English Version
This Site Is Available In English

مصاحبه با مرزبان محترم پارک حافظ مسافر غفار

مصاحبه با مرزبان محترم پارک حافظ مسافر غفار

سابقه آشنایی با کنگره 60 و رزومه ای از خود و شرایط  و مدت زمان رهایی و جایگاههای خدمتی اعلام بفرمایید .
با تشکر از اینکه اجازه دادید درخدمتتان باشم تا آموزش بگیرم ،اینجانب مسافر غفار ، با تخریب بیش از 18 سال آخرین آنتی ایکس مصرفی شیشه ، به روش DST مدت 14ماه و 26روز به روش DST زیر نظر راهنمای محترم آقای امیر جباری سفر کردم ، رشته ورزشی والیبال و مدت زمان رهایی از بند اعتیاد 7 سال و 9ماه  و راهنمای سفر دوم جناب آقای حسن زندی ایجنت محترم پارک حافظ .
سابقه آشنایی من با کنگره 60،حدود هشت سال قبل با یاری همسر و رییس محل کارم بعداز آزمایش و در کمال صداقت و پذیرفتن طی کردن سفر
جایگاههای خدمتی ،دبیری و نگهبانی جلسات ،عضویت در لژیون سردار،مرزبان شعبه، واحد OT، مرزبان پارک حافظ و درحال حاضر قبول شدن در آزمون کمک راهنمایی و با لطف الهی خدمت در این جایگاه .

مهمترین برداشت حضرتعالی از کنگره 60 چه چیزی بوده است؟
تمامی ما که وارد کنگره شده ایم ،یک گذشته داشته ایم در رده های مختلف اجتماعی و خانوادگی مثلا پیر یا جوان ، فقیر یا غنی، پولدار یا بی پول،کارگر یا کارفرما و ... که از بدوتولد مصرف کننده نبوده ایم (هرچند به تعبیر یکی از برادر لژیونی های خودم در اعلام سفرشان ،اعلام مصرف کنندگی از بدو تولد میکردند و دلیل شان هم این بود که پدر و مادرم در کنار یک آتشگاه یا شومینه بساط تریاک و وافورشان برقراربود و من درکنارشان از پستان مادر، شیرمیخوردم و بنحوی مصرف کننده بودم ) و شرایط محیط و خانواده در مقطعی و آرام آرام وارد این وادی نموده آنهم در طیف های مختلف و در خانواده ها و بسترهای مختلف (تربیت خانوادگی) مثل خانواده های مذهبی و روحانی،دکتر و مهندس و تحصیل کرده و فرهنگی و حتی معلم علوم تربیتی و امثالهم که شکل خانواده و سطح سوادش مهم نیست بلکه نوع برخورد و تربیت بعنوان بستراولیه مهم بوده و در بیرون ، محیط آموزشی است که بستر ثانوی و بیرونی است که خیلی ایرادات و لطمات و صدمات و کاستیها دارند و امیدوارم که درآینده بهتر شوند . من خودم در یک خانواده فرهنگی با پدری معلم و مادری فرهنگی رشد کردم ولی مصرف کننده شدم . مهمترین دلیل مصرف کننده شدن ، همین بسترها و آموزشهای غلط و نادرست است که سبب نقصانهای درونی افراد مصرف کننده بدلیل تنوع طلبی و لذت طلبی است و همین آموزشهای غلط که هیچ پشتوانه عقلی و منطقی ندارد . شاید در کنگره دیده باشیم افرادی را که از لحاظ صورآشکار و ظاهری دارای اطلاعات و دانش بالایی هستند و بیان خوبی دارند ولی درگیر این تاریکی بوده و در سفر کنگره به درمان نرسیده یا دوباره به سمت آن تاریکی برمیگردند ، دلیل این موضوع و حفظ خود از برگشت دوباره به دامن اعتیاد و تاریکی ، آموزش مداوم و دایمی است چراکه آموزش یک نقطه ثابت نیست و آغاز و پایانی ندارد و همواره بایست به قله توجه داشت و بعداز فتح و صعود به هرقله ، بایست سکوی پرتاب و نقطه آغازی برای قله های بعدی باشد و دلیل برگشت آن اشخاص عدم آموزش پذیری و تداوم نداشتن در بالابردن دانش و یادگیری هاست و شاید مهمترین عاملش ، منیت و کبر و خودبزرگ بینی باشد .

