جلسهی چهارم از دوره بیست و سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه آقایان مسافر نمایندگی رودهن با استادی ایجنت محترم مسافر عباس، نگهبانی مسافر رمضان علی و دبیری مسافر عباس با دستور جلسه "وادی چهاردهم و تأثیر آن بر من" روز چهارشنبه 24 اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه وادی چهاردهم است، وادی چهاردهم به ما میگوید که با عشق زندگی کنیم، زمانی که وادی چهاردهم را مطالعه میکنیم یک تلنگری به انسان میزند که با دقت بیشتری به اطراف خود نگاه کنیم و سایر موجودات را دوست داشته باشیم و بدانیم همه هستی برای رشد و تکامل من درحرکت است، راه را برای انسان هموار میکند و من باید ببینم و سپاسگزار باشم.
من عباس باید بدانم که اگر امروز در این جایگاه هستم بهواسطه لطفی است که؛ از جانب پروردگار به من شده است، باید همواره قدردان باشم و برای پیشرفت خودم و اطرافیانم تلاش کنم.
در رأس تمام هستی عشق است و هر چیزی که در هستی وجود دارد، ذرهذرهی آنها از عشق به وجود آمده است، مجموعه این عشقها که در رأس آنها قدرت مطلق است، خداوند متعال بزرگترین الگو برای عاشق شدن و عاشق زیستن است.
تمام هستی از کوچکترین تا بزرگترین، همه از عشق به وجود آمده است و همه موجودات در کنار هم عشق و محبت را به وجود میآورند که باعث میشوند چرخه حیاط وزندگی بهخوبی ادامه داشته باشد.
من خودم را در وادی چهاردهم چگونه میبینم و در کجای آن قرار دارم، آیا در صراط مستقیم قرار دارم و یک فرد مفید برای خودم، خانوادهام و کشورم هستم، آیا از خودم راضی هستم، خودم را دوست دارم، آیا اگر خودم را دوست داشته باشم بازهم میتوانم به خودم آسیب برسانم.

یک مصرفکننده هیچوقت خودش را دوست ندارد و از خودش راضی نیست، چونکه دوست داشتن را بلد نیست، شخصی که خودش را دوست ندارد چگونه میتواند دیگران را دوست داشته باشد، برای اینکه در یکراهی قرارگرفته است که عشق و دوست داشتن برایش غریبه است.
لطف خدا بود که من با کنگره آشنا شدم، در کنگره جهانبینی را آموختم و یاد گرفتم که دیگران را دوست داشته باشم، هرچقدر که آموزشها کاملتر باشد حس و حال من مسافر هم بهتر میشود و هرچه از ضد ارزشها دورتر شویم، حسهای خوب در ما بیدار میشوند؛ به حال خوب میرسیم و دنیا را خیلی زیباتر میبینیم.
من اگر حس خودم را پالایش کنم، متوجه میشوم که همه انسانها دوستداشتنی هستند و میبینم که من باید همه را دوست داشته باشم، حتی آدمهای بد را زیرا که؛ آنها به من آموزش میدهند، من باید از آنها ممنون باشم که باعث رشد و آگاهی بیشتر در من میشوند، این حس و حال زمانی به وجود میآید که من قلبم را خالی از نفرت کرده باشم و نسبت به همه مهربان باشم. اگر درست نگاه کنیم تمام اتفاقاتی که در اطراف ما میافتد در هرکدام از آنها مطلبی وجود دارد که اگر با نگاه درستی ببینم میتوانم آن را دریافت کنم، ولی اگر حس من آلوده باشد باعث تخریب بیشتر میگردد، ممنونم که به سخنان من گوش فرا دادید.
تنظیم و ارسال: مسافر احمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
1038