هشتمین جلسه از دوره سوم جلسات لژیون سردار نمایندگی ملایر با نگهبانی راهنما مسافر مجتبی استادی راهنمایتازهواردین مسافر منصور دبیری مسافر رضا در تاریخ ۲۱ فروردینماه راس ساعت ۱۴:۰۰ با دستور جلسه «دنور» آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان منصور هستم یک مسافر از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را برای ما فراهم کردند که در این جایگاه قرار بگیرم و از شما دوستان آموزش بگیرم.
ما علاوه بر این که در این جا به حال خوش میرسیم باید یک مقدار قدردانی و بخشندگی را یاد بگیریم گذشت را یاد بگیریم ؛ چون اگر کنگره نبود معلوم نبود ما چه سرنوشتی داشتیم و باز هم یک مصرفکننده بودیم. یادمه اواخر سفرم حداقل ۴۰۰ الی ۵۰۰ هزار تومان باید پول تریاک میدادم؛ قطعاً الان تبدیل به ۵ میلیون تومان شده است؛ حالا خدا خواسته من یک مقدار آموزش گرفتم و یک مقدار جهانبینیام تغییر کرده است و دنور شدم؛ خیلی به نظر خودم کار مهمی انجام ندادم اگر بخواهیم به قیمت امروز حساب کنیم، من هزینه مواد ۱۰ ماهم را کمک کنگره کردم؛ گرچه کمک خودم کردم و اگر کنگره نبود بایستی همچنان در خونه ساقی بروم وقتم و جسمم و اعتبار و آبرویم را بگذارم، تهمتها و حقارتها را بشنوم.
اینکه من هر چه قدردان کنگره و آقای مهندس و همه عزیزانی که کمک کردهاند تا من به رهایی برسم حقیقتاً کار خاصی انجام ندادم. چون وقتی حساب میکنم کسی مصرفکننده را قبول ندارد با هر مقامی که باشد. اما خدا را شکر اینجا که آمدیم اولین چیزی که من یاد گرفتم بخشندگی بود و من حساب میکردم که با پول سبد و پول بنزین و هزینه شربت OT نهایتاً ۲۰۰ تومان به سود من هست؛ فردی که اول سفرش اینجوری فکر میکند؛ حالا چه اتفاقی میافتد که ۵۰ میلیون تومان میبخشد؟ درحالی که من ماشینم را چند روز پیش تعمیر کردم اما اینجا را مقدمتر از ماشینم میدیدم و من این جوری دارم احساس میکنم.
من یک کارتم که خیلی باهاش کار میکنم ۴۰ الی ۵۰ میلیون توی پاییز بیشتر پول نداشته است حالا حدود ۵۰ تومن خرج ماشینم کردم و ۴۰ تومان هم اینجا هزینه کردم؛ باز همین الان حدود ۳۰ میلیون تومان دارد و نمیدانم از کجا آمده است؛ یعنی وقتی میگوییم خداوند سریع الحساب است واقعا همین است این است که حقیقتاً خیلی حالم خوب است.
امیدوارم که هرکس از این در داخل میآید اول اینکه ماندگار باشد و به درمان برسد و به آن جهانبینی برسد که قدردان کنگره باشد. نمونه بارزش آقای مختاری است که چند سال است به رهایی رسیده و هفتهای حدود ۵۰۰ کیلومتر راه را میآید و برمیگردد که لزومی نداشته بیاید، آقا مجتبی که هفتهای ۴ روز از بروجرد میآید با هزینه شخصی خودش میآید و برمیگردد. اینها همه نشانه قدردانی از کنگره است، وقتی میآیند کنگره حالشون خوب میشود.
دیشب یکجایی میگفتم میخواهم کنگره بروم؛ گفتند تو میخواهی چکار کنی؟ گفتم اصلا بحث مواد نیست و مواد تمام شده است . خلاصه سیدی وادی ۱۴ مهندس را براشون توضیح دادم گفتم ما وقتی داریم میرویم؛ اینها را یاد میگیریم؛ ولی همین چیزی که جهانبینی خودم تغییر میکند ؛ اگه ارزش دارد بروم و اگه ندارد نروم؛ که همه تشویقم کردند.
امیدوارم که هر کس میآید اینجا قدردان کنگره باشد.
تایپ و عکس : مسافر علی اسدی
ویراستاری و ارسال: راهنمایتازهواردین بهمن مشفق
مسافران نمایندگی ملایر
- تعداد بازدید از این مطلب :
199