یازدهمین جلسه از دوره چهاردهم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ مخصوص مسافران نمایندگی دلیجان با استادی کمک راهنما مسافر یاسر، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر محمدجعفر با دستور جلسه: «وادی چهاردهم و تأثیر آن بر روی من»روز چهارشنبه مورخ بیست و چهارم اسفندماه ۱۴۰۱ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که امروز در نمایندگی دلیجان حضور دارم و از آقای مهندس متشکرم که با ایجاد بستری مناسب سبب برقراری پیوند محبت بین اعضای کنگره ۶۰ شدهاند. پیشاپیش فرارسیدن نوروز را به همه تبریک میگویم و برای همه آرزو دارم که بتوانیم در سال جدید خدمتگزار کنگره ۶۰ باشیم. از ایجنت محترم، نگهبان و آقای مهندس تشکر میکنم که به من اجازه خدمتگزاری دادند. وادیها همانند چهارچوب و چراغی هستند برای اینکه من بتوانم درراه درمان اعتیاد و همچنین زندگی و مسیرم با نور آن به جلو بروم.
ما دو نوع محبت داریم یک محبت خاص و یک محبت عام. در محبت خاص انسان به آن چیزی که جان دارد یا چیزی که جان ندارد حس مالکیت دارد و میخواهد بر آن مالکیت کند که نشانی از دانایی و آموزش ندارد که در حیوانات دیده میشود که بر سر قلمرو میجنگند ولی وقتی براثر دانایی به محبت عام میرسیم یعنی آن محبت برای همه هستی باشد که قطعاً آموزشی را به دنبال و در پی آن آموزش دانایی را همراه دارد. استاد سردار میفرمایند برای کسانی که حال خوشی ندارند دو راه بیشتر وجود ندارد: یا اینکه به نیروهای راستین بپیوندند یا صبر کنند تا نیروهای تاریکی آنها را به اعماق تاریکی ببرند. هنگامیکه از اضداد صحبت میشود یعنی وجود تاریکی برای این است که من بتوانم به باوجود تاریکی به تزکیه خودم بپردازم.
کار اضداد تکانهای هستند برای بیداری انسان تا کمک کند که من بتوانم تشخیص بدم که اگر تاریکی نباشد من چگونه میتوانم به عظمت نور و روشنایی پی ببرم. استاد سیلور میفرمایند تمامی هستی از یک مبدأ شروعشده و آن مبدأ خداوند است. اگر محبتی نباشد عشقی به وجود نمیآید پس محبت همان حس و حرکتی است که من بهوسیله آن به عشق میرسم پس باید اول عشق را از درون خودم به وجود بیاورم یعنی ابتدا باید عاشق خودم باشم تا بتوانم بعدازآن عاشق مخلوقم باشم. دستهای که کمک میکنند مقدستر از دستهایی هستند که دعا میکنند. من اگر بخواهم از هستی سپاسگزار باشم ابتدا باید به خودم خدمت کنم.
درختکاری هم سپاس از طبیعت و هستی است. اگر درازای خدمتم چشمداشتی داشته باشم این میشود معامله به قول آقای شریفیان تونیکی میکن و در دجله انداز دیگر به این کاری نداشته باش که خداوند در بیابان به تو باز میدهد یا نه. آقای مهندس میفرمایند کنگره بنایی را آغاز نهاده است که پایان آن به دست هیچکس نیست چون بر مبنای عشق و محبت است. هزاران نفر بدون یک ریال حقوق و بدون چشمداشت و حس تائید طلبی خدمت میکنند تا یک نفر را از تاریکی نجات بدهند و این چیزی نیست بهجز عشق و محبت که ما آن را لمس میکنیم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما متشکرم.
.jpg)
تایپ:مسافر احمد لژیون سوم
ویرایش و ارسال خبر:همسفر مسعود-لژیون یکم
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
642