هفتمین جلسه از دوره چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی وکیلی به استادی پهلوان، همسفر اسما، نگهبانی همسفر صدیقه و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره، من چه کردهام؟» روز دوشنبه بیستوپنجم اردیبهشتماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم امروز در جمع شما عزیزان، مَردم خوبِ شهر یزد، قرار دارم تا از شما آموزش بگیرم؛ از ایجنت محترم خانم افسون و از خانم صدیقه عزیز، نگهبان جلسه تشکر میکنم. همانطور که در نوشتارها میخوانیم، استحکام پایههای مالی و علمی از اهداف کنگره۶۰ است، اول میگوید: پایههای مالی، زیرا پایههای مالی خیلی مهم است، اینکه بتوانیم فضا، مکان و امکانات را فراهم کنیم تا مصرفکنندهها و خانوادههایشان برای درمان بیایند، دوم پایههای علمی یعنی یکسری کتاب و جزوه و افرادی برای آموزش دادن به مصرفکنندگانی که میخواهند به درمان برسند وجود داشته باشد. کنگره یکی از سازمانهایی است که این علم را در درون خودش تولید میکند و در اختیار ما قرار میدهد ازجمله علم درمان اعتیاد، مقابله با ویروس کرونا، علم جهانبینی که از همه مهمتر است و همچنین علم درست زندگی کردن را به ما یاد میدهد. این خیلی مهم است علومی که اینجا یاد میگیریم در هیچ کجای دنیا وجود ندارد.
همانطور که همه ما میدانیم کنگره، اوایل در تأمین منابع مالی مشکلات زیادی داشت اما به تدریج این مشکلات حل شد، ساختمانهایی خریداری و شعبههایی اضافه شد. آقای مهندس میگویند: اگر آن زمان به مسائل مالی توجه نمیکردیم، تمام ذهن و وقتمان صرف امور مالی میشد و زمانی برای انتشار کتاب، مقاله، انجام تحقیقات و احداثِ دانشگاه نداشتیم، در نتیجه باید به مسائلِ مالی خیلی توجه کنیم. از طرفی میگوییم: کنگره سازمان مردمنهاد و غیردولتی است؛ یعنی از دولت و هیچ سازمان و اُرگانی کمک نمیگیرد، مستقل بوده و با کمک اعضاء به کار خود ادامه میدهد. آقای ویلیام وایت در نامه خود به آقای مهندس گفتند: کنگره ۶۰ در دنیا بینظیر است، تنها سازمانی که از هیچ کجا کمک نمیگیرد و روی پای خودش ایستاده است. در آمریکا خیلی سازمانها بودند که از اُرگانهای دیگر کمک میگرفتند و در آخر از خط خارج و منهدم شدند و جمله قشنگی گفتند: کسی که به فلوتزن پول میدهد، تعیین میکند چه آهنگی بنوازد؛ یعنی اگر آقای مهندس هم در اوایل از یک سازمان یا شخصی کمک قبول کرده بودند، باید طبق قوانین و خواستههای آنها پیش میرفتند، این استقلال را نداشتند و از هدف خودشان دور میشدند. از طرفی آقای حکیمی میگویند: یکسری خیرین مدرسه میسازند، یکسری بیمارستان، اما کنگره۶۰ را چه کسی باید بسازد؟!
قطعاً من و شما باید کنگره۶۰ را بسازیم. اگر دقت کنیم متوجه میشویم گذشتگان از ابتدا بذر نیکویِ این کار را کاشتند و ما باید آن را برای آیندگان و فرزندان خود حفظ کرده و به پیشرفتِ کنگره کمک کنیم.

افرادی میگویند: پولی نداریم به کنگره کمک کنیم، اما مهم این است که هر قدر در توانم هست کمک کنم؛ وقتی به این دستور جلسه میرسم از خودم سؤال کنم برای این دستور جلسه چه مشارکتی کنم؟ در استحکام پایههای مالی به خود جواب بدهم که آیا از همه توانم گذاشتم؟ از نظر مالی منظور کمک به سبدِ کنگره (قانونِ ۱۱) زمین یا لژیون سردار است. در زمینه علمی هم شاید در مرحله اول به عنوان کسی که سفر اول هستم نوشتن سیدی یکی از مهمترین بخشهای آموزشی و علمی است که ما و زندگیِ ما را متحول میکند. استاد امین خیلی زیبا میفرمایند: زمانی که ما بتوانیم در جامعه به واسطه آموزشهایی که دیدهایم، رفتارهایی از خودمان نشان دهیم درواقع داریم این علمی که به ما منتقل شده را گسترش میدهیم و این خیلی جمله قشنگ و زیبایی است و جای تعمق دارد.
پاسخ به این سؤال که من در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره چه کردهام برای این است که من خودم را بسنجم، ببینم کجای کار قرار گرفتهام، به قولِ آقای مهندس حسابم با خودم چندچند است؟ وقتی نگاه میکنم، میبینم کنگره چیزهای زیادی به من داده از درمان مسافرم گرفته تا آموزشها و حسهای خوبی که من دریافت کردم، بنابراین خودم را خیلی به کنگره بدهکار میدانم، فکر میکنم من هر کاری هم برای کنگره انجام دهم باز هم در قبال کارهایی که کنگره برای من کرده هیچ است.
آقای مهندس همیشه میگویند: حساب کنگره با شما صفر است؛ اما من اینجا باید با خود و وجدان خودم راستگو باشم، ببینم آیا چنین چیزی هست؟ خدماتی که اینجا به من ارائه شده نباید در قبالش کاری انجام دهم؟ زمانی که من وارد کنگره شدم به من کمک شد چون نیاز به کمک داشتم، مسافرم به درمان رسید. حال میتوانم دو انتخاب داشته باشم، بمانم و کسانی که پشت این در میآیند را ببینم و یاد روزهای گذشته خود بیفتم و به آنها کمک کنم یا اینکه با خودم بگویم: مسافرِ من درمان شده و دیگر نیازی به اینجا ندارم و اینجا را ترک کنم. قطعاً اگر اینجا بمانم کفر نعمت نکردم؛ همانطور که شاعر میگوید: شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر، نعمت از کَفَت بیرون کند.
در آخر نمیتوانم بگویم با کمکهایم کاری انجام میدهم، اما امیدوارم بتوانم به گوشهای از این پیشرفت کنگره، حتی اندکی سهیم باشم. من به تازگی شالِ کمکراهنمایی را گرفتهام، امیدوارم در جایگاه کمکراهنمایی بتوانم کمکی هرچند کوچک در این استحکام داشته باشم، ممنون که به صحبتهای من گوش دادید.
عکس: همسفر راضیه (لژیون مرزبانی)
نگارش: همسفر زهرا لژیون کمکراهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ارسال: همسفر وجیهه لژیون کمکراهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی وکیلی
- تعداد بازدید از این مطلب :
457