English Version
English

کسی عاشق واقعی است که خطای دیگران را نبیند

کسی عاشق واقعی است که خطای دیگران را نبیند

جلسه ششم از سری بیست و چهارم از سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه آقایان مسافر نمایندگی رودهن با استادی کمک راهنما مسافر احمد، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر امیر با دستور جلسه "وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من" شنبه مورخ 20 اسفندماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
در مورد دستور جلسه عرض کنم که در کنگره 14 وادی وجود دارد و بخش اعظم درس‌های کنگره 60 همین وادی‌ها هستند که از تفکر شروع‌شده و در نهایت به عشق می‌رسند. این وادی ممکن است برای اکثریت قابل درک نباشد چراکه بیشتر انسان‌ها عشق را فقط به معنی دوست داشتن شخصی دیگر می‌دانند؛ مانند عشق پدر فرزندی و یا زن‌وشوهری، اما عشق واقعی که کنگره 60 به ما آموزش می‌دهد این است که بتوانم کل هستی را دوست داشته باشم.
در هر یک از شعب کنگره 60 بیش از سیصد نفر جمع می‌شوند و نکته جالب‌توجه اینجاست که هیچ‌یک از رفتارهای زننده بیرون را در آن‌ها مشاهده نمی‌کنیم و یا هیچ حس بدی نسبت به یکدیگر ندارند.
آقای مهندس در مورد مفهوم عشق این‌گونه می‌فرمایند که اگر کسی ایشان را دوست داشته باشد باید کل کنگره 60 را دوست بدارد. اگر عشق واقعی درون من باشد، این را می‌دانم که بزرگ‌ترین عشقی که یک انسان دریافت می‌کند، تجربه‌ای است که در مراحل مختلف زندگی‌اش به دست می‌آورد. اگر من روزی به جایگاه‌های خدمتی برسم، تجربه‌ای که به دست می‌آورم همان عشقی است که دریافت خواهم کرد.

عاشق را حساب با عشق است، با معشوق چه سر و کار دارد؟ این جمله من را وادار به تفکر کردن می‌نماید.
طبق برداشتی که در این 12 سال از وادی چهاردهم داشته‌ام، عاشق واقعی کسی است که خطاهای دیگران را نبیند و بتواند فقط خوبی‌های آن‌ها را مشاهده کند. من سعی دارم بر اساس این وادی همه را یکسان ببینم و اگر کسی به من بدی کرد او را به‌عنوان معلم خودم ببینم.

در مورد دستور جلسه دوم، تولد علی آقای عزیز باید بگویم که تولد گذشته ایشان در هفته درختکاری بود که با تاریخ سالگرد ازدواجشان همزمان شده بود. از نظر من موضوعات دستور جلسات با تولدهای رهجویان یک ارتباطی دارد. در تولد قبلی به علی آقا گفتم باید بذرهایی که نکاشته‌اید را بکارید؛ امروز می‌گویم کاشتنی‌هایی که کاشتید کافی نیست، باید با عشق بکارید. شما موظف هستید محبتی که خداوند به شما داده است را به دیگران انتقال دهید.
علی آقا یکی از بهترین رهجویان من بود و در هر دو سفر اول و دوم شرایط بسیار سختی را تجربه کرد. در ابتدا به راهنمای خودم تبریک می‌گویم که توانستند آموزه‌هایی را به من انتقال بدهند و من همان اطلاعات را به علی آقا انتقال دادم و امیدوارم که ایشان هم بتوانند همین آموزش‌ها را به رهجویانشان انتقال بدهند.
یکی از شاخصه‌های اصلی علی آقا احترام به پیشکسوتان می‌باشد.
به ایشان و همسفرشان و راهنمای همسفرشان تبریک عرض می‌کنم. ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.

مراسم تولد

اعلام سفر مسافر:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر. با بیش از 20 سال  تخریب شیره و متادون وارد کنگره شدم،  12 ماه به راهنمایی آقای احمد رستمی به روش DST با داروی OT سفر کردم و در حال حاضر 5 سال و 6 ماه است که آزاد رها هستم.



آرزوی مسافر:
آرزوی من این است که تمام سفر اولی‌هایی که اینجا هستند به رهایی برسند.

خلاصه سخنان مسافر:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر، از تمامی عزیزانی که در این جلسه حضور دارند تشکر می‌کنم، از آقای مهندس و راهنمای بزرگوارم سپاس‌گزارم که کمک کردند تا به رهایی برسم؛ از همسفرم و کمک راهنمای ایشان ممنونم، همچنین از علی آقا که از شعبه سمنان به اینجا آمده‌اند تشکر می‌کنم.
اگر بخواهم از تجربه خود صحبت کنم باید بگویم قبل از ورود به کنگره تخریب بسیار بالایی داشتم و این تخریب به‌اندازه‌ای بود که امیدم را ازدست‌داده بودم و به خود و خانواده‌ام آن‌قدر آسیب‌زده بودم که زندگی‌ام در حال فروپاشی بود. خدا را شاکرم که با کنگره آشنا شدم، قبل از شروع سفر، فکر می‌کردم پروسه درمان به‌سادگی طی می‌شود اما سفر آن‌قدر فراز و نشیب‌هایی دارد که باورکردنی نیست مثلاً به‌جایی رسیده بودم که هیچ پولی نداشتم و نمی‌توانستم به سرکار بروم، همچنین به‌شدت بدهکار بودم، بدترین اتفاق هم این بود که پدر من در طی سفر فوت کرد به‌صورت کلی شرایط سختی را تجربه نمودم و برگ برنده من این بود که هیچ‌وقت تسلیم نمی‌شدم. وقتی مشکلات در سر راه من قرار می‌گرفت هیچ‌گاه تصمیم من این نبود که مسیر کنگره را رها کنم و با تمام قدرت برای حل مشکلاتم تلاش می‌کردم.
از زمانی که وارد کنگره شدم تا الآن کاملاً به یک شخصیت جدید تبدیل شدم.
یک برگ برنده دیگری که در سفر اولم داشتم این بود که در تمامی شرایط سخت، هیچ‌گاه همسفر من رو به روی من قرار نگرفت و این نشان‌دهنده این است که راهنمای قدرتمندی در سفر خود داشتند.
از تمامی خدمتگزاران، مرزبانان و ایجنت‌های شعب تشکر می‌کنم.

خلاصه سخنان مسافر علیرضا:
این روز را خیلی تبریک می‌گویم، انشالله که آزادمردی همه شما را جشن بگیریم.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان فاطمه هستم راهنمای همسفر، این روز قشنگ را در رأس به بنیان کنگره 60 و خانواده بزرگ کنگره 60 تبریک می‌گویم، روزی که این عزیزان وارد کنگره شدند، خانم فاطمه به‌عنوان همسفر انرژی بسیار بالایی داشتند و من باید ایشان را کنترل می‌کردم و می‌آموختم که چگونه انرژی خودش را تقسیم کنم و راه او را به خودش نشان می‌دادم. علت اینکه ایشان به جایگاه کمک راهنمایی رسیدند این بود که گوش‌به‌فرمان بود و هر کاری که می‌گفتم را انجام می‌دادند.
اینکه شخصی چند سال رهایی داشته باشد مهم نیست مهم چیزی است که در این سال‌ها کسب می‌کنیم، من از سفر اولم همیشه می‌گفتم خدایا به من دانایی بده، سپس با مسائل و مشکلاتی مواجه شدم که به‌واسطه حل آن مشکلات، دانایی من افزایش پیدا کرد.
فاطمه عزیز هر آنچه ما در زندگی خود روبه‌رو می‌شویم به‌واسطه خواست خودمان است تا با حل کردن آن‌ها به عشق برسیم.
به آقای رستمی هم تبریک عرض می‌کنم و برای همگی آرزوی موفقیت دارم.

خلاصه سخنان همسفر:
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر علی، این روز را به آقای رستمی تبریک می‌گویم و از آقای مهندس تشکر می‌کنم از تمامی خدمتگزاران و عزیزانی که امروز در اینجا حضور دارند تشکر می‌کنم.
اعتیاد علی 20 سال ادامه داشت و دائماً مشکلات ما بیشتر و بیشتر می‌شد تا اینکه بعد از 20 سال خداوند راه درمان اعتیاد را در اختیار ما قرارداد.
زمانی که وارد کنگره شدیم، مشکلات و مسائل بسیار زیادی وجود داشت و تنها چیزی که به ما کمک کرد این بود که به صحبت‌های راهنمای خود ایمان داشتیم و هر چه که می‌گفت عیناً همان کار را انجام می‌دادیم.
زمانی که به مشکل می‌خوردم راهنما به من می‌گفت که این‌ها نیروی منفی هستند که؛ من را از مسیر منحرف کنند.
خیلی از همسفران شاید مادر یک مصرف‌کننده باشند امیدوارم رهایی فرزند خود را ببیند، آن‌ها باید به حرف راهنمای خود ایمان داشته باشند، گوش‌به‌فرمان باشند و  صبر کنند.




تایپ: مسافر پویش
ویراستاری: همسفر حامد
تنظیم و ارسال: مسافر مهدی
عکاس: مسافر امیرحسین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .