حال و هوای من در کنگره۶۰
سلام دوستان فهیمه هستم همسفر محمد رضا.
من گاهی با خودم میاندیشم چگونه یک انسان به این مرحله از درک میرسد که هم خودش از تاریکی خارج شود و هم به دیگران کمک کند تا به رهایی دست پیدا کنند. آقای مهندس دژاکام با پایه گذاری کنگره۶۰، راهی را به مسافران و همسفران نشان دادند که مقصدش نور، روشنایی و رهایی است.
قبل از اینکه خود وارد کنگره شوم اعتقادی به آن نداشتم، با اینکه امید به بهبود مسافرم در دلم وجود داشت اما تشکیل جلسات و لژیون را کاری عبث و بیهوده میدانستم. هنگامیکه عضوی از این خانوادهی بزرگ شدم متوجه شدم اینگونه نیست. برای تمام امور در کنگره۶۰، تدابیری اندیشیدهاند و هیچ کاری بدون فکر انجام نمیشود و برای برداشتنِ هر قدم در این راه برنامهریزی شده است و اگر فرد بخواهد و تلاش کند بدون شک به مقصود خود میرسد و آن مقصود، آرامش، حالِ خوب و رهایی است.
روزی که وارد کنگره۶۰ شدم صرفاً به این دلیل بود که در این مسیر همراه با مسافرم باشم. با وجود مشغلهی فراوان سعی میکردم گاهی جلسات را شرکت کنم؛ اما کمی که گذشت این روال، تبدیل به یک عادت زیبا شد.
خودم علاقه داشتم که در جلسات لژیون شرکت کنم. شاید اولین دلیل وجود کمک راهنمای عزیزم خانم فاطمه که حتی با نگاههای خاصشان با من حرف میزند، باشد.
صحبتهای زیبا و انگیزشی ایشان که لاجرم بر دل من مینشیند و حال خوب را به من هدیه میدهد و آنچه یاد میگیرم را در ذهنم متمرکز میکنم تا در زندگی از این آموزشها بهرهی لازم را ببرم. سپس جمعی از همسفران همدل و قوی در کنار هم، یک تیم که پر قدرت پیش میرود و من عشق و امید را در چشم تک تک این عزیزان میبینم و دلگرم میشوم به اینکه روزی که منتظرش هستم بالاخره خواهد رسید.
من شاید در همین چند ماه گذشته یک انسان حساس، زودرنج، مضطرب و کمصبر بودم، نگرانیهای زندگی همیشه همراه من بود و رهایم نمیکرد اما کنگره۶۰ مکانی است که به این آرامش رسیدم و حال خوب، مهمان دلم شد. فهیمهای که آرامش نداشت اکنون با طمأنینه، دیگران را به آرامش دعوت میکند و این برای من یعنی امید به اینکه میتوانم با آرامش، مسافرم را در این مسیر همراهی کنم و هر دو با هم به هدف برسیم.
ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی کمک راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم)
ارسال خبر: همسفر لیلا رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
444