چهارمین جلسه از دوره نوزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶٠ ویژه مسافران نمایندگی شیروان با استادی مسافر عباس و نگهبانی مسافر دانیال و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه « وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من » در روز سهشنبه 1401/11/25 ساعت ١٧ آغاز به کار نمود.پ
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم به خاطر فرصت این حضور و همچنین از لژیون مرزبانی و اینت محترم ممنون و سپاسگزارم که به من فرصت دادند و اعتماد کردند که این جایگاه را تجربه کنم و آموزش ببینم . اما دستور جلسه وادی سیزدهم به نظر من بنیان کنگره با زیرکی و برای روشن شدن وادی سیزدهم در ابتدای صحبتشان روز چهارشنبه از وادی دوازدهم شروع کردند، اینکه در آخر امر، امر اول اجرا میشود . باید در وادی دوازدهم سیر کرده باشی که درکی نسبت به وادی سیزدهم داشته باشی. این آغازها ، این پایانها، هیچوقت بهتنهایی آغازی وجود ندارد ، بهتنهایی پایانی وجود ندارد ، یعنی همهچیز جاری است. وقتی به کلامالله نگاه میکنیم سوره یاسین میگوید « كُلٌّ فِي فَلَكٍ » ، همین وادی سیزدهم است. یعنی تمام هستی در گردش است و هیچچیز در سکون نیست . اینکه شب و روز هست ، اینکه فصول هست ، زمان هست اما فرصت شاید نباشد . که اگر قرار است تغییری صورت بگیرد از همین زنده شدن در لحظات صورت میگیرد. در وادی سیزدهم از ابعاد صحبت میکنند. اینکه یک انسان باکم خردی یا بیخردی در بعد اول است و آموزش میگیرد و به بعد دوم میرسد و اینکه با شناخت و با حرکت و با آموزشها و با خدمت تبدیل به انسان سهبعدی میشود ، همه اینها پلههای ترقی و پیشرفت است . در همین سی دی بازهم اشاره به این دارد که بعضی از انسانها توهم چهاربعدی و پنج بعدی دارند یا با مصرف مواد یکسری ادعاهای پوشالی برای خودشان درست میکنند. اما در وادی دوازدهم میگوید ساکنین چگونه با تغییرات ، فردی کمخرد به انسانی خردمند تبدیل میگردد؟ جانشین پاسخ میدهد : همانگونه که انسانها اختیاردارند دارای یک خاصیت هم میباشند و میبایست تغییرات در خاصیت آنها انجام پذیرد تا تبدیل گردند . این خاصیتها ، این آغاز و پایانها ، این حلقهها قرار است ما را به آنجایی برسانند که از آن صفات وادی دهم و از آن صفتهای گذشته و ضد ارزشی بگذرم و به آن خصوصیت و ویژگی برسم که میتوانم داشته باشم و قرار است در هستی به آن بپردازم . و این امکانپذیر نیست مگر با تکرار . همانطور که میگوید: خواهی شوی خوشنویس ، بنویس و بنویس و بنویس .دیگر دنبال کوتاهترین راه نباش . اما در وادی دوازدهم یک مصرع از شهریار هم هست که گفتنش خالی از لطف نیست: بی ثمر هرلحظه در فکر بهارانم ،،، ولی چون بهاران میرسد با من خزانی میکند. اگر قرار است تغییر تبدیل و ترخیص در من صورت بگیرد ، اگر قرار است از یک سرآغازی به یکپایانی برسم و یک یوم الفصل جدیدی برای من رقم بخورد باید یک بذری را بکارم، باید به یکسری از خاصیتهای وجودی پی ببرم . و اینکه در هستی هدف فقط خوردن و خوابیدن نیست. اینکه در صفحه آخر کتاب ادموند و هلیا پادشاه میگوید هزینه سنگینی را برای انسان دادم و اینکه این هبوط هدفش چه است ؛ ادامه حیات و بودنها . باید ما هم پای مسئولیتهای انسانیمان باشیم و اگر قرار است در جهان پیرامونمان خلقی داشته باشیم بایستی با تفکر در این جهت حرکت کنیم.
تایپ:مسافر مهدی لژیون سوم
ارسال:مسافر پرویز لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
448