English Version
This Site Is Available In English

عشق گاهی رفتن یا نرفتن و یا نرسیدن است

عشق گاهی رفتن یا نرفتن و یا نرسیدن است

در خصوص دستور جلسه " وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من " با کمک راهنما مسافر احسان گفت‌وگویی را ترتیب داده‌ایم که نظر شما عزیزان را به آن جلب می‌نماییم:


لطفاً به‌رسم کنگره خودتان را معرفی بفرمایید؟
سلام دوستان احسان هستم یک مسافر، تخریب ۱۳ سال، آنتی ایکس هروئین، شیشه، متادون، روش درمان DST، داروی درمان OT، مدت ۱۴ ماه ۳ روزبه راهنمایی آقا حسین سفر کردم، رهایی از بند اعتیاد ۳ سال ۸ ماه؛ در ادامه ۱۰ ماه ۳ روز سفر سیگار را انجام دادم به راهنمایی آقای رضازاده، رهایی ۳ سال و ۳ ماه، ورزش در کنگره والیبال.

درباره تیتر وادی چهاردهم که عشق و محبت است برای ما توضیح دهید و آیا تأثیری در زندگی شما داشته است؟
در ابتدا تشکر می‌کنم از کلیه خدمت‌گزاران سایت و همان‌طور که جناب مهندس فرمودند سایت جزئی از صور پنهان کنگره است. درباره تیتر وادی چهاردهم که می‌گوید آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، درباره آنچه باور است که در متن خود وادی می‌گوید که وقتی باورها بامحبت واقعی عجین بشود، باور اگر باشد همه‌چیز هست. یک موهبت از زندگی در اختیار ما قرار داده‌شده که داریم زندگی می‌کنیم. اگر بتوانیم با این موهبت زندگی کنیم باید آن باور وجود داشته باشد تا بتوانیم زندگی کنیم تا همه‌چیز باشد. عشق و محبت مسئله خیلی پیچیده‌ای است. عشق دارای یک صورت‌مسئله است که وقتی حل می‌شود ما به‌صورت مسئله عشق و محبت می‌رسیم. کسی که عشق و محبت را داشته باشد آقای مهندس در این وادی می‌فرمایند مثل ظرفی است که پر است و کسی که باور ندارد، ظرفی است که برعکس است. همه‌چیز هست، زندگی هست، خدا هست، فرزند هست، ولی وقتی این ظرف برعکس است هیچ دریافتی نداریم و در اصل موج ما برعکس است. اگر موج ما، ارتعاش ما با ارتعاش به کائنات یکی باشد می‌توانیم دریافت کنیم و از ظروف تهی دربیاییم و کار کنگره هم همین است؛ اگر هم نباشیم ظروف تهی می‌شویم و هیچ دریافتی نداریم.

درباره مثلث عشق برای ما توضیح دهید؟
آقای مهندس در وادی چهاردهم می‌فرمایند سایه‌ها، جاذبه و حس می‌شود. سایه‌ها یعنی یک‌چیز باید باشد که یک سایه بیندازد، وقتی می‌گوییم سایه‌ها یعنی یک‌چیزی بوده است و عشق و محبت از امروز و دیروز و سال‌های قبل نیست و مشخص نیست این پیمان‌ها چه زمانی بسته‌شده است ولی روزی که بسته‌شده است منعقد گردیده است به آن سایه‌ای که هست و ما به آن می‌رسیم. برای هر چیزی در ابتدا باید موضوعی باشد، برای خود عشق باید یک پیش‌زمینه‌ای باشد که این می‌شود سایه‌ها. شاید تجربه کرده باشید که فردی را می‌بینید همان دفعه اول از آن خوشتان می‌آید و این نشان می‌دهد که از همان سایه‌ها است و یا برعکس از کسی خوشت نمی‌آید در دیدار اول و شاید این حس بد از گذشته بوده است. مورد بعدی می‌گوید جاذبه در عشق و محبت هم باید وجود داشته باشد. این جاذبه می‌تواند خوب باشد و یا بد باشد؛ اگر بد باشد دافعه ایجاد می‌کند و از طرفی به‌جای عشق تنفر می‌گیری و اگر جاذبه باشد و دوست داشته باشید و علاقه داشته باشید جاذبه خودش کشش پیدا می‌کند و عشق ایجاد می‌شود. استاد امین در جهان‌بینی می‌فرمایند امواج هم حس همدیگر را جذب می‌کنند و این جاذبه یعنی اینکه در سایه‌ای که هست هم‌حسی داری، اگر خوب باشیم سایه خوب را جذب می‌کنیم و اگر بد باشیم سایه بد را جذب می‌کنیم و حس به گفته آقای امین کل کارهای ما با حس است و مانند یک‌قطب نما در کف دست ما است و هر چه این حس پاک‌تر باشد و پالایش‌شده باشد این قطب‌نما راه دقیق‌تر را به من نشان می‌دهد تابه عشــق برسیم.

جایگاه عشق و محبت در زندگی چه تأثیری دارد و چگونه می‌توان از عشق انرژی دریافت کرد؟
عشق ومجبت یک صورت‌مسئله‌ای است که وقتی حل می‌شود عشق به وجود می‌آید. عشق زن و شوهر یک جایگاه نیست که ما بگوییم سقفی درست کنیم تا این‌ها زیر این سقف بروند و عشق به وجود بیاید. مادر قوانین کنگره ۱۴ قانون یا وادی داریم و آخرین وادی که قانون یا وادی چهاردهم، عشق و محبت است، یعنی کسی که می‌تواند قوانین را اجرا کند ودرزندگی خود عملی کند در انتها به عشق و محبت می‌رسد ما گاهی اوقات شنیده‌ایم که می‌گویند حال دو نفر ازدواج کنند در آینده عشق و محبت بین آن‌ها وجود می‌آید. دوست داشتن شاید به وجود بیاید ولی با عشق و محبت خیلی تفاوت دارد. عشق در وادی می‌گوید گاهی رفتن یا نرفتن و یا نرسیدن است. اگر شخصی را دوست داشته باشی حاضر نیستی که اتفاق بدی برای آن بیفتد و شاید حس کنی که آن شخص نباید در کنار تو باشد؛ پس حاضری که آن شخص برود تا به آن حال خوب برسد. در کل جایگاهی نیست که کسب کردنی باشد و نشان از بازتاب عمل ما دارد. عشق و محبت صدای شنیدنی است ولی خریدنی نیست. باید صدای عشق را شنید و شرط دارد تا بتوانی صدای عشق را بشنوی. برای شنیدن صدای عشق باید آرامش مهیا کنی و برای خودت و برای بقیه اگر آرامش مهیا کردی، به عشق هم می‌رسی.

و اما کلام آخر ...
این اشتباه محض است که کسی بگوید کنگره را عشق و محبت به سمت جلو می‌برد، بلکه کنگره را علم و دانش کنگره به جلو می‌برد. آقای مهندس دریکی از سی‌دی‌های خود می‌فرمایند: آبروی علم به عمل کردن آن است. آبروی کنگره به عشق و محبت آن نیست، به علم کنگره است. اگر الآن آزمایش‌ها اجرا می‌شود و سرطان‌ها جواب می‌دهند به عشق و محبت نیست. آقای مهندس در حال بردن علم و دانش کنگره روبه‌جلو است. این را باید بدانیم که کنگره یک علم است و یک دانش است. درمان اعتیاد به نظر من خدمت نیست. کنگره معجزه نمی‌کند، کنگره معجزه را به وجود می‌آورد. کنگره یک مسیر است که باید آن را طی کنیم و برای همین است که ما نیاز به یک دانشگاه داریم. دانش جایگاهش در دانشگاه است و ما همه مدیون آقای مهندس هستیم که این روش را درست کردند و اجازه دادند که ما در کنارشان باشیم‌. در لژیون به بچه‌ها همیشه می‌گویم که باید بیدار باشیم. اگر دزدی به خانه تو بیاید یا باید نباشی یا خواب باشی؛ اگر بیدار باشی هیچ‌چیز از تو نمی‌دزدند و اهریمن هیچ قدرتی در قبال تو ندارد و آموزش دادن و آموزش گرفتن است. در این نیست که ما در اینجا جمع شده‌ایم در پشت آن سایه‌هایی وجود دارد و کنگره آغاز نموده که پایان آن در دست ما نیست و با سرعت به سمت جلو حرکت می کند. به جرات اگر کسی احساس کند که می‌تواند در مقابل کنگره ایستادگی کند نابود می‌شود. امیدوارم بتوانیم با کنگره همراه باشیم و این عشقمان را انتقال دهیم.

تهیه کننده و ویرایش مطلب: مسافر مهدی ل4

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .