چهاردهمین جلسه از دوره سی و ششم جلسات ویلیام وایت به استادی مسافرسیگار محمد و نگهبانی مسافرسیگارامید و دبیری مسافر سیگار میلاد بادستور جلسه <<جشن هفته ایجنت و مرزبان>>جمعه2 شهریور ماه ۱۴۰۳ ساعت ۷:۳۰ صبح در محل پارک طالقانی آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم مسافرسیگار
شاکر خداوند هستم که پس از مدت ها این فرصت پیش آمد که توی کارگاه آموزشی پارک طالقانی حضور داشته باشم, امیدوارم که جلسه خوبی داشته باشیم از نگهبان جلسه تشکر می کنم که از من دعوت کردند تا آموزش بگیرم, دستور جلسه جشن هفتخ ایجنت و مرزبان است قبل از اینکه درمورد دستور جلسه حرفی بزنی, امروز صبح با خودم فکر می کردم که چقدر ما انسان های خوشبختی شده ایم که با تفکر قشنگ اقای مهندس فرهنگ و صفت قدر دانی دوباره به ما برگشته است.
این هفته رو در ابتدا به اقای مهندس و خانواده محترمشون تبریک عرض می کنم که بنیان و بنیان گذار سیستم کنگره 60 بودند به تمامی ایجنت ها و مرزبان های کنگره تبریک عرض می کنم و به تمامی اعضای کنگره تبریک عرض می کنم و به نظرم هریک از اعضا مرزبان زندگی خدوشان و سفری که انجام میدهند هستند چه همسفر و چه مسافر.
داشتم به صحبت های دبیر که دستور جلسه فرمان عقل بود گوش میدادم که متوجه شدم چقدر این دو دستور جلسه به هم مرتبت هستند.
مقاله اقای خدامی رو مطالعه کردم که نوشته بودند ایجنت ها و مرزبان هایی که امروز بسیار با نظم عمل می کنند وشعبه را اداره می کنند روز حتی نمی توانستند خودشان را اداره کنند!
من قبل از اینکه وارد کنگره بشوم انسان بی نظمی بود و هرکجا که پا می گذاشتم بی نظمی را با خودم میبردم! چه اتفاقی در من افتاده که من بتوانم حافظ نظم, اصول, وقوانین یک سیستم باشم .
به نظر من تنها عاملی که باعث شده من به نوعی بتوانم این بستر را در خودم ایجاد بکنم نظم است مثلا منظم حضور نداشته باشم یا منظم لباس نپوشم و به صورت کلی اگر نظم نداشته باشم تغییر در من اتفاق نمی افتد.
من باتوجه به منابع کنگره می توانم نظم را یادبگیرم, و ذره ذره در زندگی به اجرا کنم و ذره ذره وقتی وارد مکان با جمعی می شوم حال خوب و نظم را باخود می برم حتی اگر خودم متوجه نباشم.
در آخر از تجربه شخصی خود در مرزبانی پارک طالقانی حرف بزنم.
همه اعضا نسبت به من محبت داشتند, گاها صبح زود بعضی از رهجو های سفر اولی که حال خوبی نداشتند بامن مشاجره می کردند و به سختی تحمل می کردم اما یعد از چند دقیقه از من عذر خواهی می کردند, نکته ای که برایم جالب بود این بود که چقدر پیوند محبت بین اعضای کنگره قوی است که حاظر نیستند ناراحتی یک دیگر را حتی چند ساعت تحمل کنند.
از اینکه به صحبت های من توجه کردید سپاس گذارم.
عکاس مسافر سیگار امیر حسین
تایپ و تنظیم مسافر سیگار امید
- تعداد بازدید از این مطلب :
158