آنچه باور است محبت است، آنچه نیست ظروف تهی است.
کنگره سراسر محبت و عشق و دوستی است، با تمام وجودم حس میکنم خدا مرا بسیار دوست دارد که در مکانی به نام کنگره ۶۰ هستم. وادی چهاردهم در رابطه با عشق و محبت است، البته قبل از آن باید ۱۳وادی را یاد گرفته باشیم تا بتوانیم به دیگران و خودمان عشق بورزیم. در ابتدا بایستی من درست تفکرکردن را یاد گرفته باشم و دوم بدانم برای چه چیزی خلق شدهام و رسالت من چیست؟ در ادامه باید بدانم خودم تنها کسی هستم که به خودم کمک میکنم؛ بنابراین برای حرکتکردن به شخصی متکی نباشم، مسئولیت تمام کارهایم را بپذیرم و دیگر حرکتکردن کاملکننده تفکر من است و یاد بگیرم از پلهها بالا بروم، به فرمان عقل برسم و اطلاعات درست را به عقل برسانم تا تصمیم درست را بگیرم. ابتدا راه را پیدا کنم و در نهایت بهترین استفاده را ببرم؛ چون با حرکت مسیر برایم نمایان میشود، سپس نقطهتحمل من طیزمان و با تمرین بالا میرود، البته هم در مسائل ارزشی و هم ضدارزشی، در ادامه من میتوانم تغییرکنم و انسانی که در گذشته بودم نباشم و در نهایت به تکامل میرسم، با منابع اطلاعاتی درست و تغییرجایگاه، درآخر من به آن چیزی میرسم که امروز میخواستم؛ پس هدف امروزم بسیار بااهمیت است، سپس طبق وادی سیزدهم پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است، زندگی در جریان است و مسائل زندگی دائماً در گردش و در آخر محبت درون من، هم عشق وجود دارد هم محبت هم نفرت هم کینه هم دوستی و هم دشمنی و...،
من اجازه میدهم که الان باکدام حس خودم را نمایان کنم و باید بدانم، نمیتوانم هیچ کدام را به طور کلی حذف کنم؛ ولی میتوانم درب نفرت را ببندم و اجازه ورود به آن را ندهم، میگویند؛ با هردستی بدهید با هماندست پس میگیرید، من زمانی که عشق بدهم، عشق دریافت میکنم و بالعکس، نفرت و خشم بدهیم همان حس را میگیریم، باید مراقب ذهن و افکارمان هم باشیم من در ذهنم تبادل حس دارم، امیدوارم همگی سراسر عشق و محبت باشیم و حسمان به پاکی آب زلال، من در جایگاه کمک راهنمایی، حسخوب به رهجویان میدهم، به همین دلیل حس خوب دریافت میکنم و در انتهای خدمت دل کندن سخت است؛ اماشدنی است.
ما به دنبال حس خوب هستیم و در راهی که قدم برمیداریم، این اطمینان را داریم که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است، عشق و محبت را تحویل میدهیم و از دیگری را دریافت میکنیم. با تمام وجود تمامی همسفران را دوست دارم و آرزو میکنم بهترینها برایشان رقم بخورد و از جناب آقای مهندس سپاسگزارم به جهت بیداری این حس خفته من که تجربه لمس آن برایم بیمفهوم بود، خدا را شکر برای این بیداری و هوشیاری
نگارش: کمک راهنما همسفر شهره (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی کمک راهنما همسفر افسانه (لژیون دهم)
ارسال مطلب: همسفر پریسا مرزبان خبری
همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
655