در جهان کنونی، تمام بشریت به دنبال صلح و آرامش درونی هستند و میخواهند آن را به هر شکلی که شده به دست بیاورند. باید دانست آرامشی که به دنبال آن هستیم، تنها بهوسیله داشتن علم، آگاهی و دانایی حاصل میشود. انسانی که علم و آگاهی بالایی داشته باشد، نسبت به اعمال و رفتار خود تأمل بیشتری میکند و قبل از شروع هر کاری، وادی اول که وادی تفکر است را اجرا میکند. تمامی کشمکشها و درگیریهایی که وجود دارد، به علت ناسازگاری و عدم دانایی یا همان جهل و نادانی انسانها است که باید با بالا بردن سطح آگاهی خودمان و کاربردی کردن آن، از مقوله جهل و نادانی فاصله بگیریم.
دانایی واژهای است که سه اصل مهم را در بردارد؛ این سه اصل، یک مثلثی را تشکیل میدهند که اضلاع این مثلث آموزش، تجربه و تفکر است. انسان زمانی دانایی به دست میآورد که درباره موضوعی آموزش ببیند؛ سپس درباره آن تفکر کند و با عمل کردن تجربه کسب کند. باید هر سه پارامتر را همزمان ارتقاء دهیم تا به دانایی مؤثر که مهمترین اصل است نزدیک شویم.
دانایی مؤثر به این معناست که ما دانستههای خود را به عمل تبدیل کنیم؛ یعنی توان انجام ندادن کار غلط و همچنین انجام دادن عملی که درست و صحیح است را داشته باشیم. بعد از کسب دانایی، باید کار و عملی که پسندیده نیست و در موقعیت انجام آن قرار میگیریم را بتوانیم انجام ندهیم؛ برای مثال: برای شخصی بستر مصرف کردن مواد مهیا است و او میداند که با مصرف مواد به جسم خود آسیب میزند و از مصرف اجتناب میکند، در اینجا میتوان گفت که آن شخص، در مصرف نکردن مواد به دانایی مؤثر رسیده است.
دانایی به اشکال و صور مختلفی وجود دارد؛ مقوله دانایی شامل مسائل عام و خاص و یا حتی شاخهای است. هر شخصی درزمینهٔ مسائل موردعلاقه و یا رشتهای که برحسب انتخاب خود در آن فعالیت میکند دانایی به دست میآورد، همانند پزشکی که تنها درزمینهٔ جراحی قلب فعالیت میکند و فقط در آن رشته تبحر و علم دارد. یک راهنما نیز در کنگره، علم درمان مسافر و تجویز دارو و همچنین تیپر کردن و افزایش دارو را دارد؛ به این نوع دانایی، دانایی خاص گفته میشود. تمام افراد جامعه باید دانایی عام که همان سازگاری و علم چگونه زیستن و آداب معاشرت صحیح داشتن است را بیاموزند تا بتوانند خیلی آسوده و با آرامش در کنار هم زندگی کنند. زمانی که شخص با آموزش دیدن دانایی کسب کند و آموختههای خود را اجرایی کند، توانسته است به دانایی مؤثر که اصل مهمی در زندگی و حیات است نزدیک شود؛ در غیر این صورت با هارد کامپیوتر تفاوتی ندارد.

همه ما باید بر این موضوع واقف باشیم که هنگام کسب علم و آگاهی و بالا بردن سطح دانایی، عواملی وجود دارند که مانع میشوند تا انسان جهشی به سمت بالا داشته باشد. مثلاً موقع آموزش گرفتن، گره منیت و خودبرتربینی سراغ شخص میآید. در کل نیروهای منفی با القائات خود مانع رشد و شکوفایی شدن دانایی شخص میشوند و انسان باید با زیرکی و ذکاوت خود نقشه نیروهای منفی و بازدارنده را منحل کند و این هنر انسان است.
نکته دیگر اینکه: هر شخص با سواد و تحصیلکرده، لزوماً دانایی و یا حداقل دانایی مؤثر ندارد؛ این دو ویژگی، یعنی داشتن سواد و دانایی، هم میتوانند در یک راستا فرد را برای رسیدن به اهدافش همراهی کنند و هم میتوانند عکس این باشد! چهبسا افرادی که با داشتن مدارج عالی دانشگاهی در منجلاب اعتیاد و سیاهیها غوطهور شدند و زندگیشان رو به تباهی رفت. سواد و آموزشهای آکادمیک میتواند کمک بزرگی برای کسب دانایی باشد، ولی دررسیدن به دانایی مؤثر نقش صددرصدی ندارد. درنتیجه باید دانست؛ دنبال هر دانایی سواد نیست و چه بسیار انسانهای کمسوادی که دارای علم آداب معاشرت صحیح و علم درست زندگی کردن هستند و با خودشان و دیگران در صلح قرار دارند. هر انسانی میتواند با علم جهانبینی بر آگاهی و دانایی خود بیفزاید و آن را کاربردی کند و درنتیجه به آرامش که غایت آرزوی هر انسانی است برسد.
برای اینکه موضوع و مبحثی برایمان روشن و مشخص شود، ضروری است که آن مطلب شکافته شود تا متوجه آن شویم. دانایی یک کلیدواژه بسیار زیبا و پر مفهوم است و همه تصورشان بر این است که دانایی دارند؛ شاید در مرحله نخست درست فکر کرده باشند؛ اما مهمتر از داشتن دانائی و سواد، مؤثر بودن آن اهمیت دارد. برفرض مثال: اگر من درباره یک عمل ضد ارزشی اطلاعاتی داشته باشم، این بهنوبه خود خوب است؛ اما زمانی که بستر انجام دادن آن فراهم باشد، آن موقع کاربردی کردن آموختهها مهم است.
نویسنده و رابط خبری: همسفر حکیمه، رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون دوازدهم)
عکاس: همسفر فاطمه، مرزبان خبری
تصویرگر: راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
895