جلسه دهم از دور اول کارگاههای آموزشی خصوصی نمایندگی پردیس ویژه همسفران با استادی راهنمای محترم همسفر آذر، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر مرضیه با دستور جلسه «تجربه من از اضافهوزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰» در روز سهشنبه 21 فروردینماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
امروز توفیقی برای من به وجود آمده که به نمایندگی پردیس بیایم و صندلی خدمت بنشینم، زمانی که بدانی برای خدمت کردن به این جایگاه نشستهای مسئله برای تو فرق میکند.
از اینکه من را برای خدمت به خودتان پذیرفتید از شما، نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم.
در مورد دستور جلسهی تجربه من از اضافهوزن باید بگویم که؛ از بدو تولد تا به امروز چیزی که برایم لذتبخش است خوردن است، نوزادی که به دنیا میآید اولین کاری این است که او را روی سینه مادر قرار میدهند و او بدون اینکه آموزش گرفته باشد شیر خوردن را بلد است.
لذت غذا خوردن از بدو تولد شروع میشود و تا پایان عمر شما ادامه دارد، زمانی که شخصی بیماری دارد به او میگویند که نباید برای مدتی غذای خاصی را نخورد اما اشتیاق او برای خوردن آن غذا چند برابر میشود، مثلاً میگویند برنج برای شما مثل سم است و شما انگار سالهای سال است که برنج نخوردهاید و همینالان دلتان میخواهد که برنج بخورید؛ پس خوردن و آشامیدن از لذتهای جهان هستی است که به من و شما دادهشده است.
یک شهری به ما دادهاند به نام جسم و گفتند؛ تو فرمان روای این شهر هستی که این جسم چه در صور آشکار و چه در صور پنهان بهاشتباه نرود. زمانی که میگویند قند مضر است و من میخورم، زمانی که میگویند سس به بدن آسیب میرساند و من میخورم، یعنی من آگاهانه به جسم خود زیان وارد میکنم.
زندگی من مدت مشخصی دارد و به من مهلت میدهند که زندگی کنم، به من میگویند که به کره زمین میروی تا دوران کودکی را بگذرانی و بعد در نوجوانی، جوانی، میانسالی، پیری و سپس مرگ؛ حالا در این دورهای که به من حق حیات دادهشده است و میتوانم بهترین تجربهها را کنم خودم یک مقداری از لذت زندگی را از بین میبرم.
جسمی در اختیار من قرار دادهاند و من باید برایش مفید کار کنم و از آن قدردانی کنم، اگر یک غذایی به من داده میشود که مضر است آن را نخورم.
چرا الآن آقای مهندس در کنگره ۶۰ دستور تنظیم وزن را دادهاند؟ چرا ایشان گفتند که اضافهوزن نداشته باشید؟ آیا به ایشان امتیازی داده میشود؟ آقای مهندس فقط نگران حال من و شما است، میگویند اگر زندگی میکنی بگذار به تو خوش بگذرد.
من آمدهام در کنگره ۶۰ که کتابها را بخوانم و آنها را در راستای امورات زندگیام به کار ببرم و با به کار بردن آنها آرامآرام حال دلم خوب شود، اگر من به آنها بپردازم لذت وصفناشدنی از این جهان خاکی میبرم.
هر وزن اضافهای که از جسم من کم میشود بهصورت خودکار پادرد من خوب میشود، کمردرد من خوب میشود، حس بیحالی و تنبلی از من گرفته میشود و من خودبهخود آدم زرنگتری میشوم؛ به دلیل اینکه اضافهوزن زیادی دارم تا میخواهم بنشینم یا بلند شوم روزم به بطالت میگذرد؛ با خودم بار اضافه حمل میکنم و مرتب خسته هستم.
اگر خودت برای خودت ارزش قائل نباشی هیچکس تو را دوست نخواهد داشت، ممنونم که به صحبتهایم گوش کردید.
عکاس و تایپ: مرزبان خبری نمایندگی پردیس همسفر ساغر
تنظیم و ارسال: مرزبان نمایندگی پردیس همسفر سمانه
- تعداد بازدید از این مطلب :
264