English Version
English

عشق در چرخه‌های مختلف با ماست

عشق در چرخه‌های مختلف با ماست

مشارکت همسفران در ارتباط با دستور جلسه وادی چهاردهم و تاثیر آن بر روی من

سلام دوستان مرضیه هستم یک همسفر

درمورد عشق و محبت،  در جزوه  جهان‌بینی ما خواندیم  که حس باعث حرکت انسان‌ها می‌شود. من خودم به این نتیجه رسیدم که قوی‌ترین حس و بالاترین نیرو،  همان حس محبت یا عشق را ایجاد می‌کند. وقتی یک مادر خسته است و حال این که به دیگران برسد را ندارد،  ولی وقتی می‌داند الان فرزندش از مدرسه می‌آید یا  از راه دوری می‌آید و هر چیز دیگری، مادر  با آن خستگی بلند می‌شود و سریع  غذا درست می‌کند؛ حسی که مادر را به  حرکت می‌اندازد همان حس عشق و محبتی‌ است که به فرزندش دارد.

در کنگره هم همین‌طور است،  یعنی آن عشقی که برای فردی در کنگره اتفاق می‌افتد در فرد ایجاد انرژی و حس خوب می‌کند. یعنی عشق آن‌قدر انرژی  در انسان ایجاد می‌کند و آن‌قدر حالش را خوب می‌کند که دوست دارد همان‌‌طور که خودتان گفتید بیاید بدون دریافت هیچ مزد و پولی در اینجا خدمت کند و آن انرژی و حس خوب را دریافت کند. این سقف که انرژی ندارد، این انسان‌هایی که در این‌جا جمع شدند،  انرژی، عشق و محبت  دارند که باعث می‌شود این‌جا  به یک مکان مقدس و امن تبدیل بشود و همان‌طور  که در نوشتارها می‌خوانیم سرشار از عشق باشد. ما با حال خراب به کنگره می‌آییم ولی بعد با حال خوب از این‌جا می‌رویم؛ همه  این‌ها به خاطر عشقی است که در بین همه  افراد وجود دارد.

سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر

دستور جلسه وادی چهار‌دهم عشق و محبت است. از صبح به این فکر بودم که خود آقای مهندس وجودشان سراسر پر از عشق و محبتی است که آن را خودشان چشیده‌اند.  سه مرحله عشق دروادی چهاردهم آمده است؛ عشق مخلوق به مخلوق، عشق مخلوق به قدرت مطلق و عشق قدرت مطلق به مخلوق که آقای مهندس در بالاترین درجه عشق قرار دارند. ایشان می‌توانستند که سختی را متقبل نشوند، این راه را در پیش نگیرند تا ما هم نباشیم و با آرامش در این‌جا ننشینیم واستفاده نکنیم ولی ایشان سختی‌ها را به جان خریدند، چون عشق مخلوق و قدرت مطلق در وجودشان بود. ایشان آمدند و همه مرزبان‌ها، راهنماها و  ایجنت‌ها  را پرورش دادند و آن عشق بلاعوض را به همه آن‌ها دادند و آنها هم به ما منتقل می‌کنند.

خیلی از آقای مهندس سپاسگزارم. خدا را خیلی شکر می‌کنم که دراین دوسال و نیمی که وارد کنگره شدم  معنی واقعی عشق را فهمیدم؛  اول فکر می‌کردم دوست داشتن همان عشق است ولی الان  تازه متوجه شدم آن چیزی که بود، اصلا عشق نبود؛ چون باید همه آن چهارده وادی را پشت سر بگذارم تا با عملی کردن آن‌ها به عشق برسم.بعضی از وادی‌ها را  هنوز به طور کامل پشت سر نگذاشته‌ام اما یکی یکی دارم روی آن‌ها کار می‌کنم. از همه شما عزیزان، از خانم مرجان عزیز که این شعبه را به همراه آقای کامران و همه بچه‌هایی که از اول بودند برای ما مهیا نمودید، تشکر می‌کنم که اگر عشق هم درون شما نبود قطعا اینجا این شعبه هم نبود.

از کمک راهنمای خودم خانم فروغ عزیز خیلی سپاسگزارم که وقتی وارد کنگره شدم با وجود این‌که اوج کرونا بود و هیچ تصویری از هم‌دیگر نداشتیم ولی با استفاده از آموزش‌های غیر حضوری در واتساپ آنقدر با من صحبت می‌کردند و به من دلداری می‌دادند که با خودم می‌گفتم یعنی درمان اعتیاد شدنی است؛ یعنی چنین چیزی اتفاق می‌افتد و جایی هست که بتواند این‌گونه به من کمک کند. خدا را بسیار شاکر و سپاس گزارم و از ته دل آرزو می‌کنم که لیاقت داشته باشم که من هم از خدمتگزاران صدیق کنگره۶۰  باشم و آن‌قدر روی خودم کار کنم تا بتوانم وادی چهارده را هم اجرایی کنم و بتوانم آن عشق وجودی‌ام را بدون هیچ چشم داشتی به بقیه کسانی که خواستار کمک هستند برسانم.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر

درمورد دستور جلسه وادی چهاردهم، آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است؛ در واقع می‌خواهد معنی عشق را برای ما بگوید. عشق یعنی رسیدن و عمل کردن، وقتی این سیزده وادی را توانستی عملی کنی به وادی چهاردهم  و عشق می‌رسی، عمل کردن به عشق خیلی سخت است ولی در عین حال آسان هم می‌شود؛ وقتی برای من آسان می‌شود که بتوانم  نگاهی  به سیزده وادی گذشته بیندازم تا  ببینم چطور توانستم آن وادی‌ها را در زندگی خود عملی کنم تا به وادی چهاردهم یعنی عشق برسم.

عشق یعنی گذشتن از خویش، افرادی می‌توانند از خودشان بگذرند که ظرف وجودیشان پر از محبت باشد،  یعنی با تمام وجودشان محبت را لمس کرده باشند که بتوانند آن را به دیگران اهدا بکنند. عشق در بدن، در سخن و یا در لمس کردن نیست؛  تمام این کلمات هرکدام برای خودش هزار معنا دارد. عشق گذشتن، رفتن و بازگشتن نیست؛ عشق خود قدرت مطلق،  الله ، است خود خدایی که عشق را آفریده و خودش سرشار از عشق است این عشق را به بنده‌هایش هم داده است،  منتهی این بنده است که باید بداند از این عشق چگونه بهره ببرد. با بودن در کنگره و عملی کردن وادی‌ها ما می‌توانیم به معنای واقعی عشق برسیم. عشق در چرخه‌های مختلف با ماست،  ما می‌توانیم خود او بشویم، چطور می‌توانیم خود او بشویم؟  زمانی که گذشت داشته باشیم،  از دیگران انتقاد نداشته باشیم، غیبت نکنیم و ... می‌توانیم معنای واقعی عشق را پیدا کنیم و به خداوند نزدیک بشویم و این نزدیکی به خدا چقدر خوب است.

خوشا به حال کسی که می‌بخشد. عشق مانند عشق یک کمک راهنما به رهجوی خودش است،  واقعا خیلی کار بزرگی است که یک کمک راهنما آن‌قدر عشق دارد، آن‌قدر به حال خوش رسیده است که دیگر هیچ چیز برایش مهم نیست، رهجو در چه حالی است از لحاظ اقتصادی، فرهنگی، شغلی و...واقعا برایش مهم نیست و با تمام وجودش این عشق را  به رهجوی خودش انتقال می‌دهد و رهجو باید با تمام وجودش این عشق را دریافت کند. در حالی که راهنما  به فکر باز پس گرفتن آن نیست  و این عشق خداوند به مخلوق خودش است.

سلام دوستان آوا هستم یک همسفر 

عشق و محبت باید خالص و بی منت باشد؛ توقعی که ما نسبت به کسی داریم،  همان توقع باعث به وجود آمدن ناخالصی می‌شود.  من قبل از این‌که وارد کنگره بشوم و  آموزش بگیرم  توقع داشتم  در ازای محبتی که به دیگران می‌کنم همان محبت رادریافت کنم و یا حتی بیشتر از آن، اما با گرفتن آموزش‌های کنگره متوجه شدم  اگر محبت واقعی باشد،  اول از همه با محبت کردن حال خودم خوب می‌شود و دوم این‌که دیگر جایی برای  توقع داشتن از دیگران نمی‌ماند.

تایپ: همسفر ریحانه رهجوی کمک راهنما همسفر نسرین(لژیون دوم)

ارسال: همسفر پرتو رهجوی کمک راهنما همسفر نسرین (لژیون دوم)

همسفران نمایندگی عمان سامانی
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .