جلسه یازدهم از دوره ششم کارگاههای آموزش مجازی همسفران نمایندگی ملایر با دستورجلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» با استادی راهنما همسفر معصومه روز شنبه ۳ شهریورماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
سخنان استاد:
در گذشته من همیشه با خود فکر میکردم شخصی که مهندس و دکتر میباشد و یا دارای تحصیلات دانشگاهی است حتماشخص دانایی میباشد و از پس مشکلات خود برمیآید و برای من جای تعجب بود که چرا یک فرد با سواد مصرف کننده میشود؟ در کنگره، در جزوه جهانبینی آموزش گرفتم مثلثی بنام مثلث دانایی از اضلاع تفکر، تجربه و آموزش تشکیل شده است. اگر بخواهیم تعریفی از دانایی داشته باشیم. دانایی یعنی تشخیص ماهیت خواستههای ما در هر رنگ و لباسی، یعنی خواستههای ما چه معقول و چه نامعقول میخواهند وارد قلعه عقل ما شوند و به عقل دستور دهند که فرمان را اجرا کن، مخصوصاً خواستههای نامعقول به هر طریقی میخواهند وارد عقل ما شوند و حکم را میخواهند اجرا کنند. من هر چه قدر تشخیصم بالاتر برود میتوانم خواستههای معقول را از خواستههای نامعقول جدا نمایم و گوش به فرمان خواستههای نامعقول نباشم.
چگونه میتوانم تشخیصم رو بالا ببرم؟ تشخیص فقط با آگاهی اطلاعات بالا میرود؛ یعنی هر چه من آگاهیام بالا برود میتوانم بهتر تشخیص بدهم که این خواسته معقول یا نامعقول است. زمانی که من وارد کنگره شدم اطلاعات و آگاهی را از طریق آموزشها، سیدیها، نوشتارها، آموزشهای راهنما و جناب مهندس و جناب امین آموزش گرفتم. دانایی مؤثر همان دانایی اما با اضلاع برابر میباشد؛ یعنی من همسفر زمانی که وارد کنگره میشوم فقط از ضلع آموزش نباید استفاده نمایم. من آموزش را فرامیگیرم و نگاه خود را نسبت به مسافرم عوض میکنم. نباید به دید معتاد به مسافر خود نگاه کنم، باید به چشم بیماری نگاه کنم که احتیاج به درمان و زمان دارد، باید کفشهای آهنی پای خود کنم تا بتوانم به مسافرم و خودم کمک نمایم. همسفر باید بهعنوان زن خانه و یک مادر به خود، جسم و تفکر خود اهمیت بدهد، تفکراتش را از سمت منفی به سمت مثبت هدایت کند. یاد گرفتم خواب خود را تنظیم نمایم تا حسم درست شود.
آموزشهایی که من در کنگره یاد گرفتم، ضلع آموزش بود و من برای اینکه به دانایی مؤثر برسم باید از این آموزشها استفاده کنم و در زندگی بکار ببرم و آنها را تجربه کنم و در مورد آن تفکر کنم تا به دانایی برسم. دانایی که اضلاع آن باهم برابر نباشد فقط بیایم، بروم و آموزشی را دریافت نمایم؛ این دانایی مؤثر نیست و هیچ فایدهای ندارد و به دانستن تبدیل میشود. من میدانم که باید فرمانبردار باشم اما آیا هستم؟ میدانم که باید سیدی بنویسم و گوش کنم آیا انجام میدهم؟ میدانم باید در کارگاههای آموزشی بهموقع بیایم و بروم آیا انجام میدهم؟ اینها همه دانستن میباشد. اگر انجام بدهم آن زمان میتوانم جواب دریافت نمایم و در زندگیام تغییر کنم و تبدیل شوم.
در مورد سواد هم اگر بخواهم توضیح بدهم سواد به معنی خواندن و نوشتن است. خیلی از انسانها تحصیلات دانشگاهی عالیه دارند اما تعادل و آرامش ندارند و نمیتوانند با اطرافیان درست رفتار کنند. من باید دانایی داشته باشم چون بهترین ابزاری که مسافرم میتواند با اعتیاد مبارزه کند، دانایی میباشد. در کنگره خیلی افراد هستند که سواد ابتدایی دارند ولی هم خودشان به تعادل و رهایی رسیدند و هم به دیگران کمک کردند که به تعادل برسند. تنها با ثابتقدم بودن میتوانیم از این مطالب استفاده کنیم و دانایی را به دانایی مؤثر تبدیل نماییم.
رابطخبری: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون سوم)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی ملایر
- تعداد بازدید از این مطلب :
191