هشتمین جلسه از دور هشتم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اردبیل؛ ویژه مسافران و همسفران، به استادی مسافر طیب ، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه " جهان بینی در ورزش" و همچنین تولد یک سال رهایی مرزبان حسن روز پنج شنبه 24 آذر 1401 رأس ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان طیب هستم یک مسافر
خدا قوت به همه خدمتگزاران کنگره 60. از نگهبان و ایجنت محترم سپاسگزارم که بنده را در این جایگاه انتخاب کردند تا آموزش بگیرم. خدمت کنم. دستور جلسه جهانبینی در ورزش هست. ورزش برای بازسازی جسم ضروری هست. در مثلث درمان اعتیاد که شامل جسم، روان، جهانبینی هست و بایستی هر سه ضلع به درمان برسد. بهواسطه مصرف مواد مخدر جسم دچار تخریبهایی شده است که غیرقابلباور هست. شهری را در نظر بگیرید 20 سال بمبارانشده است، چنین شهری بهیکباره درست نخواهد شد. زمان لازم داده بشود تا بهتدریج بازسازی شود. داروی مناسب و کاملترین و بهترین دارو ot هست که نهتنها برای اعتیاد بلکه الان برای سرطان،MS، کولیت و سایر بیماریها در مرحله تحقیقات عملی و علمی در کنگره 60 انجام میشود که در مجلات و محافل علمی معتبر چاپ میشود.
.jpg)
حالا ورزش هم جزو مواردی هست که در بهبود و تسریع این فرآیند کمک بیشتری میکند. ورزش در کنگره از جایی شروع شد که به مشکل برخوردیم، و یکی از مکانهای کنگره مدتی تعطیل شد و اعضا در جای دیگر شروع به ورزش کردند و این جمله مصداق بارز شد که مادر شادیها رنج هست. تعطیلی کوتاه باعث شروع ورزش شد. بعد از 25 سال ورزش بهجایی رسید که در رشته راگبی که یکی از سختترین ورزشهاست کنگره 60 چند نفر در تیم ملی دارد که یکی از آنها مربی تیم ملی هست. در آخر همه این موفقیتها با جهانبینی در ورزش حاصلشده است چون میگوییم در ورزش یا میبریم یا میآموزیم و در آخر انقدر آموختیم که برنده شدن را تحقق بخشیدیم.
سخنان استاد در مورد مسافر حسن:
امروز یک اتفاق خوب هم داریم و آنهم تولد یک سال رهایی مرزبان حسن هست. به خودش و خانوادهاش و ایجنت محترم آقا حجت که راهنمای بنده هم هستند ،پسر کوچکش حسام و به آقای مهندس تبریک میگویم قرار بود آقا حجت بنشینند ولی قسمت من بود به همین خاطر متشکرم.
حسن را همه میشناسیم چون با تخریب زیاد وارد کنگره شد و شرایط حسن فرق میکرد که نمیخواهم بگویم .اگر من جای او بودم اصلاً نمیتوانستم به درمان برسم اما حسن خواست و شد. به حسن هر جی گفتم گفت چشم و توجیه نکرد. حسن را خدادوست داشت.اوایل بود در لژیون آمد و گفت داروی من را یکماهه بدهید و مشکلات دارم و در جلسه نمیتوانم بنشینم و باید بروم. گفتم نمیشود اگر میروی برو فقط قبلش همینجوری گفتم اول برو مرزبانی.
مرزبان رسمی نداشتیم بهزادو ابراهیم و آقا یعقوب بودند جی گفتند و حسن جی شد؟ آمد نشست بهترین سفر را انجام داد، اولین چهل سی دی لژیون را بعد از خودم نوشت، مبصر شد ، تازه واردین شد، هر خدمتی که میگفتند انجام داد والان هم مرزبان شده است. در آخر امیدوارم با شال نارنجی خدمت کند تا نشانهای از این باشد که انسان نبایستی گذشته خود را فراموش کند. خدمتگزار لایقی هست و لایقتر از اینها برای نمایندگی و کنگره 60 باشد.
.jpg)
اعلام سفر:
تخریب بیست سال، آنتی ایکس متادون ، طول سفر 11 ماه ، روش درمان DST،داروی درمان OT، رهایی 1 سال و 14 روز ، راهنمای مرزبانی آقا حجت





آرزوی مسافر:
زمین و مکان برای خود نمایندگی اردبیل داشته باشیم. همچنین تعداد نمایندگی بیشتر شود.
.jpg)
سخنان مسافر حسن:
از کنگره 60، آقای مهندس، دیده بانهای محترم، ایجنت محترم و همه عزیزان تشکر می کنم. می خواهم داستانی را بگویم که بی ربط به خودم نیست.
روزی کارگر حمام پیش بزرگی می رودو ایشان به کارگر می گویند قرار هست شاه بشوی. بعد از بیست سال برمی گردد و می گوید چرا شاه نشدم و آن فرد بزرگ می گوید الان چه کاره هستی. می گوید قبلا کارگر حمام بودم ولی الآن صاحب حمام هستم و بزرگ می گوید که شاهی تو همین هست . این را به خودم ربط میدهم. شاه بودن مصرف کننده زمانی هست که صبح زود بیدار شود، بد اخلاق نباشد، بعد از بیدار شدن دنبال مواد نرود، یعنی در کل در تعادل باشد . این شاه بودن را من ، تمامی کمک راهنمایان و سفر دومی ها تجربه می کنیم امیدوارم سفر اولی ها نیز این شاهی را تجربه بکنند.

سخنان کمک راهنما زهرا:
بنده هم این روز را به حسن آقا و تمامی اعضای کنگره 60 تبریک می گویم. امروز خیلی خوشحال هستم. احساس مادری را دارم که فرزندش متولد شده است. امیدوارم تک تک شماها این روزها را تجربه کنید. من همسفر هم در این جشن ها و رهایی ها لذت می برم . همسفر حسن آقا همیشه یاور و حامی بود و اگر الان تولد گرفته می شود همسفران حسن آقا خیلی نقش داشتند به همین خاطر به مینا تبریک می گویم و امیدوارم خدمتگزار لایقی باشد.

سخنان همسفر مینا:
من از امروز صبح خیلی خوشحال بودم و فکر می کردم تنها من خوشحالم اما آمدم و دیدم همه خوشحال هستند. از کنگره 60 آقای مهندس و خانم آنی و راهنمایم سپاسگزارم. شکر می کنم به خاطر رهایی و تولد حسن. شکر می کنم به خاطر درست شدن حسن، اخلاق حسن. خوشحالم در کنارش ایستادم تا از آن وضعیت خلاص شود. حسن از یاد رفته بود اما خوشحالم برای امروز حسن که در کنار دوستانش ایستاده . فقط خوشحالم.
سخنان همسفر حسام:
تولدت مبارک پدر


عکس: مسافر وحید
نگارش و ارسال: مسافر طیب
پنج شنبه 24 آذر 1401
نمایندگی کنگره 60اردبیل
- تعداد بازدید از این مطلب :
828