اولین جلسه سالیانه جشن دیدهبان، نمایندگی دکتر احمد با استادی دیدهبان محترم مهدی صدیقی، نگهبانی مسافر مسعود و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "هفته دیدهبان" شنبه 5 اسفند 1402 ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر.
خداوند را سپاسگزارم که این فرصت را به من داد که در شعبه دکتر احمد در خدمت شما عزیزان باشم. این اولین شعبهای است در ایران که از کلینیک تبدیل به نمایندگی کنگره ۶۰ شد و این رشدی که شعبه و شماها کردید قابل تحسین است. به آقای دکتر احمد تبریک میگویم و سپاسگزاری میکنم از طرف خودم از ایشان و آقا مسعود و بقیه عزیزانی که در این شعبه برای ارتقا و رشد زحمت میکشند، از ایجنت همسفرها و مرزبانها و راهنماها و همه همسفرها و مسافران که دست به دست هم دادید در مسیر کنگره ۶۰ خدمتگزار انسانها باشید.
واقعاً مورد تحسین است، من افتخار دارم که در بین اساتید و بزرگان کنگره ۶۰ خدمت میکنم و به خودم میبالم که خداوند چنین اجازهای به من داد تا بتوانم در خدمت این عزیزان باشم و شاگردی همه عزیزان را انجام بدهم.
شورای دیدهبانها برای انتخاب دیدهبان و قوانین جزء و کلان کنگره ۶۰ در شورا بحث میکنند و تصمیمگیری میشود و اگر نقاط ضعف در جایی باشد، راجع به آن بحث میشود و تلاش میشود نقاط ضعف برطرف شود و به نقاط قوت تبدیل شود. دیدهبانها هر کدام در یک قسمتی از کنگره مشغول فعالیت هستند، بنده دیدهبان رابط هستم و در خدمت آقای سلامی هستم.
ما در سفر اول با یک واژههایی آشنا میشویم؛ مثل ازخودگذشتگی، انسانها باید یک صفت داشته باشند و ازخودگذشتگی میتواند از صفات بالای یک انسان باشد. یاد گرفتن؛ نگهبان نظم در بیرون از سالن مشغول نظم دادن است و این درسی است که ازخودگذشتگی برای او داشته، اجرا میکند و آرامآرام مهماندار، نگهبان جلسه، مرزبان، راهنما میشود و جایگاههای بالاتر را تجربه خواهد کرد.
ما ۴ تا جشن در کنگره داریم، ما با برپا کردن جشن به دیگران نشان میدهیم که بشناسند افرادی که ازخودگذشتگی میکنند و ببینند فردی را که میخواهد ازخودگذشتگی کند، خودمان در حال آموزش دیدن هستیم و با عمل و کردارمان به دیگران آموزش میدهیم. راهنمایان و مرزبانان سختی تحمل میکنند و این یعنی ازخودگذشتگی.
برعکس سیستمها، در کنگره ۶۰ هرچقدر فرد جایگاهش بالاتر برود مسئولیتش بیشتر میشود، شخصی که در جایگاهی قرار میگیرد باید از خیلی خواستههای معقول خودش بگذرد، راهنما به دلیل اینکه مسئولیت دارد و درس یاد گرفته از خواستههای خودش تا اندازه ظرفیتش میگذرد. مرزبان، ایجنت و دیدهبان هم همینطور، شخصی که در جایگاه دیدهبانی قرار میگیرد مسئولیت او بیشتر است، شخص دیدهبان مسئولیت نمایندگیهای کل کشور را دارد.
یک پدر گاهی اوقات به جهت درسی که یاد گرفته، هفتهبههفته از زندگی خودش میگذرد تا بتواند آن مسئولیت را انجام دهد، خیلی وقتها باید شب و روز زحمت بکشد، بسیار باید مواظب باشیم که با کردار و اخلاق خودمان به شکلی به دیگران درس بدهیم؛ این مربوط به تمام افراد حاضر در کنگره ۶۰ است که باور انسانها را خراب نکنیم.
من با سقوط آزاد آمدم، تلاش کردم، حالا چطور میتوانم مواد مصرف کنم؟ من دیدم افرادی که جلوتر از من دارند حرکت میکنند چقدر حالشان خوب است و چقدر مؤدب هستند و با همدیگر همدل هستند، حرکت آنها باور من را ساخت. هرچقدر جلوتر آمدم، دیدم افرادی که جلوتر از من هستند چقدر خوب حرکت میکنند و باور من روز به روز محکمتر شد و ایمان من از حرکت دیگران قوی شد.
فردی که وارد کنگره ۶۰ میشود یک نفر است؛ ولی تمامی افرادی که این فرد را میشناسند به او نگاه میکنند ببینند که سر از کجا در میآورد و چطور میشود حال او را ببینند. کنگره ۶۰ چطور جایی است؟! او میتواند باور دیگران را بسازد.
تا زمانی که خوب حرکت کنی باور آنها خوب ساخته میشود، اگر دقت نکردی و خوب سفر نکردی، کنگره ۶۰ شاید نتواند روی آنها اثر بگذارد و مسئول این کار تو هستی؛ چون او آگاه نیست و تو با عمل خراب خودت باعث شدی او هیچگاه به درمان فکر نکند؛ ولی اگر حرکت تو درست باشد، باور دیگران را میسازی.
کنگره سرزمین تغییر است، به کنگره وارد میشوی تا خودت را بشناسی. تمام جایگاههای کنگره، جایگاه خودشناسی است. سدها و گرههای درونی باعث میشود که تو حرکت نکنی و این یعنی دارد تو را به خودت میشناساند، هرکسی که مایل به تغییرات باشد، این شرایط تغییر در کنگره ۶۰ بسترش فراهم است و این تغییرات موجب نزول برکاتی از طرف خداوند در زندگیات خواهد شد و یکییکی قابل حس است. در کنگره نمیتوانی با آن اخلاق و لباس قدیمی وارد شوی و بتوانی ادامه مسیر بدهی، اصلاً امکان ندارد.
خداوند میفرماید که حرکت کن، من دست تو را میگیرم. وعده خداوند دروغ نیست، هرکجا حرکت مثبتی انجام دادی من دست تو را میگیرم. خداوند و هستی منتظر هستند که ما یک قدم برداریم و بلافاصله مسیر را باز کنند تا قدم بعدی را برداریم، یک فرد چندین سال با یک صفت زندگی کرده و در کنگره ۶۰ در جایگاههای خدمتی، این صفات را میبیند؛ درمان کردن آن سخت است ولی قابلاجرا است و آن تزکیه و پالایش است که به ما توصیه شده است.
تبدیل شدن سخت است، همراه با درد است، انجام ندادن یک عمل چندین ساله سخت است؛ ولی وقتی آمدی این طرف، میبینی که چقدر خوب است، اگر میخواهی بدانی کنگره ۶۰ چه خدمتی به تکتک ما کرده؛ همین درمانتان را نگاه کنید. اعتیاد بیماری جسم و روان است، اگر میخواهی انسان درستی باشی باید هم جسم و هم روان خود را درمان کنید.
اگر کنگره ۶۰ نبود من و امثال من در سقوط آزاد میماندند و آیا درمانی برای من صورت میگرفت؟ در سقوط آزاد اگر بوی مواد به من میخورد از خود بیخود میشدم.
حالا فکر کنید که کنگره ۶۰ نبود و آقای مهندس این ازخودگذشتگی را انجام نداده بود؟ من بعد از مدتی میمردم و خمار از دنیا میرفتم. پس خداوند چه نعمت بزرگی به من داده که به سلامت رسیدم، جسم خودم را با ابزاری نگاه میداشتم؛ ولی نفس خودم را چه کار میکردم؟ افرادی در جامعه هستند که آگاهی ندارند که مصرفکننده کیست! مواد چیست و چطور باید درمان شد.
کنگره ۶۰ مانند یک اقیانوس است، ظرف ما کوچک است و هرچه ظرف خود را بزرگتر کنیم، میتوانیم از این دنیای آموزش و معرفت برداشت کنیم.
خیلی خوشحال هستم که در خدمت شما هستم و جشن بزرگ هفته دیدهبان را تبریک میگویم به بنیان کنگره ۶۰، به استاد بزرگوار آقای امین، خانم آنی بزرگ، خانم آنی کماندار و خانم شانی تبریک عرض میکنم.
سپاسگزارم از شما عزیزان که به صحبتهای من توجه کردید.
تایپ و تنظیم: مسافر رحمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1085