English Version
English

گروه خانواده-عشق اصطرلاب اسرار خداست

گروه خانواده-عشق اصطرلاب اسرار خداست

سیزدهمین جلسه از دوره دوم سری جلسات کارگاه های آموزشی خصوصی نمایندگی شوشتر با استادی ایجنت محترم همسفر شهلا، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر شهره با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من» در روز دوشنبه ۲۱ اسفند ماه راس ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه وادی چهاردهم، آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی ست، عنوان وادی کل مطلب را برای من بیان می کند که هر چیزی که وجود دارد و داریم می بینیم و حسش می کنیم، همه اش بر پایه محبت است و اگر محبت نداشته باشیم مانند یک ظرف خالی هستیم.
اگر هستی را بخواهیم نگاه بکنیم، کل هستی بر پایه عشق و محبت بنا شده است، در همین وادی می گوید: خورشید بر همه چیز می تابد و برایش مهم نیست که کجا هستیم، در ایران هستیم و یا در آمریکا و این همان عشق و محبت است، اگر حیوانات را بخواهیم نگاه بکنیم همینطور عشق و محبت در آن ها وجود دارد، اگر محبت نبود هیچ چیزی وجود نداشت.
از اول هفته داشتم به این دستور جلسه فکر می کردم که هیچ چیزی بدون محبت وجود ندارد، در همین وادی می گوید: عشق سوری و قراردادی نیست، محبت به لمس و سخن نیست، به کلام نیست و اگر محبت نبود و همه چیز قراردادی بود، یک روزی هم این قرارداد فسق می شد و همه چیز از دست می رفت.
من قبل از کنگره همیشه در حد توانم کمک می کردم ولی توقع داشتم به من برگردد، توقع داشتم اگر لبخندی به کسی می زنم آن هم باید جواب لبخند مرا بدهد ولی در کنگره یاد گرفتم که اگر به کسی لبخند زدم و با اخم جواب مرا داد، ناراحت نشوم، اگر من به یک نفر کمک مالی می کنم نباید انتظار برگشتش را داشته باشم؛ من در کنگره بخشش را به معنای واقعی یاد گرفتم که نمونه اش را در جشن گلریزان و لژیون سردار می بینیم، جناب مهندس و تمامی خدمتگزاران را می بینیم که بدون هیچ چشم داشتی خدمت می کنند و این زنجیر محبتی است که از یک فردی به فرد دیگری انتقال پیدا می کند. هیچ کجا ما مثل کنگره را نمی توانیم پیدا کنیم، این دوستی که ما در کنکره داریم هیچ جا نیست، چرا تازه وارد وقتی به اینجا می آید، می گوید من همین که به اینجا آمدم یک حس خوبی دریافت کردم، این بخاطر آن محبتی است که بین اعضا در جریان است.
در این وادی راجع به سایه ها، جاذبه و حس صحبت می شود که اضلاع مثلث عشق هستند که من باید چیزی وجود داشته باشد به عنوان سایه که آن را دوست داشته باشم و بتوانم به آن عشق بورزم و اگر برای مثال کسی بگوید من از این گل خوشم می آید، این همان جاذبه ای است که بین افراد و کل هستی وجود دارد
تهيه و تايپ: همسفر مهشيد رهجوي راهنما همسفر مرضيه (لژيون يكم)

ويرايش و ارسال : همسفر نازنين راهنماي لژيون دوم

گروه همسفران نمايندگي شوشتر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .