خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان هما هستم همسفر جواد
دستور جلسه قبلی، چرا ثروت را جمعآوری میکنیم؟ و این جلسه ثروت است.
برداشت من این بود که اگر از ما سوال کنند، خیلی زیبا سخنرانی میکنیم و میگوئیم اگر من ثروتمند باشم، اگر در کنگره۶۰ باشم، دنور میشوم یا پهلوان میشوم و میبخشم و یا میگوید برای نمایندگی جدید این کارها را انجام میدهم، یعنی دلیلهایمان این است که ما به چه جهت میخواهیم ثروت را جمع آوری کنیم.
حال در جلسه بعدی میگوید: ثروت.
یعنی حال که رسیدی، آیا واقعا پایبند به قول و قرارت هستی؟ مثلاً برای خودِ من در کنگره۶۰ به غیر از بحث مالی داشتن شال کمک راهنمایی برای من ثروت است و بسیار مهم است و از وقتی وارد کنگره۶۰ شدم خیلی دوست داشتم این شال را داشته باشم و حال که رسیدم، آیا پایبند آن عهد و پیمانی که روز اول میخواستم انجام بدهم هستم؟
الان که سه سال تمام شده، آیا با همان اشتیاقی که از روز اول داشتم خدمت میکنم؟ آیا هنوز همون اشتیاق در من است؟
از لحاظ مالی هم همین است مثلاً ما یک نذر میکنیم میگویم خدا کند این وام را داشته باشم، این زمین یا این خانه را بخرم؛ حال که به این ثروت یا به این خانه رسیدیم آیا واقعاً میتوانیم داخل همان خانه مهمانی بگیریم؟ آیا اگر کسی از من خواست که خانهام را در اختیارش بگذارم این کار را انجام میدهم؟ آیا واقعاً ظرفیت و گنجایش این را داریم که زمانی به این ثروت رسیدیم، بتوانیم آن کار را انجام بدهیم.
مثالی که همیشه برای شاگردانم میزنم این است که شاید برایمان اتفاق افتاده باشد، اگر یک ماشین جدید میخریم وقتی همسفر میخواهد سوار شود مدام به او میگوید که حواست باشد که ماشین را کثیف نکنی یا اگر جایی مهمانی میروند میگوید برو از ماشین من خبر بگیر و من گفتم اگر آن شخص یک مرتبه به جای پراید به او پرادو بدهند آیا واقعاً ظرفیت آن ماشین را دارد؟ ولی فرد دیگری خداوند به او ماشین میدهد و اگر به او زنگ بزنند که ما میخواهیم برویم عروسی یا جای دیگری، این فرد ماشینش را میدهد.
یا اگر یک روز خانم او بگوید من این ماشین را میخواهم بدون هیچ حرفی میدهد. حال ما باید مراقب اموالمان باشیم، ولی منظور من این است که حال که رسیدیم، به عهد و پیمان خودمان پایبند باشیم.

چیزی که آقای زرکش به من فرمودند: ثروت اصلی را کسی دارد که همه او را دوست دارند و ثروتمند واقعی آقای مهندس هستند که اگر یک روز بگویند ما گلریزان داریم و یا بگویند مشکلی وجود دارد همه مسافران یا همسفران بلافاصله هر چه از مال داشته باشیم، خانمها از طلا و جواهر و آقایان از زمین و ماشین، بلافاصله کمکشان میکنند. ما نمیتوانیم مانند آقای مهندس باشیم ولی میتوانیم الگو پذیری داشته باشیم.
بیرون از کنگره۶۰ میگویند اگر خواستید کمک کنید باید بهطور پنهان باشد.
روزی خانم زهره اسیستانت اصفهان تشریف آوردند نمایندگی شفا و این سوال را از ایشان پرسیدم که نباید کمکها دیده شود؟
ایشان گفتند: اصلا این طور نیست وقتی آقای مهندس چک مینویسند و روزهایی که لایو هست جلوی دوربین میگیرند و میگویند من این چک را کشیدم و امروز پهلوان شدم یا استاد امین یا خانم کماندار این چک را کشیدند، میخواهند بگویند سیستم کنگره۶۰ الگوپذیر است و اینجا کسی چیزی را از کسی پنهان نمیکند.
هرچند اولین چیزی که لژیون سردار به ما یاد میدهد این است که شما اگر وارد لژیون سردار میشوید برای تفاخر نباشد ولی فکر میکنم کسی که وارد لژیون سردار میشود از این سد تفاخر رد شده است و هیچکس دیگر نمیآید ۶ میلیون تومان یا ۵۰ میلیون تومان، ۵۰۰ میلیون تومان به بالا کمک کند، برای تفاخر باشد چون همه آموزشهای کافی را گرفتهایم. آقای مهندس اگر تاکید داشتند روی این قضیه که همهی ما ثروتمند واقعی باشیم و ثروتمند با جنبه و با ظرفیت باشیم و بتوانیم از آن ثروتی که خداوند در اختیار ما گذاشته به خوبی استفاده کنیم یا اگر قول و قراری داریم در کنگره۶۰ پایبند باشیم و بتوانیم از خیلی چیزها بگذریم.
نمیشود من بگویم چون مسافر من جواد پهلوان شد و خود من هم پهلوان شدم و پسرم پهلوان شد دیگر بس است، پایانی در کار نیست.
امیدوارم من همیشه در این راه بمانم و همیشه میگویم اگر من سه زمین دادم برای مصرف مسافرم امیدوارم دو زمین دیگر بدهم که با نیروهای منفی برابر شوم و انشالله عمر، توان، نیرو و فرصتی داشته باشیم که بتوانم در کنگره۶۰ قدمی بردارم و هیچوقت تفاخر در من و هیچ یک از اعضای کنگره۶۰ به وجود نیاید.
ممنون که به صحبتهای من گوش توجه نمودید.
ویرایش: همسفر لیلا رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
ارسال خبر: همسفر لیلا رهجوی کمک راهنما فاطمه همسفر دوم (لژیون دوم)
تایپ: همسفر مریم رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
445