English Version
English

وادی چهارم قانون‌ پذیرش مسئولیت است

وادی چهارم قانون‌ پذیرش مسئولیت است

جلسه پنجم از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی و همسفران کنگره ۶۰، ویژه نمايندگی پرند به استادی همسفر سمیرا و نگهبانی راهنمای تازه‌واردین همسفر سمانه و دبیری موقت همسفر مرضیه با دستورجلسه "وادی چهارم و تأثیر آن روی من" روز سه‌شنبه به تاریخ ۲۹ خرداد ماه شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا خدا را شکر می‌کنم که به من این فرصت را داد که در این جایگاه قرار بگیرم. از راهنما خودم خیلی تشکر می‌کنم و قدردان و سپاسگزار ایشان هستم که به من فرصت داد تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. از ایجنت نمایندگی و گروه مرزبانی هم تشکر می‌کنم. دستورجلسه این هفته وادی‌ چهارم و تأثیر آن روی من است. می‌دانیم که پروسه درمان در کنگره ۶۰ روی سه ضلع جسم، روان و جهان‌بینی می‌باشد. برای این‌که، این سه تا ضلع به موازات هم به تعادل برسند احتیاج به آموزش است که آموزش‌های کنگره ۶۰ بر‌مبنای اصول و قواعد زندگی سالم، دوری از ضدارزش‌ها و برگشت به صراط مستقیم است. این آموزش‌ها در کنگره ۶۰ در قالب سی‌دی‌ها و کتاب‌ها می‌باشد که برای همه افراد قابل فهم و درک است و نیازی نیست که هر کسی علم و دانش خاصی داشته باشد؛ اگر همه یک‌بار آن را بخوانند، می‌توانند آن آموزش‌ها و دریافت‌های لازم را از آن بگیرند.

یکی از این آموزش‌ها در چهارده وادی در کتاب عشق یا چهارده وادی برای رسیدن به خود است که با وادی اول تفکر آغاز می‌شود و وادی آخر وادی عشق و محبت تمام می‌شود. چهار تا وادی اول وادی تفکر هستند که حسن‌ختام وادی‌ تفکر وادی چهارم است و بعد از آن وارد مرحله عملیاتی و اجرایی می‌شود. وادی چهارم می‌گوید؛ که در مسائل حیاتی؛ به خداوند سپردن، یعنی سلب مسئولیت از خویش. در واقعه این وادی قانون‌ پذیرش مسئولیت است و به من این را یاد می‌دهد که باید جایگاه و مسولیت خداوند را و جایگاه و مسولیت خودم را مرزبندی، مشخص و خط‌کشی کنم، در واقعه این را بدانم که تمام مسئولیت‌ها دو طرفه است؛ چون خیلی از انسان‌ها به عناوین مختلف؛ وقتی در زندگی‌شان مشکل و مسئله‌ای پیش می‌آید از زیر بار آن مسئولیت و مشکل شانه خالی می‌کنند و مسئولیت را به خداوند می‌سپارند؛ اگر من به آن نقطه تفکر رسیده باشم که مشکلاتی که الان برای من بوجود بیاید، مقصر اصلی آن خود من هستم‌ و در واقعه این مشکلات بذرهایی است که در گذشته من آن‌ها را کاشته‌ام و زمان‌های زیادی آبیاری کرده‌ام و قطعاً باید الان آن‌ها را درو و برداشت کنم؛ پس باید دوربین را به سمت خودم برگردانم از هیچ کس حتی خداوند که خالق من است هیچ توقعی نداشته باشم؛ وقتی که به این‌جا رسیدم و بدانم مهره اصلی و اساسی و سرنوشت‌ساز خود من هستم. در این صورت بهتر می‌توانم مسئولیت مشکلات، مسائل، حیات و زندگی خودم را قبول کنم.

همان‌طوری که جناب مهندس می‌گویند؛ این جمله خود کرده را تدبیر نیست، کاملاً غلط است. خود کرده را تدبیر است؛ چون که خداوند به انسان قدرت اختیار داده و آن دو راهی را که بر سر راه انسان‌ها ارزش‌ها و ضدارزش‌ها را قرار داده، کاملاً مشخص کرده و علامت‌گذاری نموده و پایان هر کدام را مشخص کرده است. در واقع راه و چاه را به انسان نشان داده است و بعد با آن قدرت اختياری که در اختیار انسان گذاشته و اجازه داده که از آن استفاده کند و بهترین راه را انتخاب کند.

در این وادی نفس و مراحل مختلف نفس را می‌شناسیم. برای این‌که بتوانم خواسته‌های معقول را از غیرمعقول تشخیص بدهیم؛ وقتی که بتوانیم این خواسته‌ها را از هم تشخیص بدهیم می‌توانیم از دروازه‌های نفس اماره وارد نفس لوامه بشویم بعد از آن به نفس مطمئنه برسیم و در نهایت به بالاترین درجه تکامل انسانی که رسیدن به فرمان عقل همراه با صلح و آرامش است و این‌که اگر من از آن قدرت تفکر و تعقل استفاده کنم و قدرت اختياری که خداوند به من داده است، می‌توانم بهترین راه را انتخاب نمایم و در این مسیر حرکت کنم و یک نکته را نباید یادم برود که انسان‌ها برای چه چیزی بر روی زمین آمده‌اند؟ انسان‌ها برای این بر روی زمین آمده‌اند که کلید حل مشکلات خود را پیدا کنند. در واقع هر چیزی روی کره‌ زمین یک بها و هزینه‌ای دارد که من باید بها و هزینه آن خواسته‌ام را پرداخت کنم. همین‌طور که بارها این جمله را شنیده‌اید که بهشت را به بها می‌دهند نه به بهانه‌.

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که در این وادی مورد اهمیت قرار گرفته، شناخت خداوند است و این‌که من اگر خداوند را بتوانم بشناسم در ابتدا باید خودم را بشناسم و از دروازه‌های شهر وجودی خودم عبور کنم، صور آشکار و صور پنهان خودم را بشناسم. در این صورت است که دریافت خداوند و آن نیروی مافوق یا قدرت مطلق برسم؛ وقتی که من به آن‌جا رسیدم، می‌بینم که من در قبال خداوند چقدر مسئولیت دارم و خداوند در قبال من چقدر مسئولیت دارد و این‌که متوجه بشوم که من قطره‌ای از اقیانوس و ذره‌ای از وجود خداوند هستم و اگر از آن نیروهای الهی درون خودم قوت بگیرم، می‌توانم خیلی از مشکلاتم را حل کنم؛ پس من باید در مسیر صراط مستقیم باشم و از ضدارزش‌ها دوری کنم. آنچه که خداوند فرمان داده، را پیروی کنم و تلاش و کوشش کنم، خواسته و در نهایت ایمان داشته باشم که ایمان یعنی تجلی نور خداوند در انسان، ایمان داشته باشم اگر من در این مسیر حرکت کنم خداوند راه را به من نشان می‌دهد و این‌که خداوند می‌گوید از شما حرکت و از من برکت، در واقع آن دست‌های آسمانی فقط القا افکار را انجام می‌دهند و راه را برای من نمایان می‌کند.

زمانی‌که من بخواهم از تاریک‌ترین نقطه زندگی‌ام که به واسطه مصرف‌کننده بودن مسافرم در آن قرار گرفتم، بیرون بیایم، نباید از کسی توقع داشته باشم و خودم باید بلند بشوم و خواسته داشته باشم، تلاش کنم، در مسیرش حرکت کنم و این را بدانم که خداوند قطعاً راه را به من نشان می‌دهد؛ چون هیچ کدام از این انسان‌ها در کره زمین تنها و بدون پشتیبان نیستند. همان‌طوری که من خواستم و همه همسفرها و مسافرها خواستند خدا راه را به آن‌ها نشان داد و راه کنگره را به آن‌ها نشان داد و اولین باری که وارد کنگره شدیم، کنگره این را به ما یادآوری کرد که انسان قدرت انتخاب و اختیار دارد و اجازه دارد از آن استفاده کند؛ یعنی خداوند مسیر کنگره را به ما نشان داد؛ ولی در حقیقت من این راه را انتخاب کردم در نهایت من راهنمای خودم را انتخاب کردم؛ پس باید به این راه ایمان داشته باشم و بدانم کنگره آینه‌ای است که من را به خودم و عیب‌های من را به من نشان می‌دهد و در نهایت به من این آموزش را می‌دهد که عیب‌هایم را برطرف کنم.

زمانی‌که در این جایگاه قرار می‌گیرم و وارد کنگره می‌شوم باید به همه چیز آن ایمان داشته باشم و بدانم که خداوند بهترین راه را در مسیر من قرار داده است و وعده او دروغ نیست. در انتها اگر انسان توقع خودش را از دیگران کم کند و سر جنگ با کسی نداشته باشد از زمین و آسمان، خداوند و انسان‌های دیگر طلبکار نباشد، در صلح و آرامش و امنیت با دیگران باشد دیگران هم قطعاً همین حس را خواهند داشت و انسان هیچ نیست، جز سعی و تلاش خودش و آنچه با تلاش خود کسب کرده است. ممنون و‌ متشکرم که به صحبت‌های من توجه کردید.

همچنین جلسه ماهیانه راهنمایان با هماهنگی ایجنت و گروه مرزبانی‌ با دستورجلسه "حرمت کنگره ۶۰ و ممنوعیت ارتباط‌ راهنمایان مسافر با همسفر" راس ساعت ۱۳ برگزار شد.

مرزبان کشیک‌ همسفر زهرا و مسافر محمد
لژیون‌ خدمتگزار: لژیون‌ سوم به راهنمایی همسفر الهه
تایپ: همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون‌ اول)
عکاس خبری و ارسال: مرزبان خبری همسفر زلیخا
همسفران‌ نمایندگی پرند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .