English Version
English

سخنی با خود

سخنی با خود

به‌دنبال انتخاب موضوعی برای شرح بیان حال خود، قلم برداشتم و شروع به نوشتن کردم.

دراین‌میان خودرا از لابه‌لای جبهه افکار که دسته‌دسته کنار هم جمع، برای سردرگم کردن من، با نوایی خوش و با لعابی رنگی شروع به نواختن میکردند، یافتم؛ که گفتند:

آیا تو خود دلیل نوشتن را می‌دانی؟!

به‌نظر تو، نشان‌دادن افکار و احوال درون یک نفس به نفوس دیگر، تو را آرام خواهد کرد؟

در آن لحظه ، من، ما شدم!

یکی میگفت: چه کنم؟ آیا دست از نوشتن بردارم؟ فقط به‌خاطر ترس از این‌که آیا این کار اشتباه باشد؟ دیگری گفت: به راهت ادامه بده و بنویس، چراکه نوشتن تو، "فرمان" است!

سردرگم و جاهلانه در میان "من" های ساخته‌شده در ندامتگاه منیت شهر وجودی‌ام؛ که گاهی فراموش می‌کنم که اخیراً برای خود پایگاهی قدرتمند و مرموز در شهر وجودی‌ام ساخته‌اند، از خود پرسیدم؟

آیا به‌راستی، "من"، خود را از دیگران بالاتر می‌دانم ؟ ویا من بسیار پایین‌تر از سطحی هستم که فکر می‌کنم؟

به‌راستی معیار، "سنجش آگاه شدن به جایگاه" چیست؟

پاسخ دادم: نمی‌دانم.

غمگین شدم . . .

صدایی از درون "بلندتر از" دفعه‌ی قبل گفت: خود می‌دانی که نوشتن از همان اول هم اشتباه بود.

ناگهان "روح" با چهره‌ای آرام و با صدایی از جنس "سکوت" که مرا نوازش می‌کرد، گفت: حسن جان برایت مثالی می‌زنم تا بهتر متوجه شوی.

اگر مقیاس سنجش جایگاه "خودت" را عددی از بین "۱ تا ۹" انتخاب کنیم مشکل تو در اعداد "۱ و ۲" است نه در "۸ و ۹" !!!

اگر به‌دنبال دانش جایگاه "خود"هستی باید بدانی که در این اعداد ۹ بیشترین و ۱ کمترین نیست !

به‌دنبال بیشترین نباش زیرا که تمام اعداد کنار هم‌معنا دارند، پس "کوچک‌تر" را بدست بیاور تا معنای "بزرگتر" به طعم تو چشیده شود.

حال، دیگر نگران "کوچک‌تر گمارده شدن" نبودم و با عشق، دوان‌دوان به آغوش "عدد۱" حرکتم را آغاز نمودم. زیرا که "دریافتم" چقدر خوب است که نفوس بالاتر و بلندتر دیگران را ببینیم و خدا را شکر کنیم که نیروهایی با جایگاهی بالاتر میتوانند به جایگاه تو در شروع "معنا"دهند؛ زیرا که عدد ۹ نیز به "وجود" اعداد پایین‌تر، نیز کمک می‌کند.

قلم از نوشتن ایستاد و مبهوتانه

معنی "مکمل بودن" را بارها و بارها شیرین‌تر "احساس کردم".

 

به قلم؛ مسافر حسن لژیون هشتم 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .