم متفاوت است، اين فهم هم در چند آيتم جمع میشود. دانش كليدى كه حاصل و محصولش رهايىهاى آن است، كيفيت و توانمندى رهايىها است و الآن نمایندگی شهباز استاندارد است، ولى میتواند ایده آل خود را نشان دهد.
شما سالهاى خيلى زيادى است كه در كنار آقاى مهندس هستيد، صفات بارز ايشان را براى ما توصيف كنيد؟
هركسى میگوید من سالهاى زيادى است كه در كنار آقاى مهندس هستم، من نبودم، همه ما سالها است كه در یک دايره هستیم و آقای مهندس کنار ندارد، آقاى مهندس هم در دايره خدمتى هستند؛ البته مرکز این دایره. خيلى از ما فكر مىكنيم برويم آقاى مهندس را ببينيم درصورتیکه ايشان خودشان در مركز دايره خدمت هستند و برکنار ما اگر قرار است كسی ما را ببيند، جورى ديگر و كسى ديگر است. خب صفات آقای مهندس كه هرکسی بعد از چند ماه درکنگره میتواند آن را درک كند، آن محبت ايشان است.
چهطور مىشود از خدمت كردن و سىدی نوشتن خسته نشد؟
خسته مىشويم، شما وقتی محصول نداشته باشيد، خسته مىشويد؛ چهقدر زمين را شخم بزنيم، آب و كود بدهيم و مراقبت كنيم؛ بايد محصول بدهد، وقتى شما هر عملى انجام میدهيد؛ بايد محصولش را بگيريد؛ مگر اينكه دانهاى نكاريد كه محصول نداشته باشید. سى دى هم محصول دارد، آموزش درکنگره محصول چندگانه دارد و بارزترين محصولى كه سىدى براى رسيدن آن مىتواند برقرار كند، ارتباط بين راهنما و رهجو است؛ يعنى رب و مربى، شاگرد و استاد توسط نوشتن، ارتباط برقرار مىكنند و اين قانون ارتباط است.
در جايگاه ديدهبانى كه هستيد چطور توانستهايد برنامهریزی كنيد كه در زندگی شخصى خود مشكل ايجاد نشود؟
اصلاً نيازى به برنامهريزى نيست، کنگره يك برنامه است؛ وقتى وارد اين برنامه مىشوى همهچیز در جاى خود قرار مىگيرد. وقتى برنامه كنگره را اجرا مىكنی، برنامههاى ديگر هم چون بهموازات كنگره هستند درست پيش ميروند. خانواده، شغل و درآمدت به همین شكل؛ اگر برنامههاى كنگرهات را درست انجام بدهى وقت هم اضافه میآورى.
چگونه بخشش واقعى را تجربه كنيم؟ شما ديدهبان سردار هستيد، دراینباره لطفاً توضيح فرماييد.
من هم كه ديدهبان سردار هستم آن چيزى را كه آقاى مهندس مىگويند، دارم تجربه مىكنم. بخشش واقعى يا بخشش كريمانه؟ آن چیزى كه آقاى مهندس از آن صحبت مىكنند و مىگويند: بخشش كريمانه. ما یک خمس داريم، يک زكات داريم و يك بخشش داريم. اين سه مورد باهم فرق مىكنند؛ يعنى بخشش بىمنت؛ اما اگر این سه باهم فرق نكنند، اسمش را يكى ميگذارند، وگرنه به همه مىگويند: حسن يا حسين، براى همين اسم مىگذارند؛ براى آنکسی كه خمس و زكات مىدهد، باکسی كه بخشش مىكند؛ خيلى متفاوت است قضيه و معادله و حركت را متفاوت مىكند، دو مورد خمس و زكات وظيفه است؛ ولى بخشش، کريمانه است و با تمام وجود بخشش را مىشناسد و با تمام وجود مىبخشد؛ چون به بخشش اعتماد دارد، كسى كه به خداوند اعتقاد و ايمان دارد؛ خيلى متفاوتتر عمل مىكند ، ارتباط ما با بخشش هم اینگونه است.
اگر صحبتى با همسفران داريد كه مسافرين آنها ميانه راه رها مىكنند و مىروند لطفاً برایمان بيان كنيد.
اين مسافر باعث شده كه آن همسفر يک مسير جديدى در زندگىاش به وجود بيايد و با یک تفكر و انديشه جديدى آشنا شود. اين مسافر جاى احترام دارد، آن مسافر در ادامه با ما نيست؛ اما درواقع هست، يك جاى متفاوتى به ما معرفى كردند انشاءالله آن مسافر هم مىآيد و به رهايى مىرسد؛ اما بايد تحمل كرد؛ چون در هر چيزى كه براى ما اتفاق مىافتد آموزشى وجود دارد و همينطور حكمت. آموزش هم در صبور بودن است؛ اگر صبور و صابر باشيم صباره خواهيم شد.
لازمه رسيدن به صلح، عشق و محبت چيست؟
بخشش است. سعادتمند کسی است که بتواند ببخشد و عفو کند و گذشت داشته باشد، این آدم سعادتمند است. اینکه کریمانه ببخشد و کسانی که به آن بدی میکنند را عفو کند و نسبت به کسانی که ان و جایگاهش را نادیده میگیرند خشم نداشته باشد و آن را فروببرد، این یک آدمی است که میفهمد، چه چیزی را؟ هستی را. قانونمند بودن را میفهمد، هست و قانون نیست را متوجه میشود.
از اينكه وقتتان را در اختيارمان گذاشتهايد از شما ممنونم؛ اگر صحبت پايانى داريد، بفرمايید.
گلریزان نزدیک است فصلها میآيند و مىروند خيلى از ما انسانها نه گرماى تابستان را مىفهميم و نه سرماى زمستان، را نه برگریزان را و نه محصول پاييز را مىفهميم و نه از حال خوش بهار خبرداریم، آدمهایی كه فقط فصول را رد مىكنند و تنها چیزى كه از فصلها در اينها تأثير مىگذارد اين است که رنگ و جنس لباسشان تغیير مىکند، درواقع چيز ديگرى ندارند؛ ولى واقعيت امر اینطور نيست، ما درکنگره ياد مىگيريم كه به هستى نگاه كنيم و نسبت به آن بىتفاوت نباشيم. كنگره هم جزئى از ساختار هستى است، كسانى كه درکنگره سفر مىکنند نسبت به فصول چندساله هستند؟ چند بهار را گذراندهاند؟ چند زمستان، پاييز و تابستان را سپرى كردهاند؟ يعنى چقدر اين فصلها به شمارش است؟ به چند شماره در شما تأثير گذاشته است؟ و چگونه آنها را گذراندهاید و توانستهاید الگو بگيرید؟ و چگونه توانستهاید در اين فصلها بازى كنید؟ كنگره هم فصل دارد، فصل پايیز، فصل جديدى است درکنگره، فصل گلریزان است؛ خيلىها فصل گلریزان درکنگره بىتفاوت هستند و عكسالعمل نشان نمىدهند؛ براى همين است كه سن آنها بازمان حضورشان درکنگره برابرى نمىكند و هنوز در مرحله دوم از حیات هستند؛ هنوز در اختيار، بیاختیار هستند. سعى كنيد نسبت به گلریزان عكسالعمل نشان بدهيد، فصلى است كه ما هم بايد در اين فصل بازى كنيم و احساس ریزش كنيم؛ براى تقويت، براى قدرت، براى بودن، براى مطرحشدن و براى انتخاب شدن.
ویراستاری و عکاس: مرزبان خبری همسفر صبا
تهیه و تنظیم: همسفر اكرم رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون اول)
همسفران نمایندگی شهباز
- تعداد بازدید از این مطلب :
1483