English Version
This Site Is Available In English

باید فرماندهی نفس خودم را بر عهده بگیرم

باید فرماندهی نفس خودم را بر عهده بگیرم

جلسه سوم از دوره چهل و یکم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین با استادی راهنما مسافر مصطفی، نگهبانی مسافر داود و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه " از فرمان برداری تا فرماندهی" پنجشنبه 15شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.

 

سخنان استاد: 
خدا را شکر می‌کنم که ‌بار دیگر این اجازه صادر شد تا در این جایگاه قرار بگیرم و اولین مشارکت را داشته باشم. از نگهبان و دبیر جلسه هم تشکر می‌کنم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمودند. دستور جلسه از فرمان‌برداری تا فرماندهی شامل دو کلمه می‌باشد که می‌خواهد به ما یادآوری کند که اگر قرار است من از یک مبدأ به یک مقصدی برسم بایستی چه‌کارهایی انجام بدهم. شاید مهم‌ترین چیزی که در این دستور جلسه می‌توانیم به آن بپردازیم همان واژه نخست آن یعنی واژه فرمان‌برداری می‌باشد. خیلی اوقات به من سفر اولی، یک راهنما مطلبی را می‌گوید که در ظاهر به ایشان چشم می‌گویم اما همان کار را آن‌گونه که دلم می‌خواهد انجام می‌دهم؛ این نشان‌دهنده فرمان‌برداری نیست، فرمان‌برداری خود شامل دو بخش صور آشکار و صور پنهان می‌باشد. اگر من می‌خواهم به فرماندهی برسم بایستی در هر دو بخش به این مهم دست پیدا کنم. در بخش صور آشکار با روش DST به‌راحتی من می‌توانم به فرماندهی شهر وجودی خودم برسم. اما در بخش صور پنهان خیلی مهم است که من بتوانم فرماندهی نفس خودم را بر عهده بگیرم. ما بایستی یاد بگیریم که به نفس خود دستور بدیم نه اینکه از نفس خود دستور بگیریم. تمامی این دستور جلسات به من کمک می‌کند تا بتوانم یک‌قدم به فرماندهی نفس و جسم خودم نزدیک‌تر شوم. پس باید بدانیم که تمامی دستور جلسات کنگره 60 در راستای رسیدن به‌فرمان عقل می‌باشد.

قسمت دوم دستور جلسه؛ تولد یک سال رهایی مسافر علی:
به علی عزیز و خانواده محترمشان این روز باشکوه را تبریک می‌گویم. به راهنمای همسفرشان بابت راهنمایی‌های ارزنده‌شان که نقش مهمی در زندگی این خانواده داشته است تبریک می‌گویم. همچنین به بنیان کنگره 60 جناب آقای مهندس، به راهنمای بسیار عزیزم حمید آقا و تمامی شما دوستان عزیز هم این روز زیبا را تبریک می‌گویم. اما اگر بخواهم از ویژگی‌های بارز علی آقا بگویم باید به خدمتگزار بودن ایشان اشاره‌کنم. در طول سفر اول سعی می‌کرد که زودتر از بقیه در شعبه حاضر شود و همین موضوع هم در سفر اول خیلی به او کمک کرد. علی عزیز در کل خدمتگزار بسیار خوبی است و در هر جایگاهی که از او خواسته‌شده است تا خدمت کند، با جان‌ودل پذیرفته است. درراه اندازی شعبه الوند بسیار کمک شایانی کرد. الآن در بخش حضوروغیاب مشغول خدمت است و البته هم‌زمان دبیر جلسات روز یکشنبه هم می‌باشد. کسی که بعد از گذشت یک سال رهایی همچنان در کنگره مانده است و خدمتگزار است قطعاً قابل‌احترام است زیرا این شخص سپاسگزاری را فراگرفته است و سپاسگزار کسانی است که برای او زحمت‌کشیده‌اند. امیدوارم امروز نقطه عطفی برای علی عزیز در زندگی کنگره و زندگی شخصی اش باشد.

اعلام سفر:
آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک. مدت‌زمان سفر اول 11 و 15 روز به راهنمایی آقا مصطفی، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، ورزش در کنگره فوتبال. رهایی از بند مواد 1 سال و 4 ماه. رهایی از بند نیکوتین به راهنمایی آقا مصطفی 2 ماه و 5 روز.

آرزوی مسافر علی:
آرزو می‌کنم تمام مصرف‌کنندگان راه کنگره را پیدا کنند.

