در یک حوض که آب لجن و بسیار کثیفی داشته باشد و حوضی با آب تمیز که از چشمهای روان سیراب میشود فرق بسیار است میتوان گفت که این مطلب تمثیل انسانها است باید ببینیم ما کدام آب و حوض هستیم چشم همه چیز را میبیند ولی خود را نمیتواند ببیند مگر در آینه انسان هم همین گونه است بدیهای دیگران را میبیند ولی بدی خود را نمیتواند ببیند و مهمترین چیزی که در رأس تمام اینها قرار دارد خلق و خوی است، انسانهایی که خلق و خوی خوبی ندارند در رنج و عذاب هستند و مانند آن حوض کثیف با آب تیره هستند و خیلی انسانهای خودبین و یک دنده و متکبر و دارای منیتی میباشند ولی شاید آن شخص خود اینها را نداند و فکر کند که جایگاهش با دیگران متفاوت است خلق نیکو یعنی اینکه انسان با همه برخورد ملایم داشته باشد و برای این کار باید انسانها را دوست داشت برای اینکه دیگران را دوست داشته باشیم باید از فهم و آگاهی و شناخت و دانایی بالا برخوردار باشیم زیرا هنگامی که انسان دارای شناخت بالایی باشد دیگران را درک میکند و از نقطه ضعف دیگران استفاده نمیکند و درصدد تنبیه کسی برنمیآید درست است که تنبیه گاهی لازم است ولی در جای خودش اگر در جای خود نباشد تخریب ایجاد میکند صفات بد انسان را تبدیل به حوض پر از آب لجن و کثیف میکند.
ما در کنگره ۶۰ در هر جایگاهی که هستیم مهمترین مسئله ما خلق و خوی ماست خلق بد و یا خوب انسان در چهره کاملاً مشخص است و همه آن را میبینند باید سعی کنیم اخلاق خوب داشته باشیم با زیردستان و همکاران خود و آنان را قضاوت نکنیم، اشراق از شرق میآید یعنی نور و روشنایی اشراق به معنی جهان نور است و جهان ظلمانی همان جهان فیزیکی است اگر بخواهیم به آرامش و آسایش برسیم باید حوض خود را تمیز و زلال نگاه داریم.
فرامین الهی به ما میگویند: دروغ نگو، کم فروشی نکن و ما طبق همان فرامین باید عمل کنیم آنچه میکاریم برداشتش به دست خود ما نیست همان گونه که میگویند از تو حرکت از خدا برکت مثلاً ما بذری را میکاریم زحمت میکشیم ولی باران نمیبارد پس هیچ محصولی به ما نمیدهد غیر از اینکه ما زحماتی میکشیم باید به ما نیز کمکی داده شود پس بعد از زحمتی که ما میکشیم یک پارامتر دیگر نیز وجود دارد که همان خیر و برکت در مال است و برای آن باید در مسیر صراط مستقیم حرکت کنیم باید خیرخواه دیگران باشیم تا به ما بازگشت داده شود خداوند مسیر صراط مستقیم را تعیین میکند و راه و مسیر همیشه مشخص است و کسی که همیشه در مسیر راستی و حق بوده است نام او جاویدان و نیک خواهد ماند اگر کسی در مسیر ناحق قدم بر دارد و عملکرد غلطی داشته باشد به نیروهای شیطانی میپیوندد راه خود را گم میکند از مسیر خارج شده و به مقصد نمیرسد.
تمامی اعضای کنگره ۶۰ سعی و کوشش میکنند که در مسیر درست و آنچه خودشان به آن ایمان دارند حرکت کنند و به بندگانی که میخواهند در این مسیر به نتیجه برسند کمک میکنند انسانهایی که جز خواص هستند در این مسیر حتی از اعضای بدنشان و وقتشان و انرژی خود میدهند و کوتاهی نمیکنند زیرا درک کردهاند که این سیستم چگونه کار میکند تا از خود نگذری به خود نرسی.
با مرگ چیزی از ما کاسته نمیشود صفات زشت و خوب همه با ما پابرجاست اعتیاد هم بعد از مرگ با ما میماند و تغییر نمیکند مرگ ما را عوض نمیکند و تغییر در ما صورت نمیگیرد نه چیزی به انسان اضافه میشود و نه چیزی کاسته میشود اگر انفاق کنیم و خوبی دیگران را بخواهیم در ظاهر فیزیکی هم تغییر صورت میگیرد هر کاری که انجام دهیم پاسخ آن را در همین دنیا دریافت خواهیم کرد چه خوب بکاریم و چه بد همان را برداشت میکنیم.
غمها و اندوهها سرچشمه بدیها نیستند هر چیزی برمبنای ضدش شناخته میشود در جهانی که ما در آن زندگی میکنیم دارای دو قطب مثبت و منفی میباشد و اگر یکی از این دو از بین برود دیگر زندگی معنایی ندارد همه چیز شامل دو بخش است باید هم قطب مثبت وجود داشته باشد هم منفی مانند تاریکی و روشنایی بدی و خوبی زشتی و زیبایی همه با هم ترکیب هستند که برای انسان آزموده شود تا انسان درستی و پاکی را انتخاب کند اگر یک روز غمگین هستیم این نشانه بدی ما نیست بعضی اوقات غم بزرگ انسان را به سوی نابودی سوق میدهد یا انسان را به بالاترین درجات انسانی میرساند شخصی ممکن است در مقابل شکست نابود شده و دیگری به رستگاری برسد گنج درون ویرانی است، در نقاط تاریک است که انسان کشفیات بزرگ را انجام میدهد علت مهم نیست زیرا بیشترین علتها به دست خداوند است که هر انسانی چگونه مورد آزمایش قرار گیرد اگر امروز ما مشکلی داریم دلیل آن بدبختی ما نیست ممکن است همان باعث پیشرفت ما در زندگی شود باید در مقابل مشکلات و سختیهای زندگی صبر کرد و از تفکرات غلط فاصله گرفت زمانها دوام ندارد زمان سریع میگذرد زندگی نیز اینگونه است و گذرا باید قدر زمان حال را دانست قدر دادهها و ندادههای خداوند را و شکرگزار بود ما باید حداکثر استفاده را از زمان خود انجام دهیم و به تقدیر کاری نداشته باشیم زندگی برمبنای خواست، تقدیر و فرمان الهی است ما نباید به تقدیر اکتفا کنیم زیرا به انسانی خرافی تبدیل میشویم و با کوچکترین مشکل میگوییم تقدیر ما همان بوده است باید جلو برویم و حرکت کنیم تقدیر هم کار خود را انجام میدهد باید در زندگی تجربه کسب کرد و نیروهای خفته خود را بیدار کنیم نیروهای خفته هم در جهت مثبت هستند و هم در جهت منفی نیروهای خفته همیشه فرشتههای آرام و سفید جامه نیستند باید مراقب باشیم و در صدد پالایش آنها برآیم در این راه فعالیت لازم است و شرط آن پرداختن به ارزشهاست.
نگارش: همسفر آزاده، راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ثبت: همسفر مهدیه (خدمتگزار سایت)
- تعداد بازدید از این مطلب :
26