سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر.
از عشق چه بگویم که هم گل است و هم خار؛ هم وصل است و هم هجران؛ هم نار است و هم نور؛ هم آتش است و هم خاکستر؛ هم مهر است و هم قهر؛ هم یأس است و هم امید؛ هم شوق است و هم اضطراب؛ هم سکر است و هم حیرت و گاهی، هم خون است و هم شمشیر و در نهایت، هم درد است و هم درمان؛ از عشق چه بگویم که عشق، به ظاهر سوختن است اما نه برای خاکستر شدن، بلکه برای تبدیل شدن به نور، برای رسیدن، برای فهمیدن، برای زیستن و برای عشق ورزیدن، عشق بعد از مرگ هم از بین نمیرود و آغاز و پایانی ندارد و به همین دلیل در دعای کنگره میگوییم: ما در پی هم روان شدهایم تا بدانیم آنچه نمیدانیم یا به عبارتی دیگر در پی هم روان شدهایم تا عشق گم کرده خود را دوباره بیابیم.
سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر.
دستور جلسه این هفته وادی یا راه عشق است؛ یعنی منشأ همه عشق و محبت هستی از خداوند است. با توجه به صحبتهای آقای مهندس عشق و محبت بر پایه دانایی است؛ دانایی نیز آموزش، تفکر و تجربه است. منظور از عشق یعنی عشق به کل هستی. انسان باید کل هستی را دوست داشته باشد و عاشق باشد. آدمی که عاشق باشد هم خودش در آسایش و آرامش است و هم محبت را به دیگران هدیه میدهد. امواج عشق و محبت در کائنات همدیگر را جذب میکنند؛ یعنی امواج عشق و محبت در بین انسانها هم وجود دارد و کسانی که دارای محبت هستند همدیگر را جذب میکنند.
وادی چهاردهم میگوید: آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، بنابراین ما برای اینکه بسان ظروف تهی نباشیم باید در جهت افکار و اندیشه و کردار درست و خوب حرکت کنیم و دانایی خود را بالا ببریم؛ اگر وجود و ظرفمان را از کینه و نفرت و انتقام و زشتیها خالی کنیم، میتوانیم در ظرفمان امواج محبت را از هستی پر کنیم.
خداوند را شاکرم که مرا در مسیری قرار داد که خانواده بزرگ کنگره در کنار هم با عشق بلاعوض و محبت در کنار یکدیگر به هم درس عاشقی را میدهند و بنیان کنگره با سخنانش که سرشار از عشق است، قوانین طبیعت را به من میآموزد و چقدر زندگیام را لذتبخشتر میکند و با شناخت قدرت مطلق و آگاهی از اطرافم، انسانهایی که با هر خصوصیات اخلاقی که در کنارم زندگی میکنند را عاشقانه بپذیرم و محبت را سرلوحه کارم قرار دهم. از آقای مهندس بابت آموزشهایشان که سراسر شور عشق و زندگی است که زندگی کردن را به من میآموزد، بسیار ممنونم؛ سایهشان بر آسمان کنگره پر نور و مستدام.
سلام دوستان زهرا.ص هستم یک همسفر.
وادی چهاردهم، عشق و محبت است؛ برای رسیدن به عشق خالق باید عشق به مخلوق داشت؛ عشقی که توقعی پشت سرش نباشد و مصداق این شعر زیبا که میگوید :
عبادت به جز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
آری نوای این عشق در کنگره طنینانداز است. عشقی که افراد از عصاره جانشان به یکدیگر میبخشند و حیات و زندگی را برای یکدیگر به یادگار میگذارند. مرحله بالاتر از این عشق، عشقی است که خداوند عاشق مخلوق خود میشود و برای رسیدن به آن باید مرحلههای قبلی عشق را داشته باشیم. دراین مرحله از عشق اگر صد جان داشته باشیم، نثار معشوق میکنیم؛ از سختترین طوفانها گذر میکنیم و مانند خورشید عالمتابی میشویم که نورش را بدون چشمداشت به همه عالم میدهد؛ آیا برای خورشید فرق میکند که به گل بتابد و یا خار؟
عشق در قلب همه وجود دارد، حتی قسیالقلبترین انسانها منتظر جرقهای برای تابیدن هستند. این وادی میگوید: خداوند عشق است، بهشت و جهنم، پیر و جوان، زن و مرد، گرسنهگان، بیماران همه عشق هستند و هر کسی در هر جایگاهی با هر خصوصیاتی عشق است؛ کافی است دریچه قلب خود را باز کنند تا امواج عشق را بچشند.
سلام دوستان منصوره هستم یک همسفر.
در مورد عشق و محبت گفتن هم سهل است و هم سخت. وادی عشق که با وادی تفکر آغاز میشود و مرحله به مرحله و پلهپله سخن و پیامی دارد که پر از آموزشها و آگاهیهایی است که درست زندگی کردن و انسان بودن و انسان ماندن را به ما یاد میدهد. همه هستی و نیستی عشق است. عشق و محبت یعنی: همه چیز را دوست بداریم و محترم بشماریم و آنگونه که هست عشق بورزیم. وادی میگوید: آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.
عشق یعنی گذشتن از خویش و به خویش خویشتن رسیدن. هستی بر پایه اضداد است؛ یعنی در مقابل هر چیز مثبتی، یک امر منفی هم هست؛ در مقابل تاریکی روشنایی و در مقابل خوبی بدی است و این بدان مفهوم است که حتی نیروهای منفی و بدیها هم عشقند؛ وجود همین نیروهای مکمل است که خوبیها و روشناییها معنا پیدا میکند. امیدوارم که با آموزشهای کنگره ۶۰ از تفکر سالم به عشق سالم برسم و این عشق را انشعاب دهم.
سلام دوستان پریسا هستم یک همسفر.
از خداوند که خود مظهر عشق و محبت است سپاسگزارم که با مکانی به اسم کنگره۶۰ آشنا شدم و خودم را در کنار انسانهایی که سراسر از عشق و محبت هستند به نام همسفر معرفی میکنم. از وادی چهاردهم به عشق خداوند نسبت به تمام بندههایش و موجودات و آفریدههایش پی میبریم. وقتی ما کاری را با عشق آغاز میکنیم و به آن محبت را اضافه کنیم، حتماً در پایان کار اثری نیک از خود به جا خواهیم گذاشت که نه تنها دیگران، بلکه خودمان هم از آن لذت خواهیم برد. عشق یعنی گذشتن از خویش و پرواز در بیکران و دادن محبت و عصاره جان خود به انسانهای دردمند دیگر. کسانی که سرشار از عشق هستند ظرف محبتشان پر و پرتر میشود. انسان بودن یعنی سپاس از هستی و قدرت مطلق؛ یعنی وادی چهاردهم.
تایپ:همسفرزهرا.ص(لژیون اول)
ویرایش:همسفرپریسا(مرزبان خبری)
ارسال:همسفرسعیده(لژیون دوم)
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
628