سیگار الکترونیک

نهمین جلسه از دور بیست و سوم کارگاه‌های آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی دکتر رزیتا و نگهبانی جناب مهندس دژاکام و دبیری دکتر سارا با دستور جلسه «سیگار الکترونیک» روز جمعه سوم آذرماه 1402 رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار نمود.

سخنان استاد
سلام دوستان رزیتا هستم همسفر؛ خدا را شاکر هستم که بار دیگر در این جایگاه قرار گرفته‌ام تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور این جلسه راجع به سیگار و سیگار الکترونیک است ما در جلسه قبل راجع به‌ سیگارهای الکترونیک، پاد سیستم، وِیپ تا حدودی صحبت کردیم و متوجه شدیم که در سیگارهای الکترونیک دو نوع ماده اصلی وجود دارد که درواقع کارسینوژنیک و سرطان‌زا هست یکی از این مواد پروپیلِن گِلی کُل هست.
پروپیلن گِلی کُل ماده‌ایی است که در ضدیخ‌ها، در دستگاه بخار، روی سِن کنسرت‌ها، در صنایع غذایی، در محصولات آرایشی برای مرطوب نگه‌داشتن محصولات استفاده می‌شود و در بدن انسان باعث عفونت ریه می‌شود؛ همان‌طور که می‌دانیم سیگار شاید باعث آسم یا برونشیت مزمن بشود ولی به‌صورت مستقیم باعث عفونت نمی‌شود ولی این ماده به خاطر رطوبتی که دارد مستقیماً باعث عفونت می‌شود.
ماده دومی که در ایی‌لیکوییدها یا لیکویید‌های موجود در مخزن یا کارتریج این دستگاه الکترونیکی یا سیگار الکترونیک وجود دارد ماده دی‌اَسِتیل است که باعث بیماری به نام پاپ کُرن لانک می‌شود. این بیماری به معنی ریه پاپکُرنی است و دلیل این نام‌گذاری این است که کارگران کارخانه پاپ کُرن سازی سرفه‌های شدید داشتند که هنگامی که از ریه‌هایشان عکس گرفتند مشاهده کردند که بافت‌های اسکای و زخم‌هایی در ریه وجود دارد که بسیار جبران‌ناپذیر و غیرقابل‌برگشت هست که باعث سرفه‌های مزمن و تنگی نفس‌های مزمن که غیرقابل‌برگشت هست، می‌شود.
درزمانی که یک محصول یا ماده طرفداران زیادی پیدا می‌کند و محبوب می‌شود مخصوصاً بین جوانان و نوجوانان، در بازار رقابت هر کس می‌خواهد کاری کند کارخانه‌های بزرگ و مختلف می‌خواهند که عقب نمانند و محصولات جدید از این سری یا سری‌ها را تولید می‌کنند. قبل از این‌که سراغ این محصول برویم که نامش آیکاس است لازم است که مقداری از سیگار بگوییم چون ارتباط مستقیمی با سیگار دارد. این محصول، محصول شرکت فیلیپ موریس است. فیلیپ موریس کمپانی هست که سیگار مارلبورو را تولید کرده و حدود 15% یا 20% محصولات سیگار در آمریکا برای این کارخانه است.
در این محصول به‌جای لیکویید یا جویسی یا آنسالت نیکوتینی که استفاده می‌شود در مخزن این سیگارهای الکترونیکی از خود سیگار، خود تنباکو استفاده می‌کنند و رقبایشان هم چینی هستند و این شرکت آمریکایی است، یک آمریکایی و یک آلمانی، این سیگار از سال 2014 به بازار آمد آی کاس آی‌کیو اس به معنی آی کویید اوردینر اسموکینگ است که یعنی من سیگارهای معمولی را ترک می‌کنم با این شعار وارد بازار شد که سیگارت‌هایی به نام هیت هست که در آن از خود سیگار استفاده شده. جالب است بدانیم سیگار 600 تا 700 ماده شیمیایی دارد زمانی که سیگار روشن می‌شود و موادی شامل تنباکو، کاغذ و قطران در دمای 900 درجه سانتی می‌سوزد و حدود 7000 مواد سمّی ایجاد می‌کند که از این 7000 ماده 69 ماده کارسینوژنیک و سرطان‌زا هست. سیگار 70 ماده سمّی دارد درواقع همه عوارض سیگار را به‌خوبی می‌دانیم. البته من دوست دارم در مشارکت‌ها بیشتر از شما دوستان و عزیزان بیاموزم.
سیگار کشیدن همانند برعکس حرکت کردن در یک آزادراه است که خطرات و عوارض این کار بر کسی پوشیده نیست. بیشترین عوارض زمانی است که سیگار می‌سوزد سیگار هم نیکوتین دارد هم قطران، نیکوتین ماده اعتیادآور سیگار است و باعث ایجاد وابستگی می‌شود، دوپامین مغز را بالا می‌برد، احساس سرخوشی، نشئگی و حالت وابستگی دارد، از سد خونی مغز عبور می‌کند و جایگزینی اتفاق می‌افتد.

قسمت قطران سیگار قسمتی است که از سوختن برگ درخت تنباکو حاصل می‌شود. زمانی که سیگار با چوب سیگار مصرف شود، یک ماده قهوه‌ایی رنگی به وجود می‌آید که بوی تندی دارد که وقتی هم که می‌سوزد مواد سمّی از آن تولید می‌شود. شرکت فیلیپ موریس آمده و سوختن سیگار را برداشته و سیگار را با المنت‌هایی گرم می‌کند. شُعار آن‌ها هم این است که ما تنباکو را گرم می‌کنیم و نیکوتین به بدن شما می‌رسد. البته ناگفته نماند که 95% تا 90% مضرّات سیگار را ندارد.
خب سیگار قرن‌هاست استفاده می‌شود همه مضرّات آن مشخص شده ولی این ماده یا روش در سال 2014 اتفاق افتاده پس باید مدتی از آن استفاده شود تا مضرّات آن هم معلوم شود گفته می‌شود در این روش تا 90% یا 95% ترکیبات سمی سیگار از بین می‌رود. در این روش سیگار داخل آن محفظه قرار می‌گیرد و دقیقاً مثل کشیدن سیگار است یک دکمه را می‌زنی و هر وقت که ویبره داد آماده کشیدن است و مدت‌زمان آن‌هم مثل سیگار است و مانند همان تجربه سیگار کشیدن است.
المنت تنباکو را گرم می‌کند و تنباکو، کاغذ سیگار و چسب سیگار نمی‌سوزد و قطران ندارد فقط نیکوتین گرم می‌شود و به بدن می‌رسد در مورد مضرات سیگار، خب بر کسی پوشیده نیست و درواقع عوارض خاص خود را دارد. دوپامین را بالا می‌برد، باعث افزایش ضربان قلب می‌شود، روی سی ان اس کار می‌کند و روی سیستم سنپاتیک اثر می‌کند و حالت پرخاش ایجاد می‌کند، قطران سیگار باعث جرم دندان، جرم روی مینای دندان می‌شود و زردی دهان و دندان را به همراه دارد. در آقایان تولید اسپرم را کاهش می‌دهد، غلظت خون را بالا می‌برد و حرکت و سرعت اسپرم را کاهش می‌یابد و به اسپرم‌ها آسیب جدّی می‌زند. در خانم‌ها سطوح استروژنیک را کاهش می‌دهد، روی پوست اثرگذار است و دو پروتئین داخل پوست الاستین و کلاژن را کم می‌کند و مشکلات پوستی مثل کک مک، چروکی پوست، لکه‌های پوستی می‌شود. باعث طاسی سر و ریزش مو و نازک شدن تارهای مو می‌شود. مشکلات قلبی و عروقی به همراه دارد؛ مثل رسوب در عروق قلبی که باعث سکته می‌شود و روی مغز هم همین‌طور؛ تأثیرات بسزایی روی ریه دارد مثل برونشیت مزمن ریوی که بسیار آسیب‌زا است. ممنون که به من گوش دادید.

جلسه برای مشارکت باز است و هر عضو می‌تواند حدود 3 الی 5 دقیقه راجع به موضوع صحبت کند.

مشارکت مسافر علی
سلام دوستان علی هستم یک مسافر آخرین آنتی ایکس شیشه متادون قرص زولپیدم روش درمان DST داروی درمان OT 15 ماه به راهنمایی استاد عزیزم آقای مجتبی کرمی سفر کردم در حال حاضر هم 4 سال و یازده ماه و چندروزه که از بند اعتیاد آزاد و رها هستم.
اگر بخواهم کوتاه مشارکت کنم من در سال 97 رها شدم و به دلیل مشکلات خانوادگی نتوانستم در کنگره باشم و مجبور به رفتن از کنگره شدم. من مواد خودم را درمان کردم ولی سیگار را می‌کشیدم. سال قبل، قبل از این‌که دوباره به کنگره برگردم سیگار خیلی مرا اذیت می‌کرد به‌طوری‌که به‌قدری سیستم ایمنی بدنم ضعیف شده بود که پاییز و زمستان را سرتاسر مریض بودم و دائم سروکار من با دکتر و سِرُم بود. چون نمی‌توانستم به کنگره بی آیم با چندی از دوستان که همگی سیگاری هم بودیم جمع شدیم و گفتیم وِیپ بگیریم که جایگزین سیگار کنیم و مدام در اینترنت سرچ و در مورد وِیپ ها تحقیق می‌کردم.
چیزی که من متوجه شدم این بود که ویپ برای ترک قلیان است و انواع طعم‌های مختلف دارد و پاد برای ترک سیگار چون سالت نیکوتین دارد و نیکوتین آن از 1 تا 8 هست من مدتی ویپ کشیدم و متوجه شدم که اصلاً پاسخ گوی سیگار نیست من روزی 18 نخ سیگار می‌کشیدم و اصلاً به من جواب نمی‌داد به من پیشنهاد پاد شد که بهتر از ویپ است و من هم پاد گرفتم و چیز جالبی که داشت این بود که فکر می‌کردم باکلاس تر شده‌ام.
رنگ‌های مختلف دارد، یک روز فلان بند را با فلان کفش سِت می‌کنم فردا یکرنگ و مدل دیگر و این مسئله بیشتر جلب‌توجه می‌کرد و پیش خود می‌گفتم که چقدر جذاب است. در هنگام مصرف پاد در هر یک کام حس می‌کردم 5 نخ سیگار وینستون مصرف می‌کنم خداوند را شکر مشکلاتم حل شد و به کنگره برگشتم و راهنما اولین حرفی که به من زد این بود که سیگار را درمان کردی؟ من وضع خودم را کامل گفتم که هم سیگار می‌کشم و هم پاد قبل از بازگشت دوباره‌ام به کنگره متوجه شدم که پاد یا ویپ اصلاً فایده ندارد و باید همان سیگار خود را بِکِشم وقتی به کنگره آمدم سفر سیگار را شروع کردم آن‌هم با 60 نخ سیگار.
در عرض 5 الی 6 ماه مصرف پاد، به طرز وحشتناکی مصرف من بالا رفته بود تجربه دیگری که من دارم استفاده از این وسایل، قطع سیگار و مصرف پاد، اشتها من را به هیچ طریقی افزایش نداد درصورتی‌که تجربه داشتم با ترک سیگار افزایش وزن و افزایش اشتها داشته باشم با آغاز سفر سیگار دوباره وزن من افزایش یافت، اشتهای من خوب شد و من به لژیون جونز رفتم و رهایی جونز را هم گرفتم در همین‌جا از جناب مهندس تشکر می‌کنم که اجازه دادند در اسلام‌شهر لژیون تشکیل بدهیم این تجربه من بود.

مشارکت مسافر علی
من هم با چندین سال تخریب وارد کنگره شدم آخرین آنتی ایکس مصرفی شیشه 14 ماه سفر کردم به روش DST با دارو OT به راهنمایی راهنمای خوبم آقای علی‌اصغر حسین مردی در حال حاضر هم 10 سال و 2 ماه است که آزاد و رها هستم.
تجربه من از این بحث پاد و ویپ این است که من بعد از رهایی روزی 2 الی 3 پاکت سیگار می‌کشیدم و خیلی برام سخت بود که کنار بگذارم، در آن زمان ترک سیگار اجبار نبود ولی مصرف دو تا سه پاکت سیگار برای من سخت بود به پیشنهاد یکی از دوستان روی ویپ یا پاد آمدم، چون دقیق در یاد ندارم که در آن زمان اسم آن چه بود، در دو ماه مصرف من تمام تخریب‌های شیشه را در خود حس می‌کردم تمام دور ناخن‌هایم پوست‌پوست می‌شد و لرزش دست و استرس داشتم و مدام پریشان بودم؛ بعد که دوباره وارد سیگار شدم این مسائل برای من رفع شد و این قضیه به نظر من جالب بود و خواستم که برای شما هم بگویم.

مهندس
از روش درمانت بگو. درمان را چطور شروع کردی؟ این را توضیح بده. دوستان همه روی این نکته تأکید کنند که چطور درمان شدند.
مسافر علی: من بعد از 2 ماه مصرف ویپ دوباره سیگار را شروع کردم، وارد سفر نیکوتین شدم و در سه ماه اول راهنمای نیکوتین من به من مقداری نگفت، فقط گفت هرچقدر که می‌توانی یا هرچقدر که بدن تو نیاز دارد بخور و من در آن زمان روزی 60 قطعه آدامس مصرف می‌کردم.
یک آدامس را تقسیم‌بر چهار می‌کردم و 60 عدد از آن قطعات را استفاده می‌کردم و بعد از 3 ماه توسط راهنما تِیپِر شدم، هر 21 روز یک‌پنجم از آن مقدار کم می‌شد تا این که در طول ده ماه آدامس هم تیپر شد و درمان شدم ممنون که به من گوش دادید.

مشارکت مسافر حامد
خدا را شاکرم که در خدمت شما عزیزان هستم، به یاد دارم که در کنگره سیگار خیلی محبوب بود و خیلی راحت همه مصرف می‌کردند، سیگاری هم که می‌کشیدیم سیگار اِسی آبی بود چون آقای مهندس هم اِسی آبی می‌کشیدند اکثراً ما هم همین سیگار را می‌کشیدیم. من تقریباً دو سال قبل از این‌که این اتفاق برای جناب مهندس رخ بدهد و متد دی اس تی وارد ترک سیگار بشود خیلی دوست داشتم که سیگار را کنار بگذارم.
کنار آقای مهندس سر سیگار را کم می‌کردم یا دودی کم می‌کردم و مهندس هم می‌دانست که من جواب نمی‌گیرم با این روش ولی چیزی نمی‌گفتند. مثلاً یک سانت یک سانت از سیگار خود کم می‌کردم ولی بعد یک سفر شمال می‌رفتم و وقتی برمی‌گشتم دوباره روی یک پاکت یک سیگار کامل می‌رفتم. خلاصه موفق نمی‌شدم با این روش‌ها تا این‌که اتفاقی افتاد که درست است در آن زمان خیلی ناگوار بود ولی بعدازآن اتفاقات بزرگی افتاد.
جناب مهندس سکته کردند و آدامس خوردند جای سیگار و تقریباً دو ماه گذشته بود از آدامس خوردنشان که به پارک طالقانی آمدند آن‌هم برای اولین بار، در آن زمان دو یا سه نفر روی پروسه آدامس آمده بودند ولی هیچ حساب‌وکتابی نداشتند شنیده بودیم که مهندس آدامس می‌خورند و آن‌ها هم همین‌طور آدامس می‌خوردند سیگار می‌کشیدند.
بعد در کنگره جا افتاد که این روش جواب نمی‌دهد، جناب مهندس به خاطر سکته می‌توانند این آدامس را بخورند یا چون خیلی شخصیت کاریزماتیکی دارند می‌توانند این کار را انجام بدهند و... در پارک طالقانی در حال قدم زدن بودیم و خوش‌حال از این‌که جناب مهندس آمده‌اند از ایشان پرسیدم که آیا من بروم روی پروسه آدامس و ایشان خیلی استقبال کردند و گفتند حتماً این کار بکن، گفتم چه کنم؟ روزانه آن‌قدر سیگار می‌کشم و... و به من برنامه دادند بعد در آن هفته هنوز لژیون سیگاری نبود و قوانینی هم مشخص نشده بود نکته جالب اینجاست که خود آقای مهندس وقتی دو ماه بود که داشتند سفر می‌کردند شروع کردند به برنامه دادن که این خیلی مهم است؛ یعنی آن‌قدر که ایشان ایمان داشتند به این روش و مِتُد که خود ایشان وقتی در سفر اول بودند شروع کردند به برنامه دادن.
یک هفته گذشت و من در آن یک هفته آدامس خوردن، یک نخ سیگار کشیدم و خیلی خوش‌حال بودم که مثلاً رفتم روی آدامس و یک نخ سیگار کشیدم. هفته بعد آمدم پیش مهندس و پرسید چه کردی؟
گفتم یک نخ سیگار کشیدم.
گفتند این‌که نشد، چرا پس کشیدی؟
پیش خود می‌گفتم به‌جای روزی 20 نخ، یک نخ سیگار در یک هفته خیلی خوب است ولی مهندس گفتند نه این می‌شود هم از طورغه هم از آخور وقتی تو هم سیگار بکشی هم آدامس بخوری این روش جواب نمی‌دهد. گفتند که از الآن دوباره شروع کن به انجام دادن این روش و من هم یک هفته را صفر کردم در آن زمان لژیونی نبود و آرام‌آرام خود مهندس در پارک طالقانی این کار را به انجام رساندند.
اولین لژیونی که تشکیل شد توسط خود مهندس تشکیل شد و جالب بود که لژیون تشکیل می‌دادند، خودشان هم استاد بودند، جلسه را تشکیل می‌دادند، صحبت می‌کردند، بچه‌ها جمع می‌شدند، مشارکت می‌کردند و خود مهندس هم آدامس می‌خوردند؛ یعنی هنوز آدامس قطع نشده بود که این روش در کنگره پیدا شد جناب مهندس گفتند که من دیگر طاقت ندارم که بگویند فلان کس سکته کرد یا فلان مسافر جان خود را از دست داد بابت سیگار و این باعث ناراحتی من می‌شود و روی همین حساب 20 نفر دستیار انتخاب کردند که امروزه ما می‌بینیم که هزاران نفر با این روش درمان شدند من شاگرد مستقیم جناب مهندس بودم در درمان سیگار و امروز ده سال و هشت ماه بیشتر است که آزادی دارم ممنون که به من گوش دادید.

کسانیکه از سیگار الکترونیکی استفاده می‌کنند نسبت به سیگار معمولی کمتر در آسیب هستند حالا به‌عنوان نتیجه این دو گزاره را داشته باشیم ما به‌عنوان گروه‌های مرجع و علمی استناد می‌کنیم یعنی اکثراً مردم مراجعه می‌کنند سیگار الکترونیک به چه صورتی هست کسی که بخواهد استفاده کند 95 درصد رو انتخاب می‌کند. تا زمانی که اطلاعات دقیق صحیح و عوارض سیگار الکترونیک منتشر نشده از داد مطالبی که شاید جامعه رو به سمت مصرف سیگار الکترونیک سوق بده از گزارش چنین آمارهای افرادی که مرجع هستند باید خودداری کنیم.
سیگارهای الکترونیک از سال ۲۰۰۰، ۲۰۰۱ شروع کردن تا ۲۰۱۴ که کمپانی موریس درواقع راه اندازیش کردن و اینکه آن ۹۰ تا ۹۵ درصد را در مورد این ای‌کاش گفته بودند در مورد اینکه لیکوئید ندارد فقط خود سیگار هست.

مشارکت دکتر فرشته
خیلی ممنونم از استاد جلسه خیلی دل‌تنگ همه‌ دوستان بودم در مورد دستور جلسه راهکارهای عملی را بدم خوب مضرات سیگار را که نگاه می‌کنیم یکی از بدترین مضراتش اینکه ما می‌توانیم در فضای اجتماع استفاده کنیم و شما در هر مغازه که برین بهترین نوع سیگارها را توی ویترین گذاشتن و می‌شود استفاده کرد و خرید ۰
خوب این می‌شود بزرگ‌ترین ضرر سیگار و افراد بسیار معروف برای آن پرستیژ سیگار را می‌کشند پس بنابراین از طرفی ما مضرات سیگار را که میدانیم واقعاً وقتی ۷۰ نوع ماده سنگین در یک ماده‌ای هست این چقدر می‌تواند خطرناک باشد مسئله خطر آن‌که خیلی هم مهم‌ترم هست آن اتفاقی که برای کسانی که پیش این فرد هستند اتفاق می‌افتد در مورد فرد سیگاری فقط خود فرد آسیب نمی‌بیند قطعاً همراهانش دوستانش خانواده دچار مشکلات می‌شوند در مورد فرد سیگاری.

مشاکت مسافر امیررضا
خیلی ممنون از وقت مشارکت آنتی ایکس‌هایم الکل و حشیش بود مدت ۱۳ ماه و ۵ روز سفر کردم به روش دی اس تی با داروی اوتی به راهنمای خوبم آقا فرشاد در ضمن سفر سیگار کردم آن‌هم به روش دی اس تی با آدامس نیکوتین به راهنمایی آقای فرشاد رهایی الآن ۱ سال و ۶ ماه، من قلیان می‌کشیدم و روزی ۱ پاکت و نیم هم سیگار مصرف داشتم، واقعیتش من از زمانی که من شروع کردم به کشیدن سیگار استرسی که داشتم تشدید شد به‌شدت و تعادل نداشتم و احساس می‌کردم مشکلی در روانم رخ داده است، دکتر می‌رفتم و قرص دریافت می‌کردم و هیچ فرقی در احوالات من ایجاد نمی‌شد؛ به‌جایی رسیده بود که من هر پاکت سیگار را با ۵ بار فندک زدن به اتمام می‌رساندم! پشت سرهم سیگار روشن می‌کردم. به‌جایی رسیدم که نه‌تنها نمی‌توانستم ورزش کنم که هیچ، یک کوچه را نمی‌توانستم پیاده‌روی کنم! تنگیِ نفس و ضربان قلب بسیار بالایی گرفته بودم. قبل از اینکه بخواهم با روش کنگره ۶۰ درمان شوم، هر ترکی که داشتم با وسوسه‌های بسیار زیادی همراه بود و اگر می‌رفتم به سمتش که بکشم بعد ترکم، از مثلاً ۲ نخی که آن موقع می‌کشیدم تبدیل می‌شد به ۱۰ نخ! بعد دو ماه سفرم سفر سیگارم را شروع کردم و بعد سازگاریم که ۳ ماه بود ۱۶ قطعه سیگار موردنیازم بود. یک‌دفعه یادم می‌آید یکی از دوستانم سیگارش را داد به من داخل ماشین که بودم، رفت کاری انجام بده من دیدم که به‌هیچ‌عنوان حسی به کشیدن آن سیگار ندارم و حتی الآن به دوستانم میگم که من از بوی سیگار بدم می‌آید وقتی‌که سیگاری را روشن می‌کنند و شروع می‌کنند به کشیدن تازه متوجه این می‌شدم که وقتی مادرم می‌آمد تو ماشین می‌گفت چه بوی سیگاری می‌آید و من می‌گفتم من که عطر زدم، ولی آن بو آن‌قدر بده که از بین نمی‌رفت. خدا را شکر رها شدم و مسئله استرسم به‌صورت ۹۰ درصد از بین رفت! خیلی ممنون متشکرم.

مشارکت دکتر سمیه
خیلی ممنونم از وقت مشارکت، تو این چند جلسه واقعاً استفاده کردم مسئله‌ای که در رابطه با سیگار گفته شد بسیار مفید بود من می‌خواهم یک اشاره‌ای داشته باشم به سی دیه تطبیق، آقای مهندس فرمودند: کسی که سیگار می‌کشد ابتدا باید درک شود، گفتن جمله‌های مرد باش غیرت داشته باش و یا قرص‌های ضدافسردگی به دردش نمی‌خورد؛ لازمه رفع مشکل بیمار اینکه شرکت کند در لژیون‌های سیگار مرسی از مشارکت.

مشارکت دکتر سعید
فکت می‌آورم و آخر صحبتم می‌خواهم یک نتیجه‌گیری کوچک بکنم ببینید سال ۲۰۲۰ cdc آمریکا گزارش ۵۰ ایالت آمریکا را داد که چیزی حدود ۲۶۰۰ نفر به علت بیماریِ شدید ریوی بستری شدن! که این‌ها ۶۸ نفرشان منجر به فوت می‌شوند، همه‌ی این موارد را در ارتباط با همان بیماری ریوی که قبلاً عرض کردم همان بیماری ایوالی که بیشتر مرتبط به سیگار الکترونیک اتفاق افتاده بود، این یک موضوع و موضوع بعدی خانم دکتر به‌درستی اشاره کردن بحث سرطان‌زایی این سیگارهای الکترونیکی را تقریباً مشخص هست. من بررسی کردم دیدم که در این‌ها نه‌تنها از مواد شیمیایی بلکه در برخی موارد از تی اس سی هم استفاده می‌کنند!
مطلب بعدی که می‌خواستم عرض کنم، شروع ویپینگ ها تقریباً از سال ۲۰۱۴ هست و هنوز اطلاعات دقیقی در رابطه با آن منتشر نشده که ما نتیجه گیریم کنیم که از این استفاده بکنیم یا خیر، اما در جریان باشید که آمریکا استفاده زیر ۱۸ سال را ممنوع کردن.
نتیجه‌گیری که بنده می‌خواهم عرض بکنم، ۲ تا گزاره داریم یکی استفاده کردن از مواد شیمیایی در داخل این‌ها، این را به اثبات می‌رساند که امکان سرطان‌زایی وجود دارد این یک گزاره، گزاره دوم البته اگر جناب آقای مهندس به من تذکر ندهند، کسانی که از سیگارهای الکترونیک استفاده می‌کنند کمتر از کسانی که از سیگارهای سنتی استفاده می‌کنند در معرض خطر هستند.
فقط خود فرد آسیب نمی‌بیند قطعاً خانواده هم دچار مشکلاتی می‌شوند وقتی تفاوت را احساس می‌کنیم با مواد مخدر در نظر می‌گیریم‌ می‌بینیم مواد مخدر آن ۷۲ مواد سمی را ندارد و قطران ندارد و نمی‌خواهم بگوییم که کدام بهتر یا نه‌فقط این را بگویم باید نسبت به سیگار حساس بشویم و مسئله‌ای هست که در جامعه ما به آن توجهی نمی‌شود و تابه‌حال کسی را نداشتم که در ترک سیگار موفق باشد، بارها کسانی مراجعه کردند و خواستار ترک سیگار هست و ۷ بار، ۸ بار نشده و گاهی حتی ترک مواد مخدر را آسان‌تر از ترک سیگار هست و کسی بود می‌گفت خانم دکتر من مواد را ترک کردم ولی سیگار نتوانستم. اینکه آقای مهندس به این نتیجه رسیدن که درمان سیگار صورت بگیرد و الآن یکی از اولویت‌ها برای درمان شدن هست بعد از مواد و این باید برای ما جا بیافتد و به نظرم خیلی ارزشمندِ به همان اندازه که درمان مواد اتفاق می‌افتد، درمان سیگار هم به همان اندازه ارزشمند است چون درمان در مرکزی را ندیدم که کیسه‌های درمان شده‌ای را داشته باشند.

سخنان آقای مهندس:
یک مسئله اساسی هست که همیشه ما آن را فراموش می‌کنیم و آن مسئله درمان است، ما معلم اخلاق نیستیم، اینکه سیگار چند هزارتا سم دارد را اگر بدانیم خوب است ضرری ندارد ولی کار اصلی درمان است و اینکه در قالب درمان ما باید چه‌کار کنیم؟ راجع به مواد مخدر هم همین‌طور است؛ کار اصلی ما این است که درمانگر هروئینی یا تریاکی را درمان کند. دانستن اینکه تریاک چند آلکالوئید دارد و تاریخچه مورفین چگونه است در چه سالی و کجا درست شد و این‌ها خیلی خوب است، ولی اصل کار آن است که چه‌کار باید کرد؟ شاید این مثال خوبی نباشد؛ وقتی یک جنازه هست دانستن تاریخ تولدش، پدر و مادرش چه کسانی هستند و چطور مرده خوب است اما آن را باید خاک کرد. چیزی که من در تمام سمینارها و اکثر جاها مشاهده می‌کنم این است که بیشتر روی این توصیفات صحبت می‌شود، من نمی‌گویم این‌ها بد است ولی به این شرط که ما مسئله اصلی را فراموش نکنیم.
ما برای درمان اول باید بدانیم چه‌کار می‌خواهیم بکنیم و چه چیزی را می‌خواهیم درمان کنیم؟ چه سیگار باشد چه تریاک چه هروئین فرقی ندارد. می‌گوییم خب ما به تریاکی این ماده را می‌دهیم این ماده خوب است و شروع می‌کنیم به استفاده کردن، مثل زمانی که آمپول‌های تمجیزک و نورجیزک آمده بود و بعضی متخصصین خیال می‌کردند که به گنجی بی‌پایان دست پیدا کرده‌اند، چون وقتی‌که این آمپول را به یک مصرف‌کننده هروئین تزریق می‌کردند خیلی حالش خوب می‌شد، حتی روی شیشه‌های تمجیزک را پاک می‌کردند که بیمار نفهمد این چه چیزی است، بیمار تریاکی این را مصرف می‌کرد حالش خوب می‌شد و خیلی هم سرحال بود اما بعد از مدت مدیدی اکثراً تزریقی شدند، یعنی معتادان تریاکی ما از یک چاله کوچک درآمدند و به یک چاه بسیار عمیق افتادند، برای اینکه ما نمی‌دانستیم چه‌کار می‌خواهیم بکنیم و بیشتر داشتیم بازی می‌کردیم، حالا برای سیگار هم فرقی نمی‌کند، یک‌چیزی به او می‌دهیم جای سیگار را می‌گیرد، اما این‌که کافی نیست، این ظاهر قضیه است، شما یک‌چیز را از بیمار می‌گیرید و یک‌چیز دیگری به او می‌دهید که جایگزین آن می‌شود، خب چه فرقی می‌کند، این ماده چه اثری می‌گذارد و ما چه‌کار می‌خواهیم بکنیم؟ من کاری ندارم که سیگار الکترونیک خوب است یا بد است، فرض کنیم که ما سیگار معمولی را از شخص می‌گیریم و به‌جای آن سیگار الکترونیک می‌دهیم و همه‌چیز هم خیلی خوب است، خب این سیگار باید یک‌چیزی داشته باشد که جای آن سیگار معمولی را بگیرد، ما تریاک را از شخص گرفتیم یک‌چیزی به او می‌دهیم که جایش را پر کند، پس بنابراین فرقی نکرد، مثلاً تا حالا تریاک می‌کشیده و ما حالا به او هروئین داده‌ایم، همین کاری که با هروئین کردند، هروئین را درست کردند که تریاکی را با آن ترک بدهند، وقتی هم که به تریاکی هروئین می‌دادند خیلی خوب بود ولی بعداً خودش جایگزین شد، آمدند به تریاکی‌ها شیشه دادند و گفتند اعتیاد هم ندارد ولی جای تریاک را پر کرد، وقتی جای آن را پر کرد خودش جایگزین شد، یعنی ما یک‌چیزی را با یک‌چیزی که ممکن است بدتر هم باشد جایگزین می‌کنیم، حالا سیگار الکترونیک ممکن است بدتر باشد یا بهتر باشد، حداقل باید موادی که در سیگار هست را داشته باشد که جای آن را بگیرد، باید هروئین حتماً موادی داشته باشد که جای تریاک را بگیرد، شیشه باید ماده‌ای داشته باشد که جای تریاک را بگیرد، پس وقتی خودش جایگزین می‌شود چه فرقی می‌کند؟ ما به شخصی که خوابش نمی‌برد یک قرص می‌دهیم می‌خوابد، این قرص خوابی را که می‌دهیم چه‌کار می‌کند که می‌خوابد؟ چون این فرد در بدنش آن موادی که مخصوص خواب است که شامل سروتونین و آدرنالین و اسیدکولین هست به‌خوبی تولید نمی‌‌شود، ما این را از بیرون مصنوعی به او می‌دهیم، قرص را می‌خورد و می‌خوابد خیلی هم خوب است ولی خوبش نمی‌کند، فقط جای آن را گرفته، بعد به‌مرورزمان همان یک‌ذره هم که بدن تولید می‌کرد ساقط می‌شود، پس این جایگزین شد، به قول حامد از بچه ریموت کنترل تلویزیون را که برداشته می‌گیریم و به‌جای آن یک عروسک به او می‌دهیم، اگر بگیریم فوری گریه می‌کند ولی اگر به او عروسک بدهیم دیگر گریه نمی‌کند، ما دقیقاً این بازی را همین‌جوری انجام می‌‌دهیم و همیشه هم سرشان کلاه می‌رود، یک‌زمانی تمجیزک و نورجیزک بود و بعد شیشه آمد و خیلی چیزهای دیگر، این‌ها هیچ‌کدام درمان نیست، این‌ها بازی است، جایگزین است، جایگزین گاهی اوقات خیلی خوب است اما نه همیشه، برای یک هروئینی تزریقی که کارتن‌خواب است و تکدی‌گری می‌کند، بله دادن متادون بسیار خوب است، هم از تزریق او جلوگیری می‌کند هم سر یک ساعتی می‌رود مصرف می‌کند و هم یک دارو مصرف می‌کند، ولی آیا برای یک تریاکی هم متادون خوب است؟ البته برای جایگزین شدن، منظورم برای درمان نیست، شاید بدتر باشد آن را برداریم به‌جایش متادون بدهیم، چون برای ترک مثلاً متادون خیلی بدتر از تریاک است، خب اینجا باز ما جایگزین کردیم و متادون آمده جای آن نشسته و چیزی تغییر نکرده، ممکن است یک جایگزین بدتری داده باشیم، فردا کلیه‌اش هم از کار بیفتد و هزارتا مشکل دیگر هم داشته باشد، کاری که ما باید بکنیم این است که بدانیم یک سیستم از کار افتاده، شخصی که خواب نمی‌رود یک سیستمش از کار افتاده، اولین چیز برای یک شخصی که بی‌خواب می‌شود و خوابش نمی‌برد و به قرص خواب احتیاج پیدا می‌کند اتفاق می‌افتد سوای هر چیزی بی‌نظمی در خوابش است، چون بدن عادت می‌کند، ما در بدن ساعت‌های متعددی داریم که در ساعت‌های مختلف یک سری هورمون‌ها و آنزیم‌ها تولید و ترشح می‌شود، این اتفاقات سر یک ساعت معینی می‌افتد، درست مثل سیکل ماهانه قاعدگی، مثلاً ما برای افسردگی هم در بدن سیکل داریم ساعت داریم، در یک‌زمانی سر یک‌ساعتی دوپامین می‌رود بالا، می‌آید پایین و تغییر می‌کند، زمان قدیم همه مردم تقریباً سر یک‌ساعتی می‌خوابیدند، عادت می‌کردند بدن مثلاً سر ساعت ۸ شب آدرنالین و سروتونین و اسیدکولین تولید می‌کرد شخص می‌خوابید، ولی الآن نه یک‌شب ساعت ۸ می‌خوابد یک‌شب ساعت ۱۱، یک‌شب ۲ می‌خوابد یک‌شب نمی‌خوابد و تا صبح بیدار است، سیستم بدن نمی‌داند چه‌کار کند، نمی‌داند چه ساعتی این ماده‌ها را ترشح کند که شخص را بی‌هوش کند، بنابراین از کنترل خارج می‌شود و باید سر ساعت قرص را بخورد تا بخوابد، در اعتیاد هم همین است، تریاک آمده جایگزین مواد دیگری شده، حالا ما اگر این جایگزین را برداریم یکی دیگر بگذاریم جای آن فرقی نمی‌کند، اینجا ما باید جایگزین را ذره‌ذره از مدار خارج کنیم که ذره‌ذره بدن راه بیفتد، متد DST همین کار را می‌کند نه اینکه شخص خوشش بیاید یا راحت مواد را کنار بگذارد.

ما فرض را بر این گرفتیم که یک سری مواد در بدن فرد از کار افتاده که البته الآن ثابت هم کرده‌ایم، ما می‌گوییم اگر بخواهیم کاری کنیم که بدن خودش این کمبود را جبران کند باید زبان بدن را بفهمیم چون درمانگر اصلی خود بدن است، هیچ انسانی نمی‌تواند درمانگر اصلی باشد، تمام انسان‌ها می‌توانند کمک درمانگر باشند، ما مصالح موردنیاز و داروی مناسب را در زمان مناسب و میزان مناسب در اختیار جسم قرار می‌دهیم، یعنی پزشک حاذق داروی مناسب را در دوز و اندازه مناسب و زمان مناسب در اختیارش قرار می‌دهد، بدن این مواد و مصالح را برمی‌دارد و خودش خودش را درست می‌کند، شما وقتی دارو می‌دهید خود دارو که کاری نمی‌کند، بدن از طریق گیرنده‌ها از دارو استفاده می‌کند و خودش را درست می‌کند، در اعتیاد به هم سیگار و هم مواد سیستم ایکس از کار افتاده، ولی اگر ما در راه‌اندازی سیستم دارو را به‌آرامی روی یک آهنگی کم کنیم خود بدن دوباره می‌تواند تولید کند، آدم یک‌بار تریاک بکشد که تریاکی نمی‌شود، ۵ بار هم بکشد تریاکی نمی‌شود، باید ۲۰۰ بار بکشد تا تریاکی شود، چون هر بار که تریاک می‌کشد یک مقدار تولید مواد سیستم ایکس می‌آید پایین، هی می‌کشد دینورفین و اندورفین و انکفالین و... می‌آید پایین‌تر، بعد مواد بیرونی می‌آید بالا می‌رسد به ماکسیمم و مواد درونی دیگر هیچی تولید نمی‌‌شود، حالا اگر ما مواد بیرونی را کم کنیم تولید بدن خودش بالا می‌آید این کار را ما عملاً کردیم و ثابت هم شده و به آن اطمینان کامل هم داریم، پس ما می‌آییم از این قانون استفاده می‌کنیم و کاری که می‌خواهیم بکنیم این نیست که مواد مصرف نکند، ما می‌خواهیم سیستم ایکس را راه بیندازیم، دارو و میزانی که لازم دارد را مشخص می‌کنیم و به او می‌دهیم و بالانسش می‌کنیم، وقتی بالانس شد با یک فاصله ۲۱ روزه یک‌درصدی را از آن کم می‌کنیم، پیاپی ما کم می‌کنیم و بدن تولید می‌کند، وقتی‌که ما سیستم درونی را راه انداختیم دیگر نه پرهیزمداری هست و نه وسوسه‌ هست، یعنی باید یک خط قرمز روی تمام اطلاعاتی که راجع به اعتیاد و مواد مخدر و پرهیزمداری و همه این‌ها هست بکشیم، مثل همان زمانی که می‌گفتند زمین مرکز عالم است و کلی تئوری راجع به آن وجود داشت اما وقتی گالیله می‌چرخد همه را ریختند دور و همه باطل شد و به عقیده من الآن که DST آمده همه باطل شد، حالا ما برای سیگار هم همین کار را کردیم، البته هیچ‌وقت درمان سیگار بدتر از مواد نیست، اگر می‌گویند خیال می‌کنند، ترک هروئین و تریاک کجا ترک سیگار کجا، این‌ها از زمین تا آسمان باهم فرق دارند، ما برای سیگار آمدیم گفتیم ماده اصلی نیکوتین است، نیکوتین قبلاً از طریق دود جذب می‌شد اما حالا به روش خوراکی استفاده می‌شود، به همان میزان نیکوتین که با سیگار مصرف می‌کرد می‌دهیم، سیگار را هر نیم ساعت یا یک ساعت یک‌بار می‌کشید حالا برای آدامس همین کار را می‌کنیم، حتماً باید مقدار مصرف روزانه نیکوتینش را حساب کنیم و تا ۲ برابر آن‌هم می‌تواند مصرف کند، ایرادی ندارد، ۳ ماه را گذاشته‌ایم برای سازگاری، فردی که مصرف روزانه‌اش مثلاً ۱۰ میلی‌گرم نیکوتین است می‌تواند ۱۵ میلی‌گرم هم آدامس بخورد، آدامس‌ها را نیم میلی‌گرمی خرد کند و بریزد در یک قوطی و مثل پاکت سیگار بگذارد توی جیبش هر وقت هوس سیگار کرد یکی دربیاورد و شروع کند به جویدن که نیکوتینش را بدهد، حتماً باید آدامس‌ها را بخورد، می‌گوید من نیاز ندارم، می‌گوییم که نیاز نداری ولی باید حتماً بخوری، چون احساس می‌کند نیاز ندارد و آدامس نمی‌خورد و یک ساعت بعد با یک نفر دعوایش می‌شود، به‌این‌علت است که نیکوتین مصرف نکرده، سه ماه که خورد بدنش با آن مقدار آدامس نیکوتین سازگار می‌شود، مثل سیگار که هرلحظه می‌کشید حالا این را هرلحظه می‌جود، اما برچسب یا قرص نیکوتین این خاصیت را ندارد، وقتی‌که سیگار می‌کشید فکش دائماً حرکت می‌کرد حالا که آدامس می‌خورد هم فکش دائماً حرکت می‌کند، این حرکت کردن فک خودش باعث برطرف شدن اضطراب می‌شود، به خاطر همین کسانی که افسرده می‌شوند برای کم شدن افسردگی مدام غذا می‌خورند که باعث چاقی هم می‌شود، بعد از سازگاری شروع می‌کنیم به تیپر کردن آدامس و مثلاً ۳۶ تا آدامس می‌خورد ۵ تا کم می‌کنیم می‌شود ۳۱ قطعه و باز ۲۱ روز بعد به همین شکل تا آخر ادامه می‌دهیم، وقتی‌که انجام شد دیگر تمام شده، بهترین نشانه‌اش هم این است که از شخص بپرسید آخرین باری که خواب سیگار کشیدن دیده کی بوده، یا از کسی که موادش را درمان کرده بپرسید آخرین بار کی خواب مصرف کردن دیده، مثلاً اگر می‌گوید شش ماه پیش پس بدانید که مسئله حل شده، ولی سقوط آزاد ترکش بدهید همین‌که می‌خوابد خواب تریاک می‌بیند، به‌محض اینکه سرش را می‌گذارد روی بالش خواب می‌بیند دارد هروئین مصرف می‌کند، چون در صور پنهانش از بین نرفته، بنابراین ما اگر در هر نوع درمان این عینک را به چشم بزنیم که می‌خواهیم سیستم‌های شبه افیونی و مخدرهای طبیعی بدن فرد را که ازکارافتاده درست کنیم نتیجه‌اش می‌شود مثل این‌ها که الآن در پارک هستند، در پارک طالقانی پر است از آدم‌هایی که سیگار را کنار گذشته‌اند، دیگر نه وسوسه می‌شوند نه میل دارند، ممکن است ۵-۶ درصد هم برگشت کنند که ایرادی ندارد، خدا خداوند هم که قدرت مطلق است آدم‌ها را که خلق می‌کند بعضی آدم‌ها ناقص‌الخلقه می‌شوند، حالا چطور توقع دارید ما یک کاری کنیم که پِرت نداشته باشد، همه‌چیز پِرت دارد، بیشتر منظور من این است که ما نگاهمان را درست کنیم، اصلاً به اعتیاد یک نگاه دیگری بکنیم، این نگاه که نکشد و مصرف نکند و ضرر دارد نه ببینیم که این نگاه ما تابه‌حال غلط بوده و به نتیجه نرسیده، حالا جَک گفته یا جانسون گفته یا هرکسی که گفته، این نگاه را عوض کنیم و یک نگاهی کنیم که می‌خواهیم سیستم‌ درونی بدن را راه بیندازیم، اگر این را بخواهیم ما می‌توانیم به‌راحتی به درمان برسیم، راه طولانی است اما کاملاً عملی، طولانی یعنی ۱۱ ماه طول می‌کشد ولی صد در صد عملی است، پس ما یک مقدار زورمان را از چرخیدن در اینترنت بیاوریم روی مسئله خود درمان، ما آن اطلاعات و تاریخچه و این‌ها را هم می‌خواهیم، آن‌ها را بدانیم عالی است، ولی به‌شرط آن‌که نشود آفتابه‌لگن هفت دست ولی شام و ناهار هیچی، توضیحات در همه موارد را بلدیم ولی در مورد درمان اصلاً صحبتی نمی‌کنیم، چون من دستور جلسه را اکثراً می‌گذارم درمان اما آخر می‌بینم در مورد درمان صحبتی نمی‌شود، اگر موافق باشید دستور جلسه آینده را بگذاریم تریاک، چون در مورد هروئین، شیشه، حشیش، سیگار صحبت کردیم اما در مورد تریاک صحبت نکردیم، می‌رویم سر بت اعظم تریاک و راجع به آن صحبت می‌کنیم با همین ساختارها چون تریاک شاخص ما است، من شاخص اعتیاد را تریاک می‌دانم، یعنی همه‌چیز را باید با تریاک بسنجیم، حالا اگر تاریخچه تریاک را هم دربیاوریم لازم است و بسیار خوب است، آلکالوئیدها و ترکیبات آن را هم دربیاوریم و اینکه چه مشتقاتی دارد و ازآنچه استفاده‌هایی در پزشکی می‌شود و بعد برویم ببینیم یک تریاکی مشکلش چیست و اول هر چیز یک چرا بگذاریم، چرا به او متادون یا اپیوم تینچر می‌دهیم، چرا B2 می‌دهیم، چرا خوب نمی‌شود، چرا اگر مریض از من بپرسد کی خوب می‌شوم می‌گوییم حالا بیا فعلاً معلوم نیست، تریاکی می‌گوید من کی خوب می‌شوم نگوییم بستگی به سنش و مقدار مصرفش دارد، بستگی به ژن یا خصوصیت او دارد، نه تریاکی کی درمان می‌شود؟ ۱۰ ماه، سن و مقدار مصرفش مهم نیست، دلیلش این است که شما اگر یک‌مشت گندم بکارید ۸ ماهه است و اگر ده برابر آن‌هم بکارید ۸ ماهه است، زحمت یک‌مشت کم است و ده برابرش زیاد اما زمان یکی است، سیاه‌پوست و سفیدپوست و سرخ‌پوست همه میانگین ۱۰ ماهه زایمان می‌کنند، کسی نمی‌تواند ۳ ماهه یا ۱۸ ماهه زایمان کند اما بچه یکی ۲ کیلو است و بچه یکی ۳ کیلو، اما زمان یکی است، مسئله درمان اعتیاد زمان دارد، زمانش سلولی مولکولی است و کاملاً وابسته به مسائل ساختار سلولی هست.

دلیل ۳ ماه سازگاری در سیگار چیست؟
بچه‌هایی که سفر سیگار را شروع کرده‌اند علائمی دارند شبیه مسمومیت نیکوتین یعنی سردرد و علائم دیگری دارند چرا این درمان با سایر درمان‌های کنگره مغایرت دارد؟
مهندس؛ بله حق با شماست من توی کنگره باید کاملاً حواسم جمع باشد. در کتاب گفته‌ام که باید از مصرف‌کننده بپرسید که چند وقت سیگار می‌کشیده و روی سیگارش را بخوانیم که چند گرم نیکوتین دارد. شخصی ۵ نخ سیگار می‌کشد هر سیگار هم نیم میلی‌گرم نیکوتین دارد می‌شود ۲.۵ میلی‌گرم یا شخصی ۴۰ نخ سیگار می‌کشد می‌شود ۲۰ میلی‌گرم در روز. این می‌تواند تا ۳۰ درصد اضافه شود و حتماهم باید به‌صورت یک‌چهارم خورده بشود. اگر کامل بخورد دچار سکسکه می‌شود و مسمومیت هم پیش می‌آید و بعضی‌ها قوانین را رعایت نمی‌کنند. البته ما به راهنمایان تذکر می‌دهیم، هرچند که قبلاً راهنمای بخصوصی برای سیگار نداشته‌ایم و به‌تازگی شروع کرده‌ایم به‌صورت رسمی و با شال و اما در مورد سه ماه باید بگویم این به‌صورت تجربی به‌دست‌آمده و دلیل علمی ندارد برای اینکه بدن با آدامس سازگار شود ما ۳ ماه را قرار داده‌ایم.
نگارش: مسافر بهمن و مسافر علی
تنظیم: مسافر سعید