سخنان مسافر علی:
سلام دوستان علی هستم مسافر. قبل از هر چیز بایستی تشکر کنم از آقای مهندس که چنین بستری را فراهم کردند تا ما به درمان برسیم. از راهنمای خیلی خوبم آقا مصطفی عزیز که خیلی زحمت ما را کشیدند و حال خرابی‌های ما را تحمل کردند و راهی را به ما معرفی کردند که واقعاً به این حال خوش برسیم تشکر می‌کنم. از راهنمای همسفرم خانم شهربانو تشکر می‌کنم که واقعاً با آموزش‌های ناب ایشان توانستیم زندگی‌مان را به تعادل برسانیم. از همسفرم تشکر می‌کنم که برای من در طول این سفر واقعاً بال پرواز بودند.  من یک روز باحال خیلی خراب و بافکر افیونی به جلوی شعبه آمدم و آقا اسماعیل را دیدم که نگهبان نظم بود و مرا به داخل شعبه هدایت کردند و از ایشان هم خیلی تشکر می‌کنم. من هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که بتوانم حتی یک روز از مواد رها باشم و اینجا از خدای خودم سپاسگزارم که این جایگاه را تجربه کردم. در پایان از حمید آقا خیلی تشکر می‌کنم چون زمانی وارد کنگره شدم حمید آقا استاد جلسه بود و تولد یک سال رهایی آقا احسان بود و از آن جلسه و از ایشان خیلی انرژی گرفتم. راهنمایی را هم که انتخاب کردم، رهجوی ایشان بودند. از همه خدمتگزاران کنگره 60 که زحمت کشیدن تا من بتوانم امروز در این جایگاه قرار بگیرم از همه شما ممنونم که به حرف‌های من گوش کردید.

سخنان راهنما همسفر شهربانو:
خدا را شکر که در این جایگاه قرار گرفتم و از این حس و حال ناب کنگره کسب انرژی و آموزش می‌کنم. از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر می‌کنم. خانم محدثه عزیزم امروز در این جشن حضور نداشتند به ایشان تبریک می‌گویم. از آقا مصطفی که برای آقا علی خیلی زحمت کشیدن تشکر می‌کنم. امیدوارم همیشه زندگی این عزیزان روبه‌راه باشد. به علی آقا، فرزندان ایشان و خانم گلستان تبریک می‌گویم. خانم گلستان نمونه بارز یک رهجوی فرمان‌بردار هستند. اولین روزی که وارد لژیون شدند اعلام کردند که من نمی‌توانم بنویسم و من به ایشان گفتم که وقتی وارد این راه شدی باید محکم و استوار بمانی و برای رسیدن باید تلاش کنی. اگر هر رهجویی همین‌قدر خواسته داشته باشد قطعاً به نتیجه مطلوب خواهد رسید. هر تولدی پیامی دارد روزهای پنجشنبه تولدها حس و حال خاصی دارد. وجود همسفران این حس و حال‌ها را ایجاد می‌کند. به قول استاد امین، حضور همسفران خیلی باارزش است.  همسفری که یک‌عمر در کنار مسافرش حضورداشته و همه ناراحتی و غم و درد را تحمل کرده و الآن این جایگاه واقعاً گوارای وجودش می‌شود؛ از این لحظه به بعد هر چیزی را که به خاطرش صبر و تحمل کرده دریافت می‌کند. امیدوارم که این خانواده در کنگره بمانند و خدمتگزار باشند. زمانیکه از بند مواد آزاد شدند باید از بندهای دیگر هم رها شوند. خانم گلستان با سختی‌هایی که در زندگی داشت همه امیدش پسرش محمد بود. امیدوارم آموزش‌های کنگره راه را برای آقا محمد هم باز کند و بهترین‌ها را برای این خانواده عزیز آرزو می‌کنم.

سخنان همسفر گلستان:
خدای خودم را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفتم. از آقای مهندس و خانواده‌شان تشکر می‌کنم و بهترین‌ها را برای ایشان می‌خواهم و ممنونم که این بستر را برای ما فراهم کردند تا ما را به حال خوش برسانند. از آقا مصطفی و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم خیلی زحمت کشیدند برای مسافر من و این روز قشنگ را به ایشان تبریک می‌گویم. به مسافرم تبریک می‌گویم خیلی سفر خوبی داشتند و از خانم شهربانوی عزیزم تشکر می‌کنم ایشان نیز خیلی برای من زحمت کشیدند و این حال خوشم را مدیون خانم شهربانوی عزیزم هستم. از خانواده ایشان تشکر می‌کنم که اجازه دادند ایشان بیایند و ما از ایشان آموزش لازم را بگیریم. از آقا محمد عزیزم تشکر می‌کنم خیلی کمک‌حال من بوده است. از دخترم و پسر دیگرم تشکر می‌کنم که همه‌شان ما را تحمل کردند. از مرزبانان، ایجنت محترم تشکر می‌کنم و از همه خدمتگزاران کنگره ۶۰ ممنونم که هستند تا ما باشیم و امیدوارم که راه کنگره برای همه باز شود و همه این جایگاه را تجربه کنند. از همه عزیزانی که به جشن ما تشریف آوردند تشکر می‌کنم و امیدوارم روزی همه شما این جایگاه را تجربه کنید و به آرزوهایتان برسید. من خیلی زندگی سختی داشتم ولی الآن نمی‌خواهم خرابش کنم و امروز خیلی حس و حالم خوب است. از شما دوستان بسیار ممنونم.

مرزبان کشیک: مسافر رضا
تایپ: مسافر احمد، مسافر میثم
تنظیم: مسافر محمدرضا
تهیه‌شده در سایت مسافران کاسپین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .