جلسه اول از دوره چهل و سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 در نمایندگی شهرری، به استادی راهنمای محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر فرهاد و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه: "وادی دوم و تاثیر آن روی من" شنبه 1403/2/1 ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر، ضمن عرض تبریک سال جدید به همه عزیزان آرزو میکنم که انشاا... در سال جدید بتوانیم برای خودمان و دیگران مفید باشیم، خداقوت میگویم به مرزبانان جدید و یک تبریک هم به نگهبان و دبیرجلسه که امیدوارم در این جایگاه بهترین ها را تجربه نمایند، جلسه امروز دو موضوع دارد موضوع اول دستور جلسه وادی دوم میباشد و موضوع دوم تولد یکسال رهایی آقا رضا از لژیون چهاردهم، در خصوص دستور جلسه اول جمله ای در جزوه جهان بینی است که میگوید هرکسی بنای خویش را با توجه به خواست و علاقه خویش میسازد، من در مورد خودم میگویم که هنوز با کنگره آشنا نشده بودم و یک خواست و علاقه ای داشتم در مسیر ضدارزش ها و به دور از تفکر و دانایی اما بعد از ورودم به کنگره این خواست و علاقه در من تغییر کرد و شروع کردم به ساختن بنای جدید خودم، در کنگره یاد گرفته ایم که پایه و ستون هرچیزی در جهان هستی بر پایه اضداد بنا شده و اضداد آمده اند تا محشر به پا کنند برای بیداری انسان ها مانند یک تکانه، در ابتدای ورودم به کنگره علاقه های من تغییر کرد و تفکر و دانایی قبلی از من گرفته شد و یک تفکر و دانایی جدید به من داده شد همان طور که در وادی میگوید دنیای درون تبدیل به شهری آباد میگردد، کنگره یک تفکر است که دارای یک چرخه ای میباشد شامل: تفکر سالم، ایمان سالم،عمل سالم ،حس سالم، عقل سالم و عشق سالم که ما وقتی در این چرخه قرار میگیریم پی به این موضوع میبریم که خواست و علاقه قبلی من اصلاً درست نبوده،
سپس به تعریف ناامیدی میرسیم، ناامیدی تجلی فشار بارغم و اندوهی است که من به دوش می کشم و بدتر از آن اینکه این بار را نمیتوانم به زمین بگذارم، در کنگره وقتی آموزش های ناب را فرا میگیریم خیلی راحت تر میتوانیم امیدوار شویم که در یک جای دیگر در وادی در رابطه با امید می گوید: در نشانه های نیروی قدرت مطلق هم به روشنی پیداست که هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم، خلاصه اینکه ما به کنگره میآییم تا قوانین صحیح درست زندگی کردن را بیاموزیم و وادی ها به عنوان شاه کلید برای ما قرار داده شده تا این مسیر را راحت تر طی کنیم، در مورد دستور جلسه دوم: آقا رضا با ورود به کنگره دارای 150 گیلوگرم وزن و مصرف روزانه 8 گرم شیره خوراکی بود که با ورودش تفکر و علایقش تغییر کرد و در جشن گلریزان اولش با مبلغ 60 هزار تومان شرکت کرد اما اکنون سه همسفرش عضو لژیون سردار و همسرشان در کنگره پهلوان میباشند و به یک تغییر اساسی رسیدند، من این روز را به خودش و خانوادهاش و همچنین جناب آقای مهندس تبریک میگویم و امیدوارم در آینده بهترین ها را تجربه نماید و جایگاههای بهتری را تجربه نماید.
"در ادامه برگزاری مراسم یک سال رهایی مسافر رضا"
اعلام سفر مسافر: سلام دوستان رضا هستم مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک خوراکی، 13 ماه و 10 روز سفر کردم با روش DST و داروی درمان شربت OT به راهنمایی آقا علیرضا از لژیون چهارده، رهایی 18 ماه
آرزوی مسافر : آرزو می کنم که هر سه فرزندم در کنگره به پهلوانی برسند.
خلاصه سخنان مسافر :
سلام دوستان رضا هستم مسافر، من در ابتدای کار از لحاظ مالی مشکلی نداشتم و طوری برنامه ریزی کرده بودم که پس از ازدواجم بتوانم خودم را بازنشسته کنم و به خواسته ام رسیدم، در روز ازدواجم از خداوند خواستم که مسیری را پیش روی من بگذارد که دیگر به سمت ضدارزش ها نروم و در صراط مستقیم قدم بردارم که خدارا شکر همین طور هم شد اما خب هزینه سنگینی برای من داشت، درست است که من از لحاظ مالی مشکلی نداشتم و همه چیز داشتم اما فقیر بودم و فقری را تجربه کردم که غیر قابل وصف است، به قول جناب آقای مهندس توبه مورد قبول واقع میشود اما باید تقاص آن را پرداخت کرد، این نیست که بگوییم امروز به رهایی رسیدیم و همه چیز تمام شده است نخیر تازه شروع کار است و باید تقاص گناهان و کارهای ضدارزشی را که قبلاً انجام داده ایم را پس بدهیم، وقتی من وارد کنگره شدم دیگر واقعاً هیچ چیز نداشتم و به یک کارتن خواب تبدیل شده بودم، به جایی رسیده بودم که حتی قادر به گرفتن یک تصمیم کوچک هم نبودم و آنجا بود که فهمیدم راه را اشتباهی رفتم اما به یکی از جمله های جناب اقای مهندس فکر میکردم که میگفت: از سنگ سخت تر و از آب نرم تر نداریم، آب ذره ذره میآید و سخت ترین سنگها را نابود میکند و من تصمیم گرفتم همانند آب نرم باشم و ذره ذره شروع کنم به تغییر و روبرو شدن با مشکلات زندگی، سعی کردم در کنگره فرمانبردار باشم و از هیچ چیزی گلایه نکنم و بیشتر عمل کنم تا اینکه حرف بزنم، یکی از دوستانم به نام حسین با مشارکتی که در یکی از جلسات کرد توانست تاثیری روی من بگذارد که باعث رفع بسیاری از مشکلات من شود و گفت: اگر کسی بخواهد کاری را انجام ندهد میتواند برای آن هزار دلیل بیاورد که این اصلاً هنر نیست، هنر این است که هزاران دلیل داشته باشیم که کاری را انجام ندهیم اما در میان این هزاران دلیل فقط یک دلیل پیدا کنیم برای انجام دادن آن کار، در پایان از تمامی دوستان که در جشن بنده مشارکت نمودند تشکر و سپاسگزاری میکنم.
مرزبان کشیک: مسافر امیرحسین
تنظیم و ویراستار:مسافر رضا از لژیون چهاردهم
تایپ: مسافر سعید از لژیون یازدهم
مسافران و همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
392