آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است

دوازدهمین جلسه از دوره هفتادوپنجم از کارگاه‌های آموزش خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران نمایندگی شادآباد، با استادی مسافر عیسی و نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من» در روز چهارشنبه مورخ 24 اسفندماه سال ۱۴۰۱ رأس ساعت 17 شروع به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عیسی هستم یک مسافر.

بسیار سپاسگزارم از کمک راهنمای محترمم آقای آبیار که استادی این جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم. دستور جلسه وادی چهاردهم  و تاثیر آن روی من هست، نکته قابل‌عرض آن برای من ذکر محبتی است که بین من و برادر لژیونی‌ام آقا اسماعیل جاری است. از روز اول که وارد کنگره 60 شدم با ایشان دوستی عمیقی پیدا نمودم و همیشه از مشاوره‌های ایشان کمک می‌گرفتم و محبت او همیشه مرا به یاد وادی چهاردهم می‌اندازد.
در رابطه با این وادی باید از عشق بگویم، سه ضلع مثلث عشق عبارت‌اند از سایه، جاذبه و حس و آن چیزی که ما بیشتر درگیر آن هستیم حس‌هایمان است. در زندگی ما عشق مصادیق زیادی دارد: عشق به آقای مهندس، عشق به خدمت در کنگره 60 در بیرون از کنگره 60 برای پیشرفت کردن بسیاری افراد را پله ترقی خود قرار می‌دادیم ولی در کنگره 60 پیشرفت و ترقی فقط با ایجاد پیوند محبت شکل می‌گیرد. دوستان برای پیشرفت همدیگر به هم یاری می‌رسانند خدمتگزاران در کنگره 60 بسیار هستند که برای خدمت کردن مدت‌ها در نوبت می‌مانند و درزمانی که نوبت به آنها می‌رسد بدون چشم‌داشت و دریافت ذره‌ای پاداش با جان‌ودل خدمت می‌نمایند این معنای عشق است. خودم زمانی که وارد کنگره 60 شدم بامحبت کمک راهنمای تازه واردین جذب شدم و اگر این عشق و محبت از جانب آنها به من ابراز نمی‌شد شاید هیچ‌وقت پایبند کنگره 60 نمی‌شدم.
در نوشتارها داریم آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، به نظر من انسان‌هایی که عشق و محبت ندارند مثل همان ظروف تهی هستند انسان‌هایی که قسمت محبت خود را تقویت نکنند قطعاً از مسیر کنگره 60 خارج خواهند شد. تمام اعضای کنگره 60 ذره‌ای از آن عشق در وجودشان بوده که خداوند به آنها نظر نموده و آنان را در مسیر آموزش‌های کنگره 60 قرار داده است. باید همیشه در نظر داشته باشیم که بسیاری از افراد درگیر دنیای تاریکی فقط به خاطر اینکه در مسیر درستی قرار نگرفته‌اند هیچ‌وقت به روشنایی و رهایی نرسیده‌اند.
جناب آقای مهندس درجایی در رابطه با عشق می‌گویند: رفتن و رفتن و رفتن. در مورد رفتن در وادی چهاردهم بسیار صحبت شده است که بنده در جایگاهی نیستم که بخواهم کامل در این موضوع بگویم اما آنچه درک کردم این است که برای رسیدن به عشق باید ظرفیت آن را در خود ایجاد کنیم و از بسیاری از امیال خود بگذریم تا بتوانیم عشق و محبت را درک کنیم.
از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید از همگی شما سپاسگزارم.

تایپ: مسافر مهدی و مسافر محمد
مرزبان کشیک: مسافر مصطفی