English Version
This Site Is Available In English

ای برادر تو همان اندیشه‌ای

ای برادر تو همان اندیشه‌ای

سلام دوستان زهرا مرادی هستم یک همسفر

باتفکر ساختارها آغاز می‌شود، بدون تفکر آنچه هست رو به زوال می‌رود. وادی اول می‌گوید چگونه همه چیز به وجود می‌آید. اولین قدم برای به‌ وجود آمدن تفکر است، پس تمامی انسان‌ها برای پیدا شدن لازم است تفکر کنند و نیروی القاء، احیاء و تحرک هم لازم است. آقای مهندس می‌فرمایند: ابتدا همه چیز مانند یک صفحه سفید نقاشی است بعد با استفاده از تفکر‌، ذره‌ذره تصویر روی صفحه پدیدار می‌شود و از معنی آن زشت و زیبا، خوب و بد پدیدار می‌شود و این وادی حرکت صحیح و اصولی است برای درمان اعتیاد.

باخواندن این وادی نمی‌خواهیم به یک‌باره تصمیم به ترک اعتیاد کنیم زیرا ترک ناگهانی اعتیاد(سقوط آزاد) حرکتی بدون تفکر و بی‌نتيجه است که ما نمی‌خواهیم آن را تکرار کنیم بلکه می‌خواهیم با تفکر راهی منطقی و اصولی برای درمان پیدا کنیم، البته با خواندن وادی‌های دیگر خواهیم دید که تفکر به تنهايي نمی تواند کاری از پیش ببرد.

سلام دوستان زهرا محمدی هستم یک همسفر

این وادی به من آموزش می‌دهد که قبل از انجام هر کاری تفکر کنم تا به مقصد وهدف درست نزدیک شوم و بدون تفکر ممکن است به هدفی که مدنظر من هست نرسم و یا به سمت ضدارزش‌ها قدم بگذارم. قبل از ورود به کنگره تفکرات من سمت و سوی درستی نداشت؛ وقتی در انجام کاری موفق نمی‌شدم و یا به نتیجه خوبی نمی رسیدم، می‌گفتم کجای کار من اشتباه بوده است یا کجای مسیر را درست حرکت نکردم؟ واکنون این را متوجه شدم که از ابتدا تفکرم اشتباه و نادرست بوده است. علت شکست‌های پی‌درپی در تمام ابعاد زندگی همین عدم تفکر و یا تفکر اشتباه است.

من در کنگره یاد گرفتم کاری را که اصلاً نمی‌خواهم انجام دهم به آن فکر هم نکنم چرا که اگر به آن فکر کنم، انرژی آن در بدن من ذخیره می‌شود و متعاقباً این کار را انجام خواهم داد، پس ما باید در مورد هدف و مقصدی که می‌خواهیم به آن برسیم خوب تفکر کنیم. البته سه نیروی القاء، احیاء و تحرک هم در رساندن ما به هدف درست خیلی مهم هستند چرا که القائات منفی باعث کشیده شدن انسان به سمت ضدارزش‌ها شده و منجر به شکست در مسیر حرکت می شود.

در کنگره القائات مثبت راهنما و سایر دوستان باعث می‌شود که تمایل بیشتری برای ماندن و ادامه راه داشته باشیم وتفکر بدون این سه نیرو یعنی القاء، احیاء و تحرک ما را به نتیجه مطلوب نمی‌رساند. مولانا می فرماید:

ای برادر تو همان اندیشه‌ای
مابقی خود استخوان و ریشه‌ای

سلام دوستان الهام هستم یک همسفر

وادی اول، مرحله یا یک آبادی است و زمانی که می‌خواهیم از مسیری برویم باید از این وادی‌ها یا آبادی‌ها عبور کنیم. تفکر یک حرکت ذهنی است، یک حرکت درونی است. ما ممکن است از این مجهول به یک معلوم یا باالعکس برسیم و گاهی اوقات از یک معلوم ناقص حرکت کنیم و به یک معلوم کامل برسیم. هرکاری که می‌خواهیم انجام دهیم یک ساختار تلقی می‌شود و این ساختارها همیشه با تفکر همراه می‌شود.

همه چیز اول یک فکر بوده است و آن فکر به عمل می‌رسد و اگر تفکر نباشد، هیچ شئ یا مسئله‌ای به وجود نمی‌آمد. به کمک‌های بیرونی که به ما یاری می‌رسانند تا فکر کنیم، نیروی القاء گفته می‌شود. زمانی که ما فکر می‌کنیم اگر این تفکر مثبت باشد، القای مثبت به ما می‌شود و اگر منفی بود، القای منفی!

زمانی که مشکلی پیش می‌آید وقت‌مان نباید صرف این شود که چرا این مسئله به وجود آمده است؟ قبل از هرچیز با تفکر به دنبال راه حل آن باشیم. شاید بعضی از ما نتوانیم درست فکر کنین و تصمیم بگیریم در این صورت از دوستان کمک می‌گیریم، اما نباید هرکاری و هرچیزی که دوستان گفتند انجام دهیم اول باید خوب فکر کنیم و در آخر تصمیم نهایی را خودمان بگیریم و نه دیگران.

ما نمی‌توانیم مشکلات زمان‌بر را در طی چند روز حل کنیم در وهله  اول صبوری لازم است. این نیست که ما دائما بگوییم هرچه خدا بخواهد، خدا ما را خلق کرده است و می‌داند که چه می‌خواهد بکند ما باید بدانیم کجای زندگی هستیم و چه می‌خواهیم انجام دهیم چون او به ما عقل داد تا با تفکر بدانیم هدف ما در زندگی چیست. به چیز‌های بی‌ارزش که هیچ اثر یا ربطی به زندگی ما ندارند، فکر نکنیم و اول مشکلات خودمان را حل کنیم و بعد مشکلات دیگران، جامعه و ...

سلام دوستان زهرا (و) هستم یک همسفر

وادی اول یعنی تفکر و تفکر یک حرکت ذهنی و درونی است که از یک نقطه به نقطه دیگر می‌رسیم و یا از یک مجهول و به یک معلوم! انسان برای انجام هر کاری باید تفکر کند و انسان برای خلق کردن چیزی و یا انجام هر کاری باید اول تفکر کند.

من قبل از ورود به کنگره آدم بسیار آشفته‌ای بودم و همیشه نمی‌توانستم به کارهایم برسم و در عمق تاریکی‌ها بودم و بیشتر کارهایم را بدون تفکر انجام می‌دادم، با ورود به کنگره اولین چیزی که یاد گرفتم وادی تفکر بود. وادی تفکر به من کمک کرد تا بتوانم آشفتگی‌های زندگی‌ام را تا حدودی درست کنم. این وادی به من آموخت زندگی من مانند یک صفحه سفید است و این صفحه سفید در دستان من است که من چگونه آن را ترسیم کنم؛ وادی اول به من آموخت هر چه فکر کنم، همان ظاهر می‌شود و نیروی القاء و احیاء و تحرک موجود می‌باشد. اگر به منفی‌ها فکر کنم، اتفاق منفی به من می‌رسد و در زندگی منفی‌ها ظاهر می‌شود و همیشه حال من خراب است، این افکار منفی و حال خراب را با نیروی القاء به مسافرم، خانواده‌ و دیگران انتقال می‌دهم.

در‌این وادی آموختم که در سخت‌ترین شرایط زندگی هم به خوبی‌ها فکر کنم و امور مثبت را در زندگی‌ام ظاهر کنم و با حال خوبم به دیگران انرژی مثبت دهم.

 

رابط خبری: همسفر شکوفه رهجوی کمک‌راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
تصویرگر و ارسال‌: کمک‌راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .