یازدهمین جلسه از دوره بیستودوم کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان در پارک طالقانی، با استادی و نگهبانی جناب مهندس دژاکام و دبیری دکتر سعید، با دستور جلسه «سورچه» جمعه 5 اسفندماه 1401 ساعت 8 صبح آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم مسافر؛ امیدوارم حال همه خوب باشد، حال من هم بحمدالله خوب است. امروز پنجم اسفندماه سال ۱۴۰۱ ساعت ۸:۶ دقیقه صبح روز جمعه هست و در پارک طالقانی تهران هستیم.
دستور جلسهی امروز سورچه هست که نوعی از هروئین است که البته ما چندین جلسه راجع به هروئین صحبت کردیم و هروئین را تا آنجایی که میشد شکافتیم و آن اشخاصی که مصرفکنندهی هروئین بودند، آمدند و هرکدام شرح ماوقع خودشان را گفتند.
اثرات سندرم محرومیت و خماری خودشان را گفتند، متد درمانی خود را گفتند که چگونه بود، ot چگونه جواب میداد و الان در چه وضعیتی هستند. چیزی که در درمان اعتیاد مهم هست، اینکه فرد درمانگر یا پزشک باید مثل یک آشپز باشد، یعنی مثل یک آشپزی که دارد آشپزی میکند باید بداند الآن در این غذا چقدر باید نمک یا زردچوبه بریزد؟ اگر نمک کم بریزد غذا بیمزه است، نمک زیاد بریزد غذا شور میشود و قابلخوردن نیست این دیدگاه بسیار مهم است، در تمام روشهای درمان اعتیاد، حالا مصرف به هر مواد مخدر چه شیشه، چه هروئین، حشیش، سورچه ...
هر چه که هست، هر چه میخواهد باشد، میخواهد متادون باشد، B2 باشد، OT باشد و یا هر داروی دیگری فرقی نمیکند، این حس را میخواهد و فقط طبق پروتکل کافی نیست اینکه من بگویم طبق پروتکل گفتهشده من این مقدار یا آن مقدار را بدهم کافی نیست، یک درمانگر باید بداند که بیمار الآن به چه مقدار دارو نیاز دارد، ما در سیستم کنگره ۶۰ از ۰/۳ سیسی دارو daily (یک وعده) میدهیم تا ۱۶/۵ سیسی یعنی یک فرد در روز ۱۶/۵ سیسی دارو میگیرد و یک فرد هم ۰/۳ و این موضوع خیلی مهم است و زمانی که میخواهند قوانین و یا پروتکلها را بنویسند، باز باید به این قضیه دقت کنند که فرد باید مثلاً چقدر متادون بگیرد.
گاهی اوقات ما قیمتها را ثابت کردیم، میگوییم مثلاً در ماه ۲۵۰ تومان پرداخت کن و از کلینیک متادون بگیر. خب یکی در روز ۲۵ سیسی متادون میگیرد، یکی ۰/۵ سیسی، فردی که نیم سیسی متادون میگیرد میگوید خب من چرا باید ماهی ۲۰۰ هزار تومان بدهم؟ این در روز ۲۵ سیسی دارو میخورد و من نیم سیسی، ولی هر دو یک قیمت را پرداخت میکنیم، پس باید به من هم ۲۵ سیسی دارو بدهید، بعد ۲۵ سیسی را یا واقعاً میخورد که درمانش را خراب میکند یا سوءاستفاده میکند و میفروشد و یا به فرد دیگری میدهد، بنابراین شخصی که این کار را انجام میدهد اصلاً نمیداند پروتکل چیست؟ وگرنه حتماً بر مبنای دیگری حرکت میکرد. پس یک درمانگر باید درک کند، لمس کند که به هر فرد بیمار چقدر باید دارو داده شود، عین همان آشپز که الآن باید چقدر نمک بریزم؟ چون داری میریزی.

یک مسئلهای که مربوط به سایت کنگره ۶۰ بود و هنوز هیچکسی هم سایت نداشت، میخواستیم سایت را راهاندازی کنیم. بچهها گفتند باید متخصص سایت باشد، برنامه را باید تحویل میدادیم به آنها و برنامه رامی نوشتند، یعنی اگر میخواستی داخل سایت ۴ خط بنویسی باید به یک رابط به رابط بعدی و سپس به مسئول سایت تحویل میداد و تازه بعد ۴۸ ساعت دیگر این ۲ را داخل سایت میگذاشتند و من به مسئولین میگفتم که من اینجوری نمیخواهم؛ من میخواهم که سایت من مثل همان آشپزی باشد؛ میخواهم آبگوشت بپزم، هر موقع دلم خواست سیبزمینی بریزم، هر موقع دلم خواست نمک بریزم، هر موقع دلم خواست زردچوبه بریزم و هر چی دلم خواست بریزم و همانطور هم شد.
حالا برای درمان هم همین است، یعنی حتی اگر یک قرص خوابآور هم میدهید باید بدانید برای چه میدهید و چقدر و چه جوری باید بدهید، اصلاً آیا لازم هست قرص داده شود یا لازم نیست؟ اینها مسائلی هست که ما باید حتماً در درمان اعتیاد در نظر داشته باشیم. حالا هرگونه مادهای و دارویی که هست، یعنی دیدگاه ما چی هست و باید مسلط باشیم. به قول قدیمیها باید روی قضیه اشراف داشته باشیم و گویی که از پشتبام داریم به حیاط نگاه میکنیم، اینجوری باید باشیم، گنگ و مبهم نه و همین لژیونهای X را که داریم به همین رویه است که ما کمکم روی این مسائل و بیماریها اشراف پیدا کنیم و زمانی که اشراف پیدا کنیم میتوانیم به راههای متعددی برسیم و این نظر شخصی خود من هست که هر پزشک خودش مثل یک آیتالله میماند در پزشکی، حتی کسی که یک پزشک عمومی هست، خودش یک مرجع هست و در طب صاحبنظر هست.
ولی گاهی اوقات حتی یک پروتکلهای غلطی هست که باید اصلاح کند، پروتکل غلط زیاد داریم، حتی ما راجع به cancer که تحقیقات کردیم، البته در جلسات قبلی گفتم که بیماریهایی مانند اماس، سرطان سینه و کولیت روده که با ۳ تا شاخهی مُجزا داخل انستیتو پاستور، درمانشان تمام شد و کارهایش را هم انجام دادند و نمونهها را هم گرفتند و ثابت شد که به درمان کامل و قطعی رسیدند و نمونهها را چهارشنبه بعداز ظهر بردند برای دانشگاه بریستول در انگلستان که ازنظر ژنتیک در آنجا مورد مطالعه قرارگرفته و در موشها آزمایش شود، مثلاً برای سرطان، هم مغز استخوانشان و هم بافت سینهشان ارسال شد و هم خون که یک سری را در آزمایشگاه خودمان بررسی میکنیم و یک سری هم برای آزمایش به انگلستان برای کولیت ارسال شد. روده را تکهتکه کردند و از آن نمونه برداشتند و هم آزمایش خون، برای اماس هم از مغز استخوان و خون و مغز و نخاع بود که از هر ۳ تا نمونهبرداری کردند و برای انگلستان ارسال کردند که انشاالله نتیجهاش بهزودی اعلام و به ما داده میشود. حالا داستان ما امروز این است که خود هروئین را موردبررسی قرار بدهیم و ببینیم چه نظرهایی هست؟
تریاک دارویی است که جهت درمان حتی برای سرطان و سایر بیماریها مورد استفاده قرار میگیرد، درصورتیکه کلی مقاله در ایران وجود دارد که در همه نوشته آمده است که تریاک مادهای است سرطانزا. شما در گوگل جستجو کنید تریاک و کنسر، فوری برای شما مطلب میآورد که بله تریاک سرطانزاست، دکتر ملکزاده که در مرکز پژوهشها بود، تحقیقاتی کرده بودند روی رشتههایی که توی مزارع کار میکنند که اینها چه و چه ... که این تحقیقات به عقیده کاملاً غلط بود، چون در اولین مقالهای که سخنرانی شد، انجمن سرطان آمریکا بعد از سخنرانی من اعلام کرد که بله برای درمان اعتیاد، سرطانها و بیماریها ما میتوانیم ماده تریاک را مورداستفاده قرار دهیم و طبق تحقیقاتی که انجام گرفته تریاک میتواند در بعضی از درمان سرطانها کمککننده هم باشد، تحقیقاتی که توسط برجستهترین مراکز تحقیقاتی انجام گرفته که تریاک سرطانزاست، اینجا کاملاً ثابتشده اینطور نیست و آنها بر اساس آمار این صحبت را کردهاند، ولی در اینجا طبق مسائل آماری نیست، مسئله ثابت شده طبق تحقیقات بیولوژیکی و کلی آزمایشهای مغز و نخاع و... از بیماران و درمان شدن آنها ثابت کردیم که تریاک ماده سرطانزا نیست و این حرف غلط است.
پس وقتی گاهی اوقات میگوییم بعضی چیزها غلط است، چیز عجیبی نیست میبینید آن چیزی که مقاله شده و در سطح جهانی هم منتشرشده غلط هست، اگر الآن جستجو کنید cancer و اپیوم، بلافاصله مقالاتی میآید بالا، بنابراین بعضی پروتکلها هستند که تا انشاالله ذرهذره درست و اصلاح بشود تا ما به نتیجه بهتر و پروتکل صحیحتری برسیم، مثلاً روی همین شربت تریاک در بعضی مقالات نوشتهشده که اگر زنی حامله هست و معتاد هم بوده نمیتواند از شربت تریاک استفاده کند و باید متادون استفاده کند، درصورتیکه برای زن حاملهای که قبلاً تریاکی بوده، اگر متادون استفاده کند عین سم است و بهترین دارو برایش همان شربت ot است، اگر کسی بیماری قلبی دارد گفتهشده شربت تریاک استفاده نکند، درحالیکه کسی که بیماری قلبی دارد متادون برایش مثل سم است و بهترین دارو برایش تریاک هست به شرطی که بلد باشد و بهاندازه و دوزش باشد، دوز و اندازهاش را اگر بلد باشد میتواند کاملاً بهعنوان یک داروی خوب مورداستفاده قرار دهد، چون دوز دارو بسیار مهم است. امیدوارم یک روزی تمام این پروتکلهای غلطی که مشکلساز هم هست درست شود.

ما راجع به هرویین صحبت کردیم و یک ماده جدید هم از هرویین گرفتهشده بنام سورچه که بیشتر بچهها میدانستند و در مورد سورچه مطالعاتی هم انجام دادیم، حالا هر کس تجربهای راجع به سورچه دارد بیان کند، مثل اینکه بابک تحقیقاتی را انجام داده است، شما اگر راجع به سورچه اطلاعاتی دارید، لطفاً بگو از چه چیزی تشکیلشده و چطور مادهای هست؟
سلام دوستان بابک هستم مسافر؛ خب من قبل از اینکه راجع به دستور جلسه صحبت کنم روز جهانی مهندس را به جناب مهندس تبریک میگویم. تأثیر عملکرد شما تا ابد بر پیشانی کائنات میدرخشد و خوشحالیم که در کنار شما هستیم و اجازه خدمت داریم. در رابطه با سورچه این کلمه از کلمه سورچرانی گرفته شده و به دلیل استفاده در مهمانیها برای ایجاد سرخوشی و حالتهای شادیآور از این کلمه استفاده میشود و درواقع همان هروئین غلیظ شده است که در لابراتوارها مثل کراک که ماده مخدر صنعتی است و از هروئین گرفته میشود سورچه هم به همین شکل است و خیلی هم از هروئین قویتر است و نام آن چون اسم هروئین بار بسیار منفی دارد در اجتماع و کسی که از هروئین استفاده میکند انرژی بسیار منفی که پشت اسم هروئین است را دارد اما سورچه از کلمه جدیدی برای آن استفاده شده و افراد با آن آشنایی ندارند و بهعنوان یک ماده مخدر جدید وارد جامعه شده و اکثر جوانهایی که از آن استفاده میکنند در فاصله زمانی کوتاهمدت مجبور به تجدید آن همانند هروئین هستند یعنی خیلی زود نشئگی را ایجاد کرده و خیلی هم زود تأثیر آن از بین میرود و فرد مجبور به استفاده دوباره است.
سندروم محرومیت و خماری آن از هروئین بسیار بالاتر است و درواقع نسخه قویتر کراک است. نفراتی که در کنگره داشتیم با توجه به اینکه سورچه دو سال است وارد بازار شده ما سفر دومی نداشتیم که به درمان سورچه رسیده باشد و بهعنوان کیس ریپورت اما از سفر اولیهایی که تحقیق کردیم همه آنها پروتکل هروئین جواب داده و الآن سه چهار ماه یا پنج ماه سفر مصرفکننده سورچه زیاد داریم در کنگره و سؤالاتی که از آنها داشتم آن زمان سازگاری ممکن بوده چند روزی آنها را اذیت کرده باشد.
اما بعد کاملاً پروتکل درمانی هروئین به آنها جواب داده و ماندگار هستند و دارند سفر میکنند. ماده مخدر سورچه به قیمت گرمی 300 هزار تومان در بازار فروخته میشود یعنی 50 تا 100 هزار تومان از هروئین گرانتر. ازلحاظ ظاهری پودری سفیدرنگ بین سفید و قهوهای و کرم رنگهایش متغیر هست با توجه به لابراتواری که در آن تولید میشود و کیفیت خروجی لابراتوار. چیزی که بسیار مهم بود در رابطه با سورچه این هست که با توجه به اینکه استفاده آن مثل هروئین به سه صورت اسنیف (استنشاقی)، تزریق و دودی استفاده میشود و قیمت بالای آن، فروشندگان شیر خشک و یکسری پودرهای دیگر با آن قاطی میکنند برای سود بیشتر و افرادی که این را تزریق میکنند بعد از مدتی کوتاه باعث انسداد رگها میشود و آسیب به کلیه و کبد میزند. موضوع دیگری که متفاوت هست بین مصرفکنندگان سورچه و هروئین و کراک این است که در سورچه بدن سریع شروع به عفونت میکند که رایجترین آنها عفونت رگهای ورودی قلب بوده است. سپاسگزارم.
جناب مهندس: کسانی که تزریق میکنند عفونت میکنند یا آنهایی که میکشند و اسنیف میکنند؟
مسافر بابک: کسانی که تزریق میکنند به علت وجود ناخالصیها انسداد رگ پیدا میکنند؛ اما آنهایی که در دراز مدت مصرف میکنند باعث عفونت در رگهای آنها میشود.
جناب مهندس: پایه اینها همه تریاک است، تریاک میشود مورفین و بعد هروئین از مورفین گرفته میشود. یک کیلو مورفین 900 گرم هروئین میدهد. حالا سورچه پایهاش همان تریاک است یا شیمیایی با آن ترکیب شده است؟
مسافر بابک: در سورچه یکسری مواد شیمیایی با آن قاطی میکنند مثل کراک، اما سورچه خلوص بالاتری دارد؛ یعنی به خود هروئین که لابراتواری هست یکسری موارد شیمیایی دیگر اضافه میکنند که بحث آسیبهای جسمی مثل عفونت بدن و انسداد رگها را در پی دارد که شایعترین آنها عفونت رگهای قلب است.
جناب مهندس: منظور من این است مثلاً هروئین را که اول خالص بود به آن آنتی پرین (Antipyrine) و چیزهای دیگر اضافه میکنند دکه قابل دود کردن بشود و چیزی که به آن اضافه کردند داروی بیضرر و خنثی بود و در پزشکی هم قابلاستفاده بود با توجه به اینکه دکتر داروساز هم ما اینجا داریم در داروسازی یک موقع داروهایی اضافه میکنند که ضرری ندارد. حالا منظور من این است که ماده شیمیایی صنعتی مثل شیشه که نشئهآور باشد و به آن اضافهشده است؟ آیا به این قضیه برخورد کردید؟
مسافر بابک: من متوجه شدم که یکسری مواد شیمیایی به آن اضافه میشود؛ اما نتوانستم پیدا کنم که آن مواد شیمیایی چه هست؛ اما در تحقیقات میدانی من از مصرفکنندگان میگفتند نشئگی آن چندین برابر از کراک بیشتر است. اگر اینها را کنار هم بگذاریم طبق فرمایش شما حتماً ماده شیمیایی به آن اضافه میشود که نشئگی را بیشتر میکند؛ اما نام آن ماده را هنوز نمیدانیم.
جناب مهندس: ما از تریاک مورفین را میگیریم و از مورفین هروئین را؛ اما موقعی که از تریاک مورفین میگیریم هر تریاک بین 3 تا 23 درصد مورفین دارد. وقتی مورفین را گرفتیم کلی مواد دیگر مثل کدئین، نارسئین، پاپاورین و خیلی چیزهای دیگر درون آن است. کراک را که درست کردند آمدند از آن مواد دیگر تریاک هم استفاده کردند و قاطی مورفین کردند که کراک به دست آمد. حالا سؤال اینجاست که در سورچه آمدهاند از همان مواد تریاک استفاده کردهاند یا از مواد مخدر صنعتی دیگری مثل آمفتامین استفاده کردهاند. این را دوستان موردمطالعه قرار بدهند.
سخنان همسفر سارا:
سلام دوستان سارا هستم همسفر، روز مهندس را تبریک میگویم. بالای 150 هزار نفر در جامعه کنگره بهراحتی زندگی میکنند و ما قدردان زحمات شما هستیم. با تشکر از آقای بابک، با توجه به آزمایش من در مورد سورچه، من دو نمونه سورچه را مورد آزمایش قرار دادم که یکی از آنها مخلوط هروئین و شیشه بود. هفته پیش کیسی داشتیم که میگفتند توهم دارد و متوجه شدم که آمفتامین هم در آن قاطی هست؛ اما مورد بعدی شیر خشک و نشاسته و مورفین بود که باهم قاطی کردند و بهعنوان سورچه میفروختند.
با اجازه چندین پزشک آزمایش خون از مصرفکنندگان سورچه گرفتیم که همه آنها بعد از مدتی حدود 6 ماه مصرف دچار مشکلات خاص کبدی شده بودند مثل سینوسهای کبدی. مصرف طولانیمدت مشکلات قلبی را به وجود میآورد اما خیلی سریع روی کبد تأثیر میگذارد و اکثر آنها دچار توهمهای شدید بودند و درصد مصرف شیشه در آن بالاتر از مورفین بود. یک خانم مسافر بود که در مورد مصرف سورچه از ایشان پرسیدم پروتکل هروئین خیلی سریع به آنها جواب داده بود و سازگاری برایشان بسیار مهم بود و در 21 روز تا 60 روزی که شما فرمودید برایشان مهم بود اما آن شخص میگفت باید خیلی خواست قوی داشته باشیم چون مصرف سورچه بسیار لذتبخشتر از هروئین است. ولی مصرفکنندگان بیرون بیشتر ناخالصی (شیر خشک، هروئین و نشاسته) را تجربه میکنند و خود نشاسته چون همخوانی ندارد پس از ترکیب با مواد دیگر بسیار عوارض شدید دارد و مورفین هم که از عوارض آن مطلع هستید. بنده در آینده جزییات بیشتری ارائه خواهم داد.
جناب مهندس: متشکرم، آنهایی که ناراحتی کبدی پیدا کردند مصرفکنندگان دودی بودند یا با تزریق و اسنیف هم ناراحتی کبدی پیدا کردند؟
همسفر سارا: کسانی که تزریق داشتند ناراحتی کبدی پیدا کردند به علت تأثیر سریعتر و درنتیجه تخریب سریعتر؛ اما کسانی که دودی بودند بیشتر عفونتهای شدید ریوی داشتند، سرفههای مزمن شدید و تنگی نفس خیلی زیادی داشتند.
جناب مهندس: وقتی قدیم تریاک و حشیش و هروئین مصرف میکردند دیگر این مسائل را نداشتند. تریاکی کبدش خراب نمیشد. البته بیضرر نبود ولی مبتلا به این بیماریهای خطرناک نمیشد حتی بعد از 40 یا 50 سال مصرف، یا هروئین یا حشیش. اینها جدیداً که صنعتی قاطی آنها شده خطرات بسیار زیادی هم دارد. خب کیس هایی داریم که مربوط به مصرف سورچه بودند.
سخنان مسافر میلاد:
سلام دوستان میلاد هستم مسافر، مدت تخریب 15 سال، آخرین آنتی ایکس مصرفی هروئین، شیشه، سورچه، روش درمان DST و داروی درمان OT سفر کردم و 16 روز است که آزاد و رها هستم. در ادامه سفر سیگار انجام میدهم با روش DST و بهوسیله آدامس نیکوتین به راهنمایی جناب حامد شمس، مدت سفر 10 ماه ورزش فوتسال.
از گذشته و تخریبهای مواد من در سن 12 سالگی با کراک آشنا شدم و پس از چهار پنج سال مصرف با هروئین و شیشه آشنا شدم. در این زمان کمپ هم میرفتم و پارسال با مصرف هروئین، شیشه و سورچه که یک ماه آخر مصرفم آن را مصرف میکردم با کنگره آشنا شدم. من در بدو ورودم با 3 وعده 3 سیسی سفرم را شروع کردم و به 16 و نیم رسیدم و تا 3/0 که رها شدم.
جناب مهندس: الآن حالت چطور است؟ وسوسهای داری؟ خداوکیلی! اگر در محیطی قرار بگیری که در حال مصرف سورچه هستند چطور؟!
مسافر میلاد: بههیچوجه، هیچ وسوسهای ندارم، من پدرم مصرفکننده است و مادهای که خودم مصرف میکردم را مصرف میکند و الآن هم جلوی من مصرف میکند و من هیچ وسوسهای ندارم.
جناب مهندس: الآن شما این نکته را بگیرید، به اعتقاد من چیزی به نام وسوسه در مسئله اعتیاد وجود ندارد و غلط است. آدم گرسنه نیاز به غذا دارد. مصرفکنندهای وسوسه دارد که بدنش مواد مخدر تولید نکند. برای بدن مواد مخدر از ملزومات است. یا باید از بیرون بگیرد یا از درون تولید کند. اگر درون تولید کند اصلاً وسوسه وجود ندارد. سیستم DST کارش این است که از بیرون کم میکند و سیستم درون را راهاندازی میکند. وقتی سیستم درون راهاندازی شد دیگر شخص وسوسه ندارد و نکته مهم همین است که جای مواد مخدر را هیچچیز نمیتواند بگیرد. نه خدا نه پیغمبر و نه عشق و پول و ثروت و ازدواج. جای مواد مخدر را فقط مواد مخدر درون بدن میگیرد. اگر درون بدن مواد مخدر تولید کند خوب میشود. من روز چهارشنبه دوتا رهایی دادم. اسم گروه را نمیبرم اما یکی از آنها بقول خودش 18 سال پاکی داشت.
یکی 15 سال؛ یعنی 15 سال قطع مواد کرده بود با حال خراب. پرسیدم 18 سال خمار بودی گفت 18 سال است روزگارم سیاه شده است. چون مصرف نمیکند اما بدن تعادل ندارد. ایشان اگر میگویند وسوسه ندارم نه اینکه اراده قوی آهنین و پولادین دارد یا جهانبینی را خیلی خوب یاد گرفته است. خیر، به خاطر اینکه مواد مخدر را بدنش تولید میکند و دیگر نیازی ندارد. همه بچههای کنگره 60 در همین شرایط هستند که چون سیستم درونی بدن راه میافتد دیگر وسوسهای ندارند. ضمناً در درمان هروئین ما سه رقم پروتکل داریم که یا TDS 1 سیسی شروع میکند یا TDS 2 سیسی شروع میکند یا TDS 3 سیسی شروع میکند؛ یعنی فردی که وارد کنگره 60 میشود چه هروئین، چه سورچه مصرف او باشد یا دیلی 3 سیسی یا 6 سیسی یا 9 سیسی دیلی مصرف داروی OT او است؛ و این میرود بالا و ثابت نمیماند تا 16 و نیم سیسی بالا میرود و بعدازآن پایین میآید تا به نقطه صفر برسد. متشکرم مرسی.
سخنان مسافر بهزاد:
سلام دوستان بهزاد هستم یک مسافر، تخریب 20 سال با مصرف هروئین. 11 ماه و 15 روز سفر کردم به روش TDS با داروی درمان OT با راهنمایی آقا شهاب در شعبه ستارخان و سفر سیگارم انجام دادم زیر نظر آقای حجازی. رهایی از مواد 6 ماه و نیم و رهایی از سیگار 6 ماه.
تخریب من هم در ابتدا با مشروب شروع شد در شانزده، هفده سالگی، بعد سراغ حشیش رفتم، بعدازآن تریاک و شیره و بعد کراک و شیشه و در نه سال آخر هروئین مصرف میکردم، در هنگام ورود به کنگره با TDS سه سیسی شروع کردم و تا چهار و نیم سیسی جلو رفتم و بعد به سمت پایین تیپر شد.
به نظر من سرعت تخریب هروئین خیلی بالاتر از بقیه موادها است، البته بقیه رو من نه سال بهصورت مداوم مصرف نکردم، اما در مقطع یک سال شیشه و کراک میکشیدم اما هروئین آنقدر شیب تخریبش زیاد است که به نظرم یک سال کشیدن آن بهاندازه ده سال تریاک کشیدن است و طوری که هیچوقت چشم آدم سیر از کشیدن نمیشد، شاید از لحاظ بدنی هم به اصطلاح نشئه بودم؛ اما دوست داشتم همیشه زرورق دستم باشد و استفاده کنم.
شده بود که ساعت سه شب از چرت بلند میشدم و میرفتم داخل ماشین یکذره مصرف میکردم و برمیگشتم، نشئه هم بودم اما احساس میکردم باید یکم دیگر استفاده کنم، در مورد روش DST هم من روشهای دیگر را امتحان نکردم اما بهصورت سقوط آزاد تجربه قطع مصرف زیاد داشتم، حتی یکبار تا ده ماه هم سیگار و هم مواد را ترک کردم اما طبق فرمایشات آقای مهندس، بدن همچنان نیاز داشت، بعد از دو سه هفته که از سقوط آزاد میگذشت بهظاهر خوب بودم اما وسوسه داشتم و دوست داشتم باز مصرف کنم، خدا را شکر در کنگره سیستم بدن طوری بازسازی میشود که دیگر احساس نیاز به مواد مخدر ندارم، فارغ از روش DST، جهانبینی که کنگره به من یاد داد مسیر زندگیام را تغییر داد و واقعاً هیچ حسی به مواد ندارم چون من دیشب یک مسافر سوار کردم که مصرفکننده بود و جلوی من شروع کرد به هروئین کشیدن و من ریلکس و آرام به مقصد رساندمش بدون اینکه اذیت بشوم، الآن هم حس و حال خیلی خوبی دارم و تشکر میکنم از آقای مهندس.
پرسش خانم دکتر سارا مقدم:
فرمودید یک ماه تخریب سورچه داشتید آیا توهم هم داشتید؟ چون کیس هایی که من با آنها صحبت کردم توهمشان با شیشه فرق داشت، آیا در آن یک ماه توهم هم داشتید یا خیر؟
پاسخ مسافر میلاد:
من توهمی روی سورچه احساس نکردم، چون شیشه هم همراهش مصرف میکردم شاید به خاطر این بوده، اما گرایش خیلی شدیدی داشتم یعنی نسبت به هروئین خیلی بیشتر بود، بیشتر از یک ماه هم نشد مصرف من و توهم خاصی ندیدم.
آقای مهندس: چون کوتاه بوده اگر توهمی هم داشته باشد در یک ماه توهم خودش را شروع نمیکند، برای آمدن توهم باید چند سال بگذرد.
پرسش دکتر رضا:
سلام دوستان رضا هستم همسفر، روز جهانی مهندس و هفتهی دیدبان را تبریک میگویم، جالب است آقا میلاد گفتند چند روزی از رهاییشان میگذرد و در خانه مصرفکننده هست و ایشان گفتند اصلاً وسوسه نمیشوند، خواستم بدانم علت اینکه یک ماه آخر سورچه به مواد مصرفی شما اضافه شد چه بود؟
پاسخ مسافر میلاد:
اتفاقی افتاد و من به شهرستان رفتم و مواد مصرفی من چون هروئین بود آنجا پیدا نکردم و مجبور شدم سورچه استفاده کنم و درواقع جایگزین کردم.
آقای مهندس:
پیش ساقی میروی میگوید که تریاک ندارم هروئین خوب دارم میخواهی بدهم؟ هروئین ندارم؛ اما سورچه خوب دارم مثل هروئین بهتر هم هست ببر امتحان کن، معمولاً اینجوری میشود.
پرسش دکتر محمد:
سلام محمد هستم یک همسفر، گفتند که پدرشان هم مصرف میکنند برای من خیلی غیرطبیعی بود با تجربهی سی الی چهلسالهای که دارم. چه انگیزهای باعث شد که در روند ترک بیاید؟ چه شد که آمدید و درمان شدید؟
پاسخ مسافر میلاد:
حقیقتاً از موادخسته شده بودم، من پانزده سال در اعتیاد بودم، من هفت، هشت بار کمپ خوابیدم، آنقدر که نوشتارهای کمپ را میدیدم خسته میشدم از آنها، خداوند کمک کرد و آشنا شدم با کنگره، من خیلیها را امتحان کردم هیچ جایی را مثل کنگره من پیدا نکردم که هم روی جهانبینی من کار کند و هم آگاهی من را نسبت به مواد مخدر بالا ببرد و هم به من توضیح بدهد که مواد مخدر در بدن چهکاری انجام میدهد، جای دیگر توضیح نمیدادند، من را میبردند کمپ بیستویک روز میماندم بعد که بیرون میآمدم اولین کاری که میکردم مصرف مواد بود و این روند ده سال ادامه داشت یا خانواده میبرد یا خودم خسته میشدم تمایلی میرفتم کمپ، ممنونم.
آقای مهندس:
اعتیاد بهگونهای است که بعد از چند سال مصرف فهمیدی که معتاد شدی دیگر میخواهی ترک کنی، هر مصرفکنندهای موقعی که میفهمد که معتاد شده، اول ذرهذره مصرف میکند اما یک روز میفهمد که معتاد شده، همه میخواهند ترک کنند، همه چندین بار اقدام به ترک کردند، این است که بین همه هست همه میخواهند ترک کنند؛ اما راه درستی را پیدا نمیکنند، آدم موقعی که گرسنه هست بوی کباب احساس کند دلش میخواهد، بوی نان بربری احساس کند دیوانه میشود، موقعی که سیر باشد میخواهد چکار کند، سیر باشد نیازی ندارد، اصلاً نشئگی یعنی چه؟
چرا احساس میکند هروئین میخواهد بکشد؟ نشئگی یعنی بالا رفتن مواد مخدر درون بدن، مواد مخدر بیرونی هم کمک میکند مواد مخدر درون بالا برود و گسترش پیدا کند و احساس سرخوشی کند. داشتم یک برنامه تلویزیونی نگاه میکردم، قهرمانان المپیک که خودکشی کردند را داشت نشان میداد که چندین قهرمان جهانی بعد از مدتی اقدام به خودکشی میکنند، همهی اینها میگفتند که علت خودکشی آنها افسردگی بوده؛ اما هیچکدام علت واقعی را نفهمیده بودند، علت واقعی خودکشی یک ورزشکار در سطح جهانی این هست که موقعی که برای مسابقات جهانی دارد خودش را آماده میکند مرتب ورزش میکند و با ورزش مداوم مواد مخدر درون بدن بالا میرود، دینورفین، اندورفین، انکفالین، سطح ماده مخدر بدن بالا میرود و سرخوشی کاملاً عالی دارد.
اما وقتیکه یکمرتبه مواد مخدر را پایین میگذارد، میشود خماری، خماری هم یعنی افسردگی، علت اصلیاش این است، مثل افسردگی بعد از زایمان، وقتی مادر حامله هست، به علت وضع حمل و مواد درون بدنش مواد کاهش پیدا کرده و مخدر طبیعی بدن ذرهذره بالا میرود، وقتی مادر زایمان کرد دیگر سطح مواد مخدر درونی پایین میاید و مادر احساس افسردگی میکند، حالا موقعی که سزارین باشد این قضیه بهمراتب بدتر هست، وقتی مادر به بچه شیر نمیدهد این بهمراتب بدتر است، البته این بحثهای فیزیولوژی دارد که من در کتاب نوشتم، این هست که این مسئله خیلی مهم است.
اما اگر بدن مواد مخدر داشته باشد اصلاً نیازی به هیچچیزی ندارد، یعنی چیز عجیب و سختی نیست که اینها دیگر وسوسه ندارند، خب بعد میگویی خداوندا آرامشی عطا فرما، مثل این میماند که نانوایی بروی و بگویی آقای دکاندار یک نانی عطا فرما، میگوید خب پولش را بده، آقای قصاب یک کیلو گوشت عطا فرما، میگوید آقا پولش را بده، وقتی میگویی خدایا آرامشی عطا کن میگوید خب عملیاتت را درست کن، کارت را درست کن، خودت را جمعوجور کن، زندگیات را مرتب کن صراط مستقیم برو از ضد ارزشها فاصله بگیر تا من آرامش عطا کنم، شما مجانی بگویی خدایا آرامشی عطا فرما، داری هروئین میکشی وسوسه داری، هزار مشکل داری، ضد ارزش انجام میدهی بعد میگویی خدایا انجام بده؟! خدایا من را هدایت کن، دزدی میکنی سرقت میکنی رشوه میگیری، همه کاری انجام میدهی بعد میگویی خدایا من را هدایت کن؟ از این خبرها نیست، صد میلیون بار هم بگویی خدایا آرامشی عطا فرما میگوید پولش را بده تا عطا کنم، رایگان نیست، دعا میکنی دعا موقعی مستجاب میشود که در جهت دعا حرکت کنی، آن وقت بله، از شما حرکت، خدا هم برکت. اگر سوالی دارید بفرمایید.
پرسش خانم دکتر مرادی:
سلام فاطمه هستم همسفر، دکتر مرادی هستم مؤسس و مسئول مرکز فنی گلریزان ستارخان. در رابطه با مطلبی که سارا خانم در مورد سورچه فرمودند که در عرض شش ماه مشکلات کبدی ایجاد میکند، خواستم عرض کنم که خیلی قابل استناد به نظرم نمیتواند باشد چونکه شش ماه زمان خیلی کمی است در مورد مطالعه روی کبد مخصوصاً بیماری مثل سیروز (Cirrhosis) که ایشان فرمودند، مگر اینکه قبل از آن شش ماه یک بیس کبدی از این بیماران داشته باشیم، این ایراد به این مسئله وارد هست، متشکرم.
مشارکت دکتر جعفر:
سلام دوستان جعفر هستم یک همسفر میخواستم ببینم در چه جامعهای اعتیاد بیشتر هست که این عزیزمان گفتن از ۱۰ سالگی مصرفکننده شدند و میخواستم ببینم برای پیشگیری از این روند چه باید کرد؟
مشارکت دکتر مجید:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر؛ عرض ادب و احترام دارم در اینجا مصرفکنندگانی را میبینید؛ که تا حد قهرمانی دارند اینجا ورزش میکنند در خصوص سؤال دکتر برای پیشگیری ۳ مقطع را میشود مثال زد؛ خانواده، جامعه، ادارات. باید از علم جدید و روز استفاده شود و الآن خوشبختانه در خصوص علم به نتایج بسیاری در کنگره میرسیم و این درمان اعتیاد درمان سورچه که یک علم بزرگی هست هزینهای ندارد و ممنونم از جناب مهندس که به من پزشک بدون اینکه بخواهم هزینهای را پرداخت کنم از این آموزشها میتوانم استفاده نمایم. متشکر مرسی.
آقای مهندس:
مواد مخدر یک سری ویژگیهای مثبت دارِد، یعنی مشکل فرد رو حل میکند این را ما باید بپذیریم. هروئین، تریاک اینها الکی نیست چیزی بنام مواد مخدر نداریم. تریاک یک دارو و پرمصرفترین داروی جهان کدئین که از مرفین درست میشود و از تریاک گرفته میشود و الی آخر. شخص میخواهد درس بخواند مواد مصرف میکند که بیدار بماند و منظور اینکه مواد مخدر مشکل شخص را حل میکند ولی در کوتاهمدت و موقعی کاربرد دارِد که ما موضوع رو بیایم و بشکافیم. مواد مخدر بده مصرف نکن، جیبهای بچهات بگرد، بچه رو کنترل کن اینها هیچکدام نیست. ما موقعی میتوانیم پیشگیری کنیم که بیایم مسئلهای مواد را در جسم مشخص کنیم، روی مواد داخلی بدن و ژنها بررسی کنیم. یا بگوییم مسئله سلولی، مولکولی، ژن و بگوییم این مشکل و مسئله را دارِد به غیر از این پیشگیری امکانپذیر نیست؛ و مواد مخدر از زمان آدم و حوا که خدا خلق کرد آن مشکل بود تا الآن و ادامه دارد. ولی مواد مخدر برای همه وجود دارد، بر روی ثروتمندان، مجردها، بیکارها و در تمام جامعه پراکنده است؛ و اگر صورتمسئلهای اعتیاد را خوب بشکافیم میتوانیم اعتیاد را درمان کنیم و هم مهار در جامعه که شما به آن اشاره نمودید. دستور جلسه بعد هم ترکیبات سورچه است.
نگارش: مسافر بهمن
تنظیم: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
3542