
سلام دوستان فاطمه هستم کمک راهنما یک همسفر:
یکی از هزاران خواستهی درونی انسانها این است که خواهان عدالت هستند و از تبعیض و نابرابری بیزارند. ریشهی کلمهی عدالت از عدل گرفتهشده و به معنای این است که هر چیزی که در جای خود قرار دارد عین عدالت است. بعضی از انسانها عدالت را با مساوات و برابری اشتباه میگیرند. اگر خداوند همهی مخلوقات و بندگانش را بهطور مساوی و یکسان در نظر میگرفت بدون اینکه به استحقاق آنها توجه کند آنوقت ظلم جاری میشد نه عدالت. در کنگره جملهی معروفی داریم که میگوید: درمان فوق ترک و رسیدن به تعادل فوق درمان است. شاید در ابتدای امر متوجه معنی این جمله نشویم؛ اما پس از ورود به کنگره و آموزش گرفتن میبینیم که بهتدریج فرد مصرفکننده به سمت تعادل حرکت میکند و پس از درمان به تعادل کامل میرسد؛ پس عدالت در مورد این فرد بهخوبی رعایت شده نسبت به فردی که وارد کنگره شده و پس از گذشتن ماهها از سفرش هنوز به درمان نرسیده است. یعنی درواقع رهجویی که از ابتدای امر فرمانبردار و مطیع راهنمایش است با رهجویی که گوشبهفرمان نیست یکسان نیستند. در الگوی کنگره 60 ما سه پارامتر معرفت، عمل سالم و عدالت راداریم . این سه پارامتر سرلوحهی تمامی آموزشهای ماست؛ تا معرفت و شناخت و آگاهی کافی کسب نکنیم هرگز نمیتوانیم عمل سالم انجام دهیم و تا این دو پارامتر را کاربردی نکنیم معنای راستین و واقعی عدالت را درک نخواهیم کرد. در کنگره بستر آموزشی برای همه یکسان است اما هر فرد به میزان آگاهی و شناختی که کسب میکند و همچنین بنا بر خواسته و تلاش خود میتواند بهره ببرد. خداوند در آیهی 30 سورهی شوری میفرماید: «و ما اصابکم من مصیبته فیما کسبت ایدیکم ،هر مصیبتی به شما برسد خودتان با دستان خودتان آن را کسب کردهاید.» از این آیه اینطور میشود استنباط کرد که هر بلا و گرفتاری که سرمان میآید خودمان باعث آن هستیم، برای کسی که میخواهد، درمان در کنگره اتفاق میافتد. اما کسی که همچنان به مصرف میپردازد و در تاریکیها به سر میبرد قطعاً عدالت در موردش اجراشده است؛ مسافری که 10 ماه تلاش میکند و پلههای خود را منظم طی میکند، سی دی مینویسد و فرمانبردار است قطعاً با مسافری که در تمام امور درمانش نامنظم است متفاوت است و در کنگره این دو باهم برابر نیستند، همانطور که در تمام هستی هر چیزی سر جای خودش قرار دارد و عدالت در موردش بهخوبی اجراشده است.

سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر:
اگر بخواهم تعریفی از عدالت داشته باشم باید بگویم که عدالت به معنای قرارگرفتن هر چیز یا هر شخص در جایگاه واقعی خودش است که این جایگاهها به همان اندوخته آموزشها و داشتههای درونی فرد بستگی دارد. عدالت منزلت بالایی دارد و برای برقراری آن باید فرد عادل باشد و دیگر اینکه عاقلانه عمل کند، تصمیماتش از روی احساسات و عواطف نباشد. در جایگاه قضاوت نشستن و دیگران را قضاوت کردن بسیار سخت است و کار هرکسی نیست؛ باید در این خصوص آموزش دید و به آگاهی ذهن که همان فرمان عقل است و وادی ششم هم بدان اشارهکرده است رسید ولی متأسفانه گاهی اوقات مشاهده میشود عدهای از افراد براثر عدم آگاهی و جهالت به زندگی دیگران سرک کشیده و با قضاوتهای نادرست و اظهارنظرهای غلط نسخه نادرست میپیچند و باعث تخریب و به بیراهه کشیدن انسانها میشوند.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر:
در هستی همهچیز بر مبنای عدالت است و در جای خودش قرار دارد و هیچچیز بینظم نیست. در کنگره 60 هم به همین صورت است. کنگره از سه ضلع معرفت، عمل سالم و عدالت تشکیلشده است که عدالت در رأس آن قرار دارد. برای رسیدن به عدالت باید عمل سالم و معرفت همراه با ضلع عدالت رشد کنند. تعیینکنندهی عدالت خودمان هستیم. در کنگره عشق و محبت به همهی افراد بهصورت یکسان و مساوی داده میشود اما این خود من هستم که چگونه بتوانم از این آموزشها استفاده کنم. افرادی که برای درمان به کنگره میآیند؛ وقتیکه وارد کنگره میشوند سوابق، تحصیلات، دارایی و ... را پشت در میگذارند. در کنگره همه را بانام مسافر میشناسند اما همه در یک رتبه نیستند. مثلاً کسی که خدمت میکند باکسی که مدتی است در کنگره است اما به درمان نرسیده و گریز میزند برابر نیستند، آن شخص درواقع به همه خیانت میکند چون بعد از چندین ماه از خدمات استفاده کرده اما هنