نظم، به معنای آراستگی، هماهنگی و پیوستگی است. نظم، اولین قانون آسمانی است. بهراستیکه خداوند آفرینش همهچیز را بر روی زمین و آسمان بانظم حیرتانگیزی آفریده است و اگر این نظم و انضباط نباشد؛ چرخه حیات رو به نابودی میگراید.
نظم و انضباط، راز و رمز کامیابی انسانهای بزرگ است و انسانهای دانا، نظم و انضباط را جستجو میکنند و آن را میآفرینند.
من شاید به گمان خودم در زندگی، فرد بانظمی بودم اما این نظم را به چه قیمت به دست میآوردم؟ با بیاحترامی، کجخلقی، امرونهی کردن، ایجاد تنش و نق زدن که چرا این اینجاست چرا آن چیز سر جایش نیست! وزندگی را اولازهمه برای خودم سپس برای مسافر و دخترم پر از تنش و استرس و اضطراب میکردم.
همیشه این ذهنیت را داشتم که اگر به اشخاص احترام میگذارم آن اشخاص هم باید دقیقاً همین رفتار را نسبت به من داشته باشند و این معنایی نداشت؛ جز انتظار و توقع داشتن از دیگران.
تا به بهترین مکان دنیا یعنی کنگره پا گذاشتم و آنجا بود که نمونه بارز نظم و انضباط هستی و احترام واقعی را در آنجا یافتم و اصلاً گمان نمیکردم مکانی که برای درمان انسانهای درگیر اعتیاد و از یاد رفتگان است؛ بر پایه چنین نظم، انضباط و احترامی استوار باشد.
همهٔ اعضا، با نهایت ادب، متانت، کلام محبتآمیز و احترام باهم برخورد میکنند؛ هر بار چه استقبال صمیمانهای از من دارند و چه زیبا آموزشدیدهاند که نظم، انضباط و احترام را سرلوحه کار خود قرار دادهاند.
اینجا بود که به این نتیجه رسیدم که اگر دیگران به من احترام میگذارند؛ به این معنی نیست که من شایسته این احترام هستم، بلکه دلیل آن این است که آن اشخاص خودشان محترم هستند و در کنگره و در پرتو این آموزشها بود که آموختم برای رسیدن به اهدافم در زندگی؛ این سه پارامتر مهم را بدون توقع رعایت نمایم. آموختم اگر میخواهم به شکل صحیح نظم و انضباط را در زندگیام پیاده کنم؛ همراه باادب و احترام باشد، نه بازور، دعوا و تحمیل کردن.
از آقای مهندس عزیز سپاسگزارم و سر تعظیم در مقابلشان فرود میآورم که به ما آموختند تا بتوانیم بذر نظم، انضباط و احترام را در وجودمان بکاریم تا تبدیل به انسانی آباد شویم و لیاقت داشتن این صفات را بهطور صحیح و اصولی بیاموزیم و این آموزشها بودند که توقع نداشتن از افراد را در ما زنده کردند.
امیدوارم که این سه اصل که ستون و شالودهٔ زندگی ما است را به نحو شایسته، به انجام برسانیم. کلامم را با احادیثی از مولایمان امام علی (ع) به اتمام میرسانم.
میفرمایند: سَبَبُ تَزْکیةِ الْأخْلاقِ حُسن الْأدَب ولا میراثَ کَالْأدَب
ادبِ نیکو، سببِ تزکیه اخلاق است و میراثی ماندگارتر از ادب نیست.
أُوصیکمابِتَقْوَی الله ونَظْمِ أمْرِکُمْ
شمارا به پرهیز از نافرمانی خدا و نظم و انضباط توصیه میکنم.
نویسنده: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر فروغ (لژیون ششم)
رابط خبری مشارکت مکتوب: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم)
ویراستار و ارسال: راهنمای تازه واردین، همسفر زهرا
همسفران نمایندگی عمان سامانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
538