نهمین جلسه از دور هشتاد و پنجم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی شادآباد با استادی مسافر مهدی و نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر عیسی با دستور جلسه »وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من« دوشنبه مورخه 21 اسفندماه سال ۱۴۰۲ رأس ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.
خلاصه صحبتهای استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر.
خدای خودم را شاکرم که این جایگاه نصیبم شد و از راهنمای عزیزم آقا هادی ممنونم که فرصت خدمت در این جایگاه را به من دادند. موضوع جلسه وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من است .آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. ما اگر بخواهیم به وادی چهاردهم برسیم باید ۱۳ وادی یا پله را پشت سر بگذرانیم و آنها را اجرا کنیم .در وادی چهاردهم مبحث عشق و محبت بیانشده است در زندگی همهچیز بر اساس عشق و محبت میباشد. اگر ما در زندگی همه مادیات را داشته باشیم ولی همراه آنها عشق و محبتی نباشد، این همان ظروف تهی میباشد. من در ابتدا که وارد کنگره شدم و وارد لژیون شدم بهمثابه همین ظروف تهی بودم که چیزی از عشق و محبت نمیدانستم و با آموزشهایی که اینجا دیدم و کمکهایی که راهنمای عزیزم کرد توانستم تا حدودی این موضوع را درک کنم. راهنمای من همیشه گوشزد میکرد که برای دریافت عشق و محبت باید حتماً تغییر کنی.به نظر بنده انسانی که عاشق باشد میتواند از عشق خود به دیگران هم هدیه بدهد همانند راهنمایان و تمامی خدمتگزارانی که در کنگره خدمت میکنند و به این درک و آگاهی رسیدهاند. به نظر من این عشق بیکران و تمامنشدنی است که فقط با درک و آگاهی عشق و محبت حاصل میشود .همیشه برای من این سؤال بود که خدمتگزارانی که در کنگره ۶۰ از تماموقت و انرژی و خانواده خود میگذرند تا به کنگره و اعضای آن خدمت کنند با خودشان چه فکری میکنند. هماکنون به این نتیجه رسیدم که آنها همین عشق و محبتی را که گفتم بهصورت واقعی درک نمودهاند و برای انتقال آن به افراد دیگر از هیچ کوششی دریغ نمیکند . تمام خدمتهایی که در کنگره انجام میشود چه کوچک باشند و زیاد به چشم نیایند و چه خدمتهای مهمتری که همگان شاهد آن هستند یکچیز بهصورت مشترک وجود دارد و آن عشق و محبتی است که در پس این خدمتها وجود دارد. اگر ما وادیها را یکییکی پشت سر بگذاریم و به درک کامل آنها برسیم در پایان وادی سیزدهم و با ورود به وادی چهاردهم تازه متوجه میشویم که معنای واقعی عشق چیست و اصلاً ما برای چه زندگی میکنیم و یا برای چه ازدواج میکنیم .به نظر من پایه و ستونهای همهچیز در هستی عشق و محبت میباشد من قبلاً با همهکس و همهچیز مشکل داشتم و اصلاً نمیتوانستم معنی محبت کردن را درک کنم. در اینجا جا دارد که از راهنمای خودم آقا هادی تشکر کنم که توانست تغییر را در من به وجود بیاورد و درک من را نسبت به زندگی تغییر دهد تا بتوانم بهتر زندگی کنم و عشق و محبت را به دست بیاورم و آن را به دیگران هم انتقال دهم. عشق و محبت در راهنماها بسیار نمود دارد و اگر راهنمایی بدون عشق و محبت در لژیون بنشیند قطعاً نمیتواند با رهجوهای خود رابطه خوبی برقرار کند و بهتبع آن رهجوهای او هم همانند خودش میشود و نمیتوانند با عشق و محبت در کنگره رفتار کند. از همه شما که با سکوت خود به صحبتهای من گوش کردید تشکر میکنم.
تایپ، ارسال عکس: واحد سایت نمایندگی شادآباد
لژیون خدمتگزار: لژیون بیست و چهارم
مرزبان کشیک: مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
227