چهارمين جلسه از دور بیست و یکم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰، نمایندگی باباطاهر همدان با استادی مرزبان محترم مسافر مسعود، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» روز پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۰۰ :۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مسعود هستم مسافر
هفته آتی هفته راهنماست، این هفته را پیشاپیش خدمت بنیان کنگره ۶۰ آقای مهندس دژاکام و راهنماهای محترم علیالخصوص راهنماهای محترم شعبه باباطاهر همدان تبریک عرض میکنم. در خصوص دستور جلسه وادی دوم: در ابتدا برای آشنایی دوستان تازه وارد عرض کنم که کتاب ۱۴ وادی کتابی است که برای رسیدن به خودمان یعنی خودشناسی به ما کمک میکند تا راه و مسیری را که مدتها ما در اثر مصرف مواد مخدر گم کردهایم بتوانیم پیدا کنیم. در این کتاب هر وادی به ما چیزی را یاد میدهد که ما در زندگی و در طول مسیر سفر خود بالاخره با فراز و نشیبهایی و مشکلاتی روبرو میشویم که با مراجعه به هر کدام از این وادی ها و آموزش گرفتن و پی بردن به مفاهیم آنها میتوانیم به راحتی با این مسائل به نحو مطلوب روبرو شویم و راه حل آن را پیدا کنیم.
در وادی اول که وادی تفکر است یاد گرفتیم که قبل از پیدایش هر چیزی باید تفکر کنیم، درست فکر کنیم. قبل از هر انجامی به انجام و چگونگی انجام فکر کنیم. سعی کنیم به خیلی چیزها فکر نکنیم. یاد گرفتیم که تفکر یک حرکت درونی است که ترسیم کننده رفتارهای بیرونی ماست. یعنی تفکر مثبت رویدادها و رفتارهای مثبت و تفکر منفی رفتارهای منفی و حال خرابی به دنبال خواهد داشت. زمانی که من مصرف کننده مواد مخدر برای شروع درمان با آغاز سفر به وادی اول میرسم و میخواهم به آن عمل کنم، وقتی با خودم به کارهایی که انجام دادهام فکر میکنم به تخریبهایی که در من ایجاد شده است فکر میکنم، وقتی که فکر میکنم که چه موقعیتها و فرصتهایی را از دست دادهام چه ضرر و زیانها و ضربات سنگینی هم به خودم هم به اطرافیان وارد کردم، چه آسیبهایی را در جسم خودم به وجود آوردم، این فکرها و تفکرات از یک طرف، از طرف دیگر هم وقتی برای به درمان رسیدن فکر میکنم که چه راه سخت و طولانی برای رسیدن به درمان اعتیادم و جبران این همه تخریب باید طی کنم و پیش رو دارم، در مقابل این همه فکرهای بیهوده دچار ناامیدی و ضعف میشوم. احساس پوچی به من دست میدهد. از خودم، از هستی، از اطرافیان، خانواده، حتی از خداوند مداوم گلهمند هستم مداوم شکایت میکنم. اصولاً حرکت در این مسیرها، مسیرهای ضد ارزشی و مسائل منفی و مخرب ایجاد حس منفی میکند. من احساس ناامیدی، یاس و پوچی میکنم. این احساسات خاص زمانی است که انسان از مسیر صحیح زندگی خارج شده است. در این حالت شروع میکنم به نق زدن، گلهمند شدن از خداوند و طرح سوالهایی از قبیل اینکه خداوندا چرا مرا خلق کردی؟ چرا من باید این همه بدبخت باشم؟ چرا این همه خرابکاری کردم؟ چطور میتوانم این همه خرابکاری را جبران کنم؟
وادی دوم در این مقطع زمانی برای از بین بردن احساس پوچی و بیهودگی و برای از بین بردن احساس ناامیدی مطرح میشود. هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد. هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
وادی دوم به ما میگوید که هیچ مخلوقی در این جهان، در این هستی و کائنات به جهت بیهودگی خلق نشده است. همه و همه ریز و درشت همه دارای یک نقش خاص و عملکرد خاص خودشان هستند. یک مصرف کننده مواد مخدر که به شدت احساس پوچی، یاس، ناامیدی و بیهودگی میکند کافی است که حرکت خودش را شروع کند. کافی است که خواسته داشته باشد و سفر خود را شروع کند و در مسیر مستقیم قرار بگیرد. در این حالت خیلی زود احساس او تغییر پیدا میکند. دیگر احساس پوچی و ناامیدی نخواهد داشت، دیگر احساس ضعف نخواهد داشت احساس مفید بودن و موثر بودن در او به وجود میآید. با ادامه حرکت و خصوصاً خدمت کردن، این احساس به شدت تقویت میشود. تا جایی که دیگر اثری از ناامیدی و پوچی در او مشاهده نمیشود. در ادامه سفر او درک میکند که نه تنها جهت بیهودگی قدم به حیات نگذاشته است بلکه برای هدفی بسیار والا، مقدس و ارزشمند و برای ماموریتی خیلی بزرگ پا به عرصه حیات نهاده است. در این حالت برای خودش برای زندگی خود و برای خدمت خود و برای نقشی که ایفا میکند ارزش قائل میشود و برای دیگران هم ارزش قائل میشود. ممنون و سپاسگزارم که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ و عکس: مسافر مرتضی ( لژیون یکم )
ویرایش: مسافر مسعود
مرزبان کشیک: مسافر ابراهیم
تنظیم و ارسال: مسافر مسعود مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
133