English Version
English

از مشخصه‌های راهنما جذبه پدری و مهر مادری است

از مشخصه‌های راهنما جذبه پدری و مهر مادری است

سلام دوستان احسان هستم یک مسافر
یک موضوع را می‌خواهم بگویم که مربوط به دستور جلسه امروز هم می‌شود. اولین سی‌دی که در بدو ورود به کنگره هر رهجویی باید بنویسد سی دی وظایف راهنما ورهجو است و آقای مهندس هم روز چهارشنبه در موردش صحبت کردند. این دستور جلسه دو قسمت می‌شود یکی وظایف راهنما و دوم وظایف رهجواست. اگر از وظایف راهنما بخواهم بگویم به جد می‌گویم بزرگ‌ترین وظیفه راهنما سخت‌گیر بودن است نه سخت‌گیری اشتباه! نه این‌طور نیست، این‌که راهنما بداند رهجو روی برنامه است و دارد سی دی می‌نویسد و طبق برنامه سفر می‌کند همین کافی است، اما از سخت‌گیری منظورم این است که راهنما نباید دلسوزی بیجا کند. عشق و محبت با دلسوزی بیجا فرق می‌کند و دلیل حضور آدم‌ها در کنگره ۶۰ عشق و محبت است و این نیست که رهجو سی دی ننویسد و راهنما بگوید طوری نیست و منظم نباشد و راهنما بازبگوید طوری نیست و من او را دوست دارم. نه راهنما همه را دوست دارد و چون همه را دوست دارد باید سخت‌گیری را انجام بدهد. از دیگر مشخصه‌های راهنما جذبه پدری و مهر مادری داشتن است. این خیلی مهم است که راهنما فاصله خود و رهجو را حفظ کند. یک راهنما مثل خورشید می‌ماند و اعضا مثل سیارات و زمین که باید یک‌فاصله مناسبی بین این‌ها باشد که نزدیکی رهجو به راهنما او را می‌سوزاند و دوری رهجو باعث یخ‌زدگی‌اش می‌شود. این‌یک قائده است و باید حد را رعایت کنیم. شاید رهجو دوست دارد به راهنما نزدیک شود ولی راهنما نباید اجازه بدهد و رهجو هم همین‌طور. وظایف رهجو را در لژیون تازه واردین برای ما گفته‌اند. فرمان‌برداری بزرگ‌ترین وظیفه رهجو است و اگر نظم وادب و احترام این سه مورد را داشته باشد بخواهد یا نخواهد به درمان و به رهایی می‌رسد و این‌یک اصل است.

خیلی وظیفه ما سنگین است چون شعبه تازه تأسیس است و ما درواقع فونداسیون کنگره شهرضا را می‌ریزیم. این‌که به هم نزدیکیم خوب است ولی بعضی‌اوقات رهجو احترام به راهنما را فراموش می‌کند.
یک راهنما مدتی با رهجو سفر می‌کند، وقت و انرژی می‌گذارد پس اگر راهنما به‌اشتباه هم چیزی به او گفت، رهجو باید یک ترازو را در نظر بگیرد و چند ماه سفرش را با این کلام حرف در دو طرف ترازو بگذارد و سبک و سنگین کند، ببیند کدام سنگین‌تر است! آیا حتی کلمه‌ای که به‌اشتباه راهنما گفته است سنگین‌تر است یا چند ماه سفرش و تأثیر آن بر زندگی و روند درمانش سنگین‌تر است.
من همیشه گفته‌ام رهجویی که نتواند درست سفر کند عیب از من راهنماست و من نتوانسته‌ام درست آموزش بدهم و من باید به هر شکلی که شده سعی کنم رهجو را بیدار کنم. اگر با مهر نشد با قهر. گاهی اوقات رهجو فکر می‌کند اگر راهنما او را طرد می‌کند از او بدش می‌آید، نه هیچ راهنمایی این‌طور نیست و برایش علی، حسن و حسین فرقی ندارد. من همیشه به رهجو ها امیدوارم ولی به هیچ‌کدامتان دل نمی‌بندم، اگر یک راهنما در حق یک رهجو سخت‌گیری می‌کند خوبی‌اش را می‌خواهد.
ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ: مسافر محمود
ویرایش: مسافر ابراهیم
تنظیم و ارسال: مسافر محمد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .