جلسه اول از دوره نهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه همسفران نمایندگی دلیجان با استادی همسفر الین، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر پریسا با دستور جلسه «وظایف راهنما و رهجو» در روز سهشنبه نهم اسفندماه 1401 رأس ساعت 16:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر قسمت بنده شد که امروز روی این صندلی بنشینم و خدمت کنم. از خانم آمنه برای دعوتشان تشکر میکنم و از راهنمای عزیزم خانم مرضیه که حال خوش امروزم را مدیون زحمات ایشان هستم، تشکر میکنم.
در مورد دستور جلسه «وظایف راهنما و رهجو» راهنما و رهجو دو رکن اصلی و اساسی کنگره 60 است. رهجو یعنی جوینده راه و من بهعنوان تازهوارد که آمدم، اولین آموزشم جملهای بود که بالای سردر نشریات کنگره زده شده بود؛ اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی. یعنی اولین آموزش من این بود که من رهجو وقتی که بهعنوان تازهوارد میآیم باید هر چه که هستم، دکترم، مهندسم و... را پشت در جا بگذارم تا بتوانم لقب رهجو را به خود بگیرم.
بعد از گذراندن سه جلسه تازهواردین میتوانم لژیونم را انتخاب کنم؛ آنوقت من عنوان رهجو را به خودم میگیرم. رهجو باید خواستار درمان و رهایی باشد و اولین مقوله من همسفر و رهجو درمان مسافرم است. وقتی که وارد کنگره میشوم باید فرمانبردار راهنمایم باشم، سیدی بنویسم و بهموقع در کارگاهها شرکت کنم و از همه مهمتر خدمتگزار خوبی باشم؛ یعنی راهنما باید رهجو را خدمتگزاری برای کنگره تربیت کند. حالا من رهجو باید برای حال خوب خواستار درمان باشم، خواستار خدمت باشم تابهحال خوب برسم.
به قول استاد امین، نیروهای منفی در ابتدای ورودشان با رهجو کاری ندارند؛ ولی بهمحض قرارگرفتن در لژیون و آموزش گرفتن، کارشان را شروع میکنند و اگر من آموزشپذیر باشم و فرمانبردار راهنما باشم، میتوانم به انرژیهای منفی غلبه کنم.
راهنمایان کنگره 60 خوب و عالی هستند و نشانه و سلاح راهنمای خوب عشق و ایمان و محبت است. یک راهنما صاحب رهجو نیست؛ یعنی نه دکتر، نه مربی، نه مشاور خانواده است؛ بلکه فقط راهنمایی این است که بتواند راه را به او نشان دهد. حالا راهنمایی یعنی چه؟ نشاندادن راه، راهنمایی که خودش راه سختی را رفته و با پستیها و بلندیهای آن آشنایی دارد، راه را برای من رهجو هموار میکند؛ پس من رهجو باید فرمانبردارش باشم و این که اگر چیزی از من خواست نه نگویم؛ همیشه چشم بگویم. سیدیهایم را بنویسم؛ چون بار آموزشی کنگره 60 روی سیدی نوشتن است؛ پس وقتی که راهنما میگوید باید سیدی بنویسید برای این است که در آموزش بگیریم، خیلی از مسائل و مشکلات ما در سیدی همان روز گفته میشود، راهحل را میگوید.
راهنمایی این نیست که بگوید این رهجو برای من است؛ باید اجازه بدهد که خود رهجو آزاداندیش باشد در انتخابات مرزبانی، نگهبانی و... شرکت کند و در هر لحظه باید آموزشپذیر باشد و اگر شخص به مقطعی برسد، بگوید من دیگر آموزش نیاز ندارم، آنوقت موقع سقوط راهنما است، البته ما تابهحال ندیدهایم. به قول آقای مهندس ما در کنگره 60 راهنمای بد نداریم، آنکسی هم که بد است باز هم بهترین است.
یک مشخصه دیگر راهنما این است که بتواند رهجویانش را طوری آموزش دهد که بتوانند از نظر مالی به کنگره خدمت کنند. راهنما رهجویانش را آموزش دهد و به آنها بگوید که لزوم عضویت در لژیون سردار چیست و به آنها بگوید که دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما هم باید بکاریم تا دیگران بخورند. ممنونم که به صحبتهای من گوش فرا دادید.
تایپ: همسفر زهرا رهجوی کمک راهنما مهدیه (لژیون یکم)
ویرایش: همسفرپریسا (مرزبان خبری)
ارسال: همسفرسعیده رهجوی کمک راهنما الهام (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
767