راهنماها در کنگره الگوهای بی‌نقص هستند

جلسه یکم، از دوره سی‌وششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی امین قم، ویژه مسافران با استادی  مسافر محمد، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر میلاد، با دستورجلسه «وظایف راهنما و رهجو» روز یکشنبه 7اسفند ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
تشکر می‌کنم از تمام کسانی که نوشتارها رو قرائت کردند،از نگهبان جلسه، گروه مرزبانی و ایجنت محترم و راهنمای لژیون دوم که به من اجازه دادند من در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم.
اما در مورد دستور جلسه امروزکه «وظایف راهنما و رهجو»است، راهنماها در کنگره الگوهای بی‌نقص هستند و وظایفشان را به خوبی و درستی انجام می‌دهند چون خدمت راهنمایی مسئولیت سنگینی است و شرط راهنما بودن فقط ورود به سفر دوم نیست بلکه باید شخص امتحان کمک راهنمایی بدهد، نیاز به عشق بالایی دارد و اگر عشق نداشته باشی موفق نمی‌شوی من خودم امتحان دادم و قبول نشدم شاید هنوز به آن سطح موردنظر نرسیده بودم شرط قبولی این است که تمام مطالب رو مطالعه کرده باشی از خودت بگذری تا بتونی به یک انسان نیازمند مثل من و دیگران کمک کنی.
جایگاه راهنمایی خیلی محترم است و من رهجو وظیفه‌دارم به آن احترام بگذارم جناب مهندس در صحبت‌های  روز چهارشنبه  فرمودند که رهجو باید مثل مرده باشد در دست راهنما یعنی کاملاً بی‌تحرک وبی اراده باشد و تسلیم راهنما باشد و وقتی وارد کنگره می‌شوم هرچه می‌دانم بگذارم پشت در کنگره و وارد شوم چون اگر این اطلاعات برای من مفید بود که من معتاد نمی‌شدم حال و روز من این‌قدر خراب نمی‌شد .روز اول با چه حال خرابی وارد کنگره شدم پس وقتی وارد شدم باید به راهنما احترام بگذارم گوش‌به‌فرمان باشم و نباید وارد حاشیه بشوم و به کم شدن پله اعتراض نکنم چون به درمان نمی‌رسم  حرفشان را گوش بدهم و سی‌دی‌ها رو کامل بنویسم.
جناب مهندس فرمودند که فقط با اوتی نیست چون اگر با اوتی بود جدول را به دیوار می‌زدم و همه کم می‌کردند ما باید در جهان‌بینی رشد کنیم، آن‌هم با کمک راهنما امکان‌پذیر است که با گوش کردن به حرف راهنما روزبه‌روز حال من بهتر می‌شود که من خودم این‌رو تجربه کردم.چون من محمد تو خیلی مسائل ضعف داشتم از سلام کردن بگیر تا مسائل بزرگ در خانواده، من رهجو باید در درمان اعتیاد از راهنما کمک بگیرم نه مسائل کاری یا اقتصادی و راهنما در درمان، الگوی من است ومسئله دیگر من را از درمان دور می‌کند،اینکه راهنما دوست و رفیق من نیست استاد است و باید بی‌کم‌وکاستی به حرفش گوش بدهم و اگر این‌قدر جناب مهندس برای نوشتن سی‌دی تأکید می‌کنند برای این است که از آموزش‌ها عقب نمانیم و بتوانیم آن‌ها را در زندگی کاربردی کنیم.
شما باید برای رسیدن به درمان حداقل ده ماه صبر کنید که به رهایی و حال خوش برسید و وقتی به رهایی می‌رسید همه از چهره و رفتار شما تغییر شمارا متوجه می‌شوند که این تغییرات از همان اول سفر هم قابل‌ رؤیت است که فقط با گوش کردن به حرف راهنما به این حال خوش می‌رسیم چون تمام این عزیزان، راهنماها و مرزبان‌ها و ایجنت، رایگان به من خدمت می‌کنند و به حرف‌های من گوش می‌دهند ماه اول را همه یادمان است که با چه حالی وارد شدیم و این عزیزان با چه روی خوبی با ما برخورد کردند و این‌که هم سی دی می‌نویسند، هم عضو لژیون سردار هستند، هم در کارشان موفق هستند پس من هم می‌توانم شبیه این عزیزان باشم و راهنماها تلاش می‌کنند من راهم شبیه خودشان کنند تا به این حال خوش و جایگاه برسم.
من باید با احترام گذاشتن و کاربردی کردن حرف‌هایشان، به آن‌ها احترام متقابل  بگذارم و امیدوارم همه بتوانیم از خدمتگزاران کنگره باشیم.

تایپ: مسافر میلاد (لژیون یکم)
ارسال خبر: مسافر احمد (لژیون یکم)