آسیاب بهنوبت
با سلام خدمت عزیزان انشا الله با آرامش و لبی خندان در کنار خانوادهتان با خوشی زندگی کنید، هر شخصی که در کنگره 60 به آرامش و حال خوب رسیده است از وجود جناب آقای مهندس دژاکام است که خداوند تمام وجود جناب مهندس را عشق و نوری فراوان داده است. موضوعی که من انتخاب کردهام آسیاب بهنوبت است. در قدیم کشاورزان زمان کاشت گندم بذر را در زمان خودش میکاشتند و به آن رسیدگی میکردند. زحمت و تلاش زیادی برای به عمل آوردن محصول خود انجام میدادند تا زمانش برسد و برداشت کنند. کشاورزان وقتیکه برداشت میکردند گندم خود را برای آسیاب کردن میبردند و چند روزی طول میکشید تا نوبتشان برسد، برای آسیاب کردن گندم باید از قبل نوبت میگرفتند و نمیشد از راه نرسیده سریع گندم خود را آسیاب کرد و حق دیگران را ضایع کرد باید با صبر و حوصله منتظر میشدی تا نوبت خودت برسد.
بذر خوب کاشتن در زمان خودش و رسیدگی کردن مرتب نشانه محصول خوب است، محصول خوبی که هم خیر است و هم برکت هم لذت شیرین دارد و هم حال خوش. خوش به حال کسانی که کاشت بذر خود را درراه صراط مستقیم با زحمت و تلاش و صبر و حوصله انجام میدهند و خداوند هم خیروبرکت در زندگیشان میدهد. کسی هم که بذر خوبی نمیکارد و در زمان کاشت به محصولش اهمیت نمیدهد و تلاش نمیکند زمان برداشت که فرابرسد فقط نظارهگر کسانی میشود که با خوشحالی محصول خود را برداشت میکنند و برای آسیاب کردن محصول خود نوبت میگیرند.
هدف این موضوع که بیان کردم مربوط به بیماری اعتیاد است. چرا؟ چون باید نوبت ما هم برسد تا برای درمان راهی باز شود نوبتی که خداوند نگاه میکند به بذرهایی که کاشتیم، رحم و مروتی در وجودمان بوده؟ به کسی کمک کردهایم؟ حالا خداوند راهی برای ما بازکرده و آن کنگره 60 است و خداوند جناب مهندس دژاکام را برای ما فرستاده است که کل وجودش عشق و نور است و کسی که واقعاً برای درمان میآید و راهی را برای خدمت پیدا میکند و از آن عشق و نور سهم میبرد. کنگره 60 امیدبخش زندگی تازه برای همه انسانها است. کنگره 60 مثل زمین کشاورزی است آن چیزی که من برداشت و حس کردم زمینی که باید در آن بذر خود را بتوانی بهموقع و در زمان خودش بکاری برای محصول خودت و برای درمان خودت زحمت بکشی و تلاش کنی کسانی که بذر خوبی کاشتهاند موقع برداشت محصول خود خوشحال و شاداب هستند و نوبتی که برای آسیاب کردن رزرو کرده بودند همان رهایی است. حالا این جمله که مینویسیم یک حس عجیبی من را فراگرفته و بغضکردهام من تاریخ ۱۳۷۸/۸/۲۵ با مواد آشنا شدم که روز تولد پانزدهسالگیام بود. من قبل از اینکه به کنگره 60 بیایم ۲۴ سال در تاریکی بودم اسیر نیروهای منفی و بازدارنده بودم که آنها فرمان میدادند و من اجرا میکردم، در اختیار آنها بودم و نهتنها خودم بلکه خانواده و نزدیکترین کسانی که با آنها زندگی میکردم نیز غرق تاریکی کرده بودم. هنوز هم که پنج ماه از آمدنم به کنگره 60 و شروع سفرم میگذرد در تاریکی هستم خیلی کاردارم تا از آن خلاص شوم و نیرویهای منفی را از خودم دور کنم. حالا بذرهای که گفتم باید کاشت تا محصول خوب برداشت کرد:
1_گوشبهفرمان راهنما بودن که استاد درمان هستند
2_سروقت آمدن به جلسه و سروقت دارو خوردن
3_بالباس سفید آمدن، مرتب و منظم بودن
4_سی دی گوش دادن و نوشتن
5_مهمتر از همه که خودت با تمام وجود درمان شدن را بخواهی بیهوده نیایی که وقت بگذرد.
تا وقتی هم سیگار مصرف کنیم حتی اگر در حال سفر باشیم یا حتی رها شویم فایده ندارد حتماً باید سیگار هم درمان کنی تا با لذت خوب توسط دست پرتوان جناب مهندس دژاکام رها شوی. انشا الله تمام کسانی که وارد کنگره 60 میشوند و درست سفر میکنند به رهایی برسند منم اگر لیاقت داشته باشم بتوانم رهایی بگیرم و در این راه خدمت صادقانه داشته باشم
هنگامیکه یکی از موانع از میان برداشته شود در انتظار از بین رفتن مانعهای دیگر باشید هر چیزی نوبتی دارد زمانش که بر سد اتفاق میفتد
اولازهمه خدای خودم را شکر میکنم که کنگره 60 را جلوی راه من قرار دارد از جناب مهندس دژاکام، خانواده محترمشان و استاد امین دژاکام تشکر میکنم. از اشخاصی که به کنگره 60 کمک و خدمت کردند تا سر پا بماند هم تشکر میکنم از کمک راهنمای تازه واردین آقای محمد که بهخوبی به من مشاوره داد و توانست من را جذب کنگره 60 کند تشکر میکنم از راهنمای خوب و بزرگوار لژیون سوم آقای محسن تشکر میکنم که با آرامش و لبی خندان به ما آموزش میدهند.
نویسنده: مسافر حسن لژیون سوم
ویراستاری و ارسال: مسافر رضا لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
483