جلسه ششم، از دوره بیست ونهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی کمکراهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر جلال، با دستورجلسه «درختکاری» روز پنجشنبه 18اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر.
ممنونم از دوستانی که نوشتار ها را قرائت کردند.تشکر میکنم از نگهبان و ایجنت و مرزبان های محترم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. خدا را شکرمیکنم که توفیق شد یک بار دیگه در نمایندگی امین قم حضور پیدا کنم وخداوند را سپاس گذارم بابت این موضوع،امیدوارم که جلسه خوب و پر انرژی را کنار هم داشته باشیم.تشکرمیکنم از کمک راهنمای محترم از آقای علی محمدی که این فرصت را در اختیار من قرار داد،خیلی خوشحالمکه هربار به اینجا میایم چهرههای جدید میبینم و یم پوستی انداخته است،یعنی یک سری افراد جدیدتر وارد نمایندگی شدهاند واین مانند خون تازهای است که در رگهای هر شعبه باید باشد.تازه واردین و کسانی که تازه با کنگره 60 آشنا میشوند مثال روشن همین مسئله هستند، ولی امیدوارم که چهره های جدید را همچنان بیشتر ببینیم هرکس که رها می شود و به سفر دوم میرسد نباید کنگره را رها کند و برود، برای اینکه اولین ضررش را خود شخص میبیند، کسی که بلافاصله بعد از سفر دوم کنگره را رها میکند و میرود دنبال کار و زندگیاش، طبیعی است زیرا همه نمیتوانند خدمتگذار باشند واین توفیق به آنها دست نمیدهد،ولی تا جایی که میشود باید سعی کنیم ارتباطمان را با کنگره حفظ نماییم حتی به صورت هفتگی و یا ماهیانه،این قطع ارتباط و فاصله بین ما و کنگره باعث ایجاد اختلال میشود و واقعا بسیار سخت است کسی که به درمان میرسد و تازه در ابتدای سفر دوم است و هیچ خدمتی نکرده است و ذکات رهایی خودش را نداده است و فاصله بین خودش و کنگره ایجاد کند کار برای او دشوار میشود،اما کسانی که میمانند و خدمتگذار میشوند و ارتباط خودشان را تقویت میکنند خیلی راحتتر مسیر برای آنها هموار میشود ولذت بخش است.
اما در مورد دستور جلسه امروز که وادی دوازدهم و درخت کاری است، پیام وادی دوازدهم که میگوید در آخر امر،امر اول اجرا میگردد. تأثیری که این وادی برای من دارد این است که باید بدانم هیچ چیزی اتفاقی نیست و یک دفعه اتفاق نمیافتد و هرچیزی را که من میبینم اتفاق میافتد حتما یک سابقهای دارد و حتما یک پروسهای را پشت سر گذاشته است تا به اینجا رسیده است و من نسبت به آن موضوع قضاوت نکنم،مثلا اگر من انتظار دارم که یک گندم را کشت کنم و آن گندم به من محصول بدهد باید 8ماه زمان صرف کنم باید این گندم را در زمین بکارم و از آن حراست و نگهبانی کنم به آن آب بدهم،از آفتها دور نگهش دارم تا این گندم به من محصول بدهد،در کار ما هم همینطوری است برخلاف جاهای دیگر که میگویند ترک باید یک دفعه صورت بگیرد و اگر شخص مدتی مصرف نکند مشکلش با مواد حل میشود،ولی در حقیقت این اتفاق نمیافتد،کاری که کنگره 60 و آقای مهندس دژاکام به ما یاد داده و ما آموزش گرفتیم این است که برای هر چیزی باید بها پرداخت کنیم و وقت بگذاریم،احترام قائلم بشویم.درمان هم یک پروسه دارد و ما باید بدانیم که اعتیاد چه بلایی بر سر ما آورده است و چه تاثیری بر روی چه قسمت از بدن من گذاشته است،همه ما یاد گرفتهایم که اعتیاد جسم و روان،جهانبینی ما را بهم ریخته است،همان مقدار هم باید سه ضلع را به تعادل برسانیم تا به درمان اعتیاد بتوانیم برسیم،این اتفاق زمانی صورت میگیرد که من 10 ماه وقت بگذارم،زمانی که این 10 ماه را در نظر بگیریم به درمان میرسیم در غیر این صورت درمان اتفاق نمیافتد،شاید به ترک برسیم ولی ما میدانیم که ترک جوابگوی ما نیست و مشکلات ما را حل نمیکند چون این سیستم باید به تعادل برسه،این سیستم یک دفعه خراب نشده که من انتظار داشته باشم یک دفعه به تعادل برسم،پیام وادی دوازدهم این است که اگر من در نظر دارم که اومدم اینجا به درمان برسم باید وقت بگذارم و باید صبر داشته باشم، برایش تلاش کنم و همه این کارها را در پروسه درمان انجام میدهیم، همین رفت و آمد های ما، نوشتن سی دی ها مشارکت کردن و تغییر در حرکات ما این ها باعث میشود که ما به درمان برسیم، همین ذره ذره عملکرد ما است که درمان ما را میسازد، در وادی اول میگوید که صفحه سفید نقاشی دست ما است و ما این را رنگ میکنیم، پس هر کسی که این تلاش ها را انجام میدهد بهترین نقش را میتواند رقم بزند و در پایان 10 ماه درمانش کیف می کند از دیدن آن تصویر که نقاشی کرده است، این زمانی اتفاق میافتد که ما برای آن زحمت کشیده باشیم و به حرفهای راهنما گوش کرده باشیم، راهنما از من چه میخواهد و من باید چه کاری انجام بدهم، روز به روز به درمان خود اهمیت بدهم باید اولویت من درمانم باشد، صبح که مسافر از خواب بیدار میشود یک سفراولی اولین دغدغهاش باید درمانش باشد زمانی که چشم باز میکند باید بگوید که امروز چه کاری باید انجام بدهم راهنمای من چه کاری از من خواسته است، این شخص موفق میشود و تصویر زیبایی میتواند بسازد و بعد از 10 ماه درمانش لذت بخش باشد، چون برای درمانش بها پرداخت میکند
، بها دادن به درمان بسیار مسئله مهمی است،در پایان وادی دوازدهم یک بخش عملی هم دارد که مربوط به درختکاری است،اگر شما برای یکدانه 8 ماه وقت میگذارید و برای درمان 10 ماه وقت میگذارید،این را در عمل به ما نشان میدهد و شرایطش هم این است که شخص به رهایی رسیده باشد، آنهایی که به پایان سفر رسیدهاند میتوانند شرکت کنند، برای اینکه هر کس بگوید من این وادی را در عمل دارم یاد میگیرم و انجام میدهم،یکی اینکه یاد بگیرم هیچ امری اتفاقی نیست هیچ چیزی را من انتظار ندارم که به سرعت اتفاق بیفتد، چون واقعاً طبیعت و درخت کاشتن مصداق این موضوع است شما درخت را که میکارید فردا به شما میوه نمیدهد باید از آن حراست کنیم و یک دوره چند ساله باید بگذرد تا به میوه برسد و این مصداق عملی وادی دوازدهم است، موضوع دوم این است که ما قدردانی می کنیم و معنی قدردانی این است که اندازه یک چیز را باید بدانیم، ما 10 ماه وقت گذاشتهایم و به درمان رسیدهایم حالا باید قدر این درمان را بدانیم، این همه ما به طبیعت خسارت زدهایم را بدانیم چگونه باید دانست با همین شرکت در اردوی درختکاری و با کاشتن یک درخت و حراست از آن و شاهد بزرگ شدن آن شوند،تا کمکی کرده باشند به جامعه و تمیزی هوا،این موضوع خیلی مهمی است.در این سیدی آقای مهندس مراحل عذرخواهی را فرمودند که باید اول عذرخواهی کنید بعد تشکر کنید و ما با این کار از طبیعت عذر خواهی میکنیم و علاوه بر اینکه دیگه خسارت نمیزنم حراست هم باید بکنم،در حفظ منابع طبیعت هرکاری که میتوانیم باید انجام بدهیم،امیدوارم همه ما بتوانیم این وادیها را بتوانیم در زندگی خود ساری و جاری بکنیم.


دریافت انگشتر دنوری مسافر محمد لژیون دوم .

رهایی مسافر علیرضا لژیون سوم.

رهایی مسافر جلال لژیون سوم.

رهایی مسافر محمد تقی لژیون دوم.
{تایپ: مسافر میلاد لژیون ششم}
{ارسال خبر: مرزبان خبری مسافر رمضان}
- تعداد بازدید از این مطلب :
484