نهمین جلسه از دورۀ چهلوچهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ به استادی کمک راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر عینالله ، و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه "وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من " در روز دوشنبه بیست و دوم اسفند ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد؛
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، خداوند را شاکرم که این فرصت به من داده شد که بتوانم در این جایگاه خدمت کنم. از آقای مهندس بنیان کنگره ۶۰ و استاد عزیزم آقا جهانگیر ممنون و سپاسگزارم بابت اینکه اگر اینها نبودند و آموزشهای بنیان و انتقال این موضوع نبود مطمئناً من امروز این جایگاه را تجربه نمیکردم که در مورد یک موضوعی که هیچوقت در زندگیام به این شکل تجربهاش نکرده بودم صحبت کنم یعنی محبت.
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهیست. خیلی سخت است در مورد محبت صحبت کردن ولی زمانی آسان میشود که من این محبت را لمس کرده باشم، کسانی این محبت را لمس کردهاند که امروز در این جلسه حضور دارند خیلیها با توجه به روزهای پایانی سال در حال کار و تلاش هستند و الویت اصلیشان یادشان میرود یعنی سفر کردن بهنظر من این افراد افرادی هستند که پیوند محبت بین آنها و کنگره اصلاً شکل نگرفته است و سفر نمیکنند.
جنس محبت در کنگره با بیرون کاملاً متفاوت است، در بیرون محبت شکل قراردادی دارد یعنی اگر من محبتی میکنم باید حتماً محبت دریافت کنم، بعنوان مثال در مجالس شادی اگر یک مبلغی را پرداخت میکنیم توقع داریم چند سال بعد آن مبلغ و چهبسا بیشتر برای من برگشت داشته باشد این در بعضی زندگیها جاری است یا حتی در کار و یا در روابط پدر، مادر، فرزند یک جوری این پول وسط آمده و جنس محبتها قراردادی شده که اگر من یک خوبی به تو میکنم در قبال آن تو هم باید یک خوبی بهمن بکنی اما در کنگره ۶۰ جنس محبت به این شکل نیست بعنوان مثال جنس محبت در کنگره مانند درخت است که آلودگی را میگیرد و بدون توقع اکسیژن میدهد.

استاد سیلور در وادی چهاردهم میگوید عشق یعنی گذشتن از خویش، خدمتگزاران در کنگره از خودشان میگذرند و یا آقای مهندس از خودش گذشته است جمعه رهایی میدهد، چهارشنبه رهایی میدهد، دوشنبه رهایی میدهد و روزهایی هم که رهایی نمیدهند ایشان در حال نوشتن متن هستند برای بنیان کنگره ۶۰ و میگویند بنیان کنگره همین متنها هستند و توسط آقای مهندس به ما انتقال داده میشود و همه عمر و هستی و خانواده را گذاشتهاند در اختیار کنگره ۶۰ و در حال گسترش این خوبیها است بدون هیچ چشمداشتی.
باز هم کسی میتواند در مورد وادی چهاردهم صحبت کند که خدمتگزار باشد اول خدمت به خود بعد به جامعه و بعد به هستی و در آخر میگوید اگر عشق خالق نداری عشق مخلوق محیا کن حالا در هر دین و مذهبی هستی، خدا را قبول داری یا نداری اصلاً با آن کاری نداریم عشق به بنده را شروع کن تا به آن عشق خالق برسی.
ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ و ارسال: مسافر حسین
مرزبان کشیک: مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
461