آموزشهای کنگره عاری از ایرادات و کاملا شفاف و ناب است ، بدور از تعصب کسی که متوجه این آموزشهای ناب بشود هیچگاه و هیچکس نمیتواند به او گیر بدهد که او درکنگره 60 آموزش ندیده و چرا اینطوریه . آموزشهای کنگره مثل یک رود زلال و خروشان است که داره مسیر خودش را طی میکند و هرکس باتوجه به تشنگی اش بطرف آن خواهد رفت اما یک نکته داره ، تازمانی که تشنه یا گرسنه ایم بایست دنبال منبع تامین کننده آن باشیم ، درخصوص آموزش روح هم همینطوره ، منبع درست و اساسی تامین کننده را باید پیدا کرد و تحت آموزش قرارگرفت و مساله بعدی می شود "حس" که هرشخص باتوجه به حس خودش که اختصاصی و مختص همان شخص است از این منبع بهره برداری خواهند نمود مثل پهنای باند اینترنتی که در هرشخص منحصربفرد است و برای کسی که ازلحاظ ذهنی و پایه ای ، آمادگیش را دارا باشد ، از آنجا که یک منبع زلال و شفاف (مانیفیست است یعنی عاری از هرگونه تاریکی و کاملا شفاف) پس برای کسی که طالب آگاهی است و زمینه اش را داراست ،این آموزشها بسیارناثیرگذار و وسیع است و هیچ چیز تکونش نخواهد داد و تاریکیها نمیتواند او را از آموزشها دور بکند ، خود من هم طی این 7 سال و خورده ای رهایی آنچه برایم در درجه اهمیت بود " صداقت " بود که توسط همسر و رییس ام مرا به ترک و درمان رهنمون شدند و بطرف کنگره آنهم برای یک سال سفرکردن هدایت کردند و آزادی عمل و اختیار برایم فراهم کردند تا تمام تلاشم را بر درمان بگذارم و هرلحظه که جلوش میروم ، درحال آموزش هستم و مسیرهای خدمتی مختلف که قبلا اشاره شد را طی کرده ام که در یک سی دی مهندس هم درباره خدمت عنوان کردند که حدود 300نفر در ساختمان کنگره در حال خدمت هستند ولی از آنها شاید 100نفرشان بطور دقیق و درست و باکیفیت دارند خدمت را انجام میدهند و من به اون 200نفر کاری ندارم و این نکته ایشان تلنگری شد برای من جهت انجام یک خدمت باکیفیت و مستمر و حضور مداوم و متداول ،تا هرلحظه طعم لذت واقعی را بچشم و این شد که وارد واحدOT شدم و از ساعت 2تا9شب بودم و همسفرم هم خدمات شایانی و همکاری عظیمی درحق من نموده است که برایم بسیار بغض آور و ارزشمند است و برای جبرانش ، درمسیربودن و حفظ ارزش و اعتبار کنگره و خدمت کردن باکیفیت است که اثرات آن در زندگیم که با یک حقوق بازنشستگی و شرایط معمولی سپری میشود ، برکات و تاثیرات اش را می بینم و از این بابت هم تشکر بسیار ویژه از جناب مهندس را داشته و دارم .
اینکه چرا بایست در همین کنگره خدمت را انجام بدهیم بایست بگویم که هرکدام از ما پیشینه ای داشتیم و ازآنجا که پایان هرنقطه سرآغاز خط دیگری است و هیچ اتفاقی ، اتفاقی نیست من نوعی باید روال خانواده و تحصیل و زندگیم را طی میکردم و مصرف کننده می شدم تا به این کنگره بیایم و در مکانی که مرا و زندگیم را نجات داده است خدمت کنم . هرشخص در اجتماع و خانواده اش یک سری عناوین و جایگاهها دارد مثل پدر، همسر، عمو، دایی، برادر یا خواهر و ...ولی در کنگره 60 بایست مثل خود جناب مهندس بشود یک الگوی پاک و نورانی تا دیگران هم از نور و دانش او بهره بگیرند . بسیار معتادین و مصرف کنندگانی دیده ایم که در جاهای مختلف سرچهارراه،پای بساط،زیرپل ، کارتن خواب یا هم پیاله داشته و در این فضاها بوده اند ولی الان در کنگره می بینم شان که در چه جایگاههای خوبی هستند ، مثال ماها مثال کباب خامی است که گرچه از لحاظ رو و ظاهر سوخته ایم ولی درونمان مغزپخت شده است و از تمامی آن خصوصیات و صفات بسیار بد و غیرقابل بیان تحت آموزشهای کنگره خارج شده ایم و شکل مان عوض شده و حتی در چهره و ظاهرمان هم بعداز رهایی مشخص است و با امضای جناب مهندس و بریدن بند اعتیاد این تغییر شکل و شمایل مشهود است  لذا این آموزشها ، میشوند تیشه ای یا قلمی  برای شکل دادن به آن سنگ وجودی خودمان تا با نوک تیشه آن ناپاکیها را از وجودمان بزنیم و به خودمان یک شکل زیبا بدهیم و هاله خود را بزرگ و روشن کنیم و به دنبال هاله های نورانی تر و روشن تر باشیم و دلیل اینکه برخی با بعضی افراد هم فرکانس و هم هاله جذب شده و از یکسری دیگر دفع می شوند بخاطر همین هاله هاست که بدلیل آموزش ، آمدن و رفتن درکنگره و خدماتی مثل حضور از ساعت 2 و جابجاکردن پل پارکینگ و آرام و پیوسته پخته و برشته شدن است تا مغزپخت شده و از قیدها آزاد و رهابشویم . در کنگره ، تابلوهای بسیاری وجود دارد که اگر علایم و نشانه های آنها را درک کنیم به خودشناسی و عشق خواهیم رسید و چون به ما داده اند ماهم بایست پس بدهیم و آغازش هم یک رهایی واقعی و کاملا درونی است .
نکته دیگر در خصوص جناب مهندس و استاد امین اینستکه ایشان افرادی بسیار دانا ، عاقل ، فهیم و باعلم ودانش هستند که نتایج بررسیها و تحقیقات و مطالعات و جمع بندی شان را به یک زبان ساده و قابل فهم و عوام پسند مخصوصا برای اشخاصی که دراین قشر مصرف کننده و بصورت فیلترشده و بدور از کلمات قلمبه سلمبه دراختیار افراد کم سواد و عوام گذاشته اند و عصاره یک غذای سنگین را بصورت شیره آن به راحت ترین و کاملترین شکل ممکن به خورد افراد این کنگره از زن تا مرد و پیر تا جوان داده و میدهند آنهم به روز و این بسیار بسیار باارزش است لذا بایست همیشه از این جهت ، مدیون ایشان باشیم و رفتار و کردار ایشان جلو چشمان مان باشد که اگر با این نگاه و دغدغه جلو رفتیم و باورش کر دیم و ایمان داشتیم هیچگاه از مسیر درست کنگره و زندگی خارج نخواهیم شد .
آموزش میگیریم ، کاربردیش کرده و در کار ،جامعه و خانه و زندگیمان اجرایی اش میکنیم و این در جامعه کاملا خودش را نشان میدهد و براحتی افراد تحت این آموزشهای کنگره را در اجتماع و جمع ها میتونی تشخیص بدی مثل آقایی که درجریان یک مسابقه کشوری در مشهد ، من تشخیصم این بود که ایشان کنگره ای باشند و بعداز گفتمان دیدم که همینطور بوده و ایشان هم مارا درست تشخیص داده بودند .
کلام آخر هم ، در کنگره اگر چشمان تیزبین داشته باشیم خواهیم دید چه بسیار افرادی را که از اون وضعیت ورودشان به کجاها و چه جایگاههایی رسیده اند و من دیده ام افراد مختلفی را که با سفر درست بعداز اندک زمانی ، داور مسابقات ورزشی شده اند یا از خدمت در آبدارخانه به استادی جلسات رسیده اند و انگار در آنجا پخته شدند و نکته جالب آخرهم ، آنانکه خوبی و پیشرفت دیگران را می بینند و تشویقشان میکنند در درون خودشان آن خوبیها و صفات و ارزشها را دارند لذا هم در دیگران می بینند و هم انگیزه ای می شوند برای جذب دیگران تا آنها هم این ارزشها و خوبیها را یاد بگیرند و نشر بدهند و این می شود که کنگره این میشود با بیش از 110 شعبه در کشور و در فکر جهانی و بین المللی شدن و نشر در کل جهان و تاسیس دانشگاه بین المللی و اعتباری جهانی که تماما از الطاف قدرت مطلق و تلاشهای جناب مهندس و خدمتگزاران آن بوده و خواهدبود .

 

تایپ ویرایش و تنظیم: مسافر محمدرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .