هشتمین جلسه از دوره بیست و دوم سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ در روزهای پنجشنبه با استادی: مسافر محمد نگهبانی: مسافر مسلم و دبیری: مسافر مجید با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من و جشن یک سال رهایی مسافر رضا» در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲۵ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام بر جمع دوستان محبت و عزیزانی که دور ما جمع شدند تا محبت خویش را نشان از محبت بیکران بداند، سلام دوستان محمد هستم مسافر، خداوند را سپاسگزارم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم جلسه امروز از دو بخش تشکیلشده یکی وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من و یکی هم تولد یک سال رهایی رضا و چقدر بهجا است. این دستور جلسه که مصادف شده با تولد یک سال رهایی مسافر رضا، ما در وادی چهاردهم میآموزیم که باید به هم عشق بورزیم ما باید در لژیون و در شعبه همدیگر را دوست داشته باشیم و به هم عشق بورزیم.

شاید یک نفر هزاران خوبی که دارد یک بدی هم داشته باشد اینهمه افراد در کنگره هستند که دارند خوبی میکنند ولی یکجایی هم امکان دارد یکچیزی بگویند تو نباید ناراحت بشوی درختی که پیوسته بارش را خوردی باید تحملکنید. یک راهنما که ۱۰ ماه ۱۱ ماه برای مسافر زحمت میکشد، اگر یکجا هم جواب سلامت را نداد تو نباید ناراحت بشوی.
ما باید به هم نزدیک شویم تا از سرمای اعتیاد نجات پیدا کنیم ما چهارده وادی داریم که از آنها باید قوانین زندگی را یاد بگیریم وقتی قوانین زندگی را یاد بگیرید قوی میشوید که میگویند برو قوی شو گر راحت جان میطلبی که در نظام طبیعت ضعیف پایمال است. تمام سیدیها و دستور جلسات در کنگره ۶۰ میخواهد یک پیام را به من و شما بدهد که بدی، بد است و خوبی، خوب.
ما تمام سیدیها و این دستور جلسات را کار میکنیم تا بتوانیم از مشکلات زندگی عبور کنیم و در سختترین شرایط بهترین تصمیم را بگیریم ما در اثر اعتیاد همهچیزمان را ازدستدادهایم ما باید در اینجا بهگونهای عمل کنیم که بتوانیم حیثیت ترکخوردهمان را ترمیم کنیم، ما بدترین نوع تاریکی یعنی اعتیاد را دیدهایم که همهچیز ما را گرفت و ما را تبدیل به غول یخزده کرد. مواد تمام اختیار را از ما گرفته بود و مواد میزدیم که بتوانیم محبت کنیم و حسمان یخزده شده بود و هیچگونه اختیاری از خودمان نداشتیم حالا باید ناامید نباشیم چون نور میآید و تاریکی میرود بهشرط آنکه هر چه در کنگره یاد میگیریم در زندگیمان عملی کنیم.

وادی اول به ما تفکر را میآموزد نگاه به اعتیاد باید واقعبینانه باشد چون اعتیاد از ناخن پا تا موی سر را تحت تأثیر قرار میدهد کسی که تفکر کند اجازه نمیدهد که کسی حسش را آلوده کند، در وادی دوم میگوید تو بیهوده آفریده نشدی نباید زانوی غم بغل بگیری چون ما مخلوق خداوند هستیم و خداوند ما را بیهوده نیافریده شاید رسالت این بوده که من مصرفکننده شوم و بیایم کنگره و راهنمایی شوم و به دیگران آموزش دهم.
ای ساربان غمگین مباش خوشروزگاری میرسد یا عمر غم سر میرسد یا غمگساری میرسد ای ساربان آهسته رو قدری تحمل بیشتر این کشتی طوفانزده آخر کناری میرسد اگر ما ناامید نشویم و مسئولیت کار خودمان را گردن بگیریم و به گردن خداوند نیندازیم چون هیچکس بهغیراز خودت به درد خودت نمیخورد و در وادی پنجم ساختارهای ذهنی را به ساختار عملی تبدیل میکنیم.
در وادی پنجم از برگشت از ضد ارزشها را میگوید باید از ضد ارزشها برگشت کنی و بهطرف ارزشها حرکت کنیم در وادی پنجم میگوید: باید قانع باشی به دارویی که راهنما به تو میدهد قانع باش به همسرت که خداوند به تو داده قانع باش به شرایط مالی و اقتصادی و دست از زانوی خودت بگیر و بلند شد تو خدایی راداری که خیلی مهربان است و به تو عشق میورزد و تو را دوست دارد.
در وادی ششم از فرمان عقل و وادی هفتم از پیدا کردن راه صحبت میشود چون خیلیها راه را پیدا نکردند و مشکلاتی برایشان اتفاق افتاده یکی از مسائل وادی هفتم این است که هر چیزی باید بهوقت خودش اتفاق بیفتد زمانی که راه پیدا شد باید حرکت کنیم تا در تو نقطه تحمل ایجاد شود زمانی که نقطه تحمل در انسان پیدا شد آن موقع صفت انسان درگذشته صادق نیست چون جاری است.
وادی دهم که در آن چشمههای جوشان ورودهای خروشان است و در آخر امر است که امر اول اجرا میشود و پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است امروز من در حدی نیستم که راجع به وادی چهاردهم که عشق محبت است صحبت کنم تمام ادیان بر پایه عشق و محبت است تمام سورهها با بسمالله الرحمن الرحیم شروع میشود که خداوند بخشنده مهربان است و من و شما هم باید بخشنده و مهربان باشیم خداوند ستارالعیوب است ما هم باید عیب دیگران را بپوشانیم.
انسان درهایی از وجود خداوند باریتعالی است و خداوند بخشنده است من و تو هم باید بخشنده باشیم از مالمان از عملمان از عصاره جانمان تا به زندگی دیگران نور ببخشید اساس هستی بر مبنای عشق و محبت است یک راهنما باید در وجودش عشق و محبت باشد تا بتواند آن را به رهجو انتقال دهد اگر پول و آسایش داشته باشی ولی عشق و محبت نداشته باشی هیچ موقع به آرامش نخواهید رسید همینطور که زمین و آسمان به هم نیازمند هستند من و شما هم به هم نیازمندیم.
ما همه به عشق و محبت همدیگر نیازمندیم در وادی چهاردهم میگوید بشکافید آنچه شکافتنی نیست یک راهنما باید قلب یک رهجو را بشکافد اگر نتواند این کار را بکند شخص به رهایی نخواهد رسید کسی که مصرفکننده مواد مخدر است قصی القلب است حالا یک راهنما باید آن را نرم کند تا بتواند شمشیر اعتیاد را به آهستگی بیرون بکشد این کار نیاز به یک ابزار دارد و ابزار آن عشق و محبت است.
راهنما باید قلب رهجو را به دست آورد عشق و محبت یعنی به یاد دیگران بودن نباید همهچیز را برای خودت بخواهی امسال سر سفره هفتسین زمانی که دعای تحویل سال را میخوانید باید دعا کنیم برای جوانهای مردم و جوانهای دیگر چون اعتیاد خیلی از زندگیها را به هم زده و جوانهای مردمدارند پرپر میشوند نباید بگوییم من خوب شدهام ولش کن و همهچیز را برای خودم بخواهم ما باید از خداوند بخواهیم که کنگره را سر راه همه مصرفکنندگان قرار دهد امیدوارم آموزشهایی که در کنگره میگیریم را عملی کنیم تا مورد لطف و محبت خداوند قرار بگیرد که بالاترین محبت عشق خالق به مخلوق است از اینکه سکوت کردید و به حرفهای من گوش کردید ممنون و سپاسگزارم.
در ادامه جلسه جشن تولد یک سال رهایی مسافر رضا برگزار شد

آرزوی مسافر رضا:
سلام دوستان رضا هستم مسافر بهرسم کنگره دو تا آرزو دارم یکی مال خودم و آرزوی دومم این است که همه خانوادهها به آرامش برسند.

سخنان کمک راهنما مسافر محمد:
سلام دوستان محمد هستم مسافر آنکس که باید بداند میداند و آن میکند که حق میگوید بسیار بسیار خداوند را سپاسگزار هستم که در تولد رضای عزیز که باوری در ناباوری بود شرکت میکنم خوب مصرفکنندگان شیشه حالات خاصی رادارند من خودم دوتا مصرفکننده شیشه در کنارم دارم هر زمان که درباره شیشه میخواهم صحبت میکنم همه مشکلات و خاطرات بد برایم تداعی میشود و بسیار ناراحت میشوم خوب من یک پیام برای رضای عزیز نوشتم که این است که رضای عزیز با اندیشه درست و حرکت در مسیر دانایی بدون هیچ خوفی میتوان به بلندترین سلسله جبالها دستیافت یک سال رهایی را تبریک عرض میکنم به رضا جان من عقیده دارم شما هم حتماً به این باور خواهید رسید که تولدها و روزهای رهایی را نباید روزهای سادهای در نظر بگیریم این روزها روزهایی هستند که فرشتگان در زمین هستند و هر آنچه شما از خدای باریتعالی میخواهید که حتماً اگر به صلاحتان باشد حتماً به شما خواهد داد.
زمانی که رضا به کنگره آمد سقف خانهاش آسمان بود و در بدترین شرایط ازلحاظ اقتصادی قرار داشت و ازنظر جسمی هم بسیار بههمریخته بود و ازنظر روحی هم بههمریخته بود ولی چیزی که مهم بود این بود که رضا سرشار از عشق و محبت بود رضا بچهای دوستداشتنی و بسیار سپاس گذار بود من این روز را خدمت خودش و خانوادهاش تبریک عرض میکنم انشالله که سالیان سال سایه رضا روی سر زن و بچه باشد چیزی که باعث شد امروز رضا در این جایگاه قرار بگیرد سرسپرده و شکرگزار بودنش بود شما هم اگر میخواهی مورد رحمت خداوند قرار بگیری باید تابع باشی من عاشق رضا هستم و رضا رو خیلی دوست دارم چون رضا در سختترین شرایط آمد و رها شد رضا تمام تاریکیها را سپری کرد و به اصل خودش برگشت کنگره انسان را به اصل خودش برمیگرداند و به سندی بدون نقص تبدیل میکند رضا باآنکه شرایط اقتصادی خوبی نداشت ولی قدرت بخشش خوبی داشت امیدوارم رضا در تمام مسائل زندگیاش پایدار و موفق باشد بهترینها را از خدا من برای خودش و خانواده محترمش میخواهم ممنون که سکوت کردید و به حرفهای من گوش کردید.
سخنان مسافر:
رضا سلام دوستان رضا هستم مسافر من امروز صحبتهایی که میکنم قصدم تحقیر خودم و دیگران نیست در زمان مصرف که من مصرفکننده بودم و حالم خیلی خراب قیافهام بههمریخته بود در آن زمان چیزی که مرا خوشحال میکرد زمانی که یک سطل زباله را میدیدم که پر است خوشحال میشدم با خودم میگفتم آن سطل اشغال پر است و حتماً برای من چیزی دارد من یک سال بود که خانه نداشتم و من شبها میرفتم دم درب خانه خواهرم میخوابیدم، سه شب بچهام توی بغل خانمم درب حیاط خوابیدند چون یک مصرفکننده شیشه هیچچیز متوجه نمیشود.
ولی من در زمان تخریب و حال خرابیام قهرمان خوبی داشتم و آن همسرم بود چون با مصرفکننده شیشه کسی نمیتواند زندگی کند قهرمان من ۶ یا ۷ سال با من زندگی کرد ولی امروز خوشحالم که کنگره سر راه من قرارگرفته در این مسیر خیلیها به من کمک کردند اول کمک راهنمای خوبم آقای زرگرانی که در این مسیر خیلی به من کمک کرد زمانی که ما دستمان را بالای میبریم و میگوییم من رضا هستم یک مسافر یعنی پیمان میبندیم و نباید پیمانشکنی کنم و تا زمانی که دستت در دست راهنما باشد بهترین روزها را خواهید دید من در اینجا از آقای زرگرانی تشکر میکنم هم خودم و همخانوادهام از شما متشکریم، مرسی و ممنون که به حرفهای من گوش کردید
سخنان همسفر محبوبه:
سلام دوستان محبوبه هستم همسفر رضا سپاسگزارم و خدا را شاکر که مسافرم بهسلامتی رسید و ممنون و متشکرم از آقای مهندس دژاکام بنیان کنگره شصت و از کمک راهنمای محترم آقای زرگرانی که به مسافرم کمک کردند و تشکر میکنم از شما دوستان که امروز در جشن ما شرکت کردید ممنون و متشکرم که به حرفهای من گوش کردید.
تایپ و نگارش: مسافر حسین (لژیون دهم)
عکاس: مسافر جواد (لژیون نهم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
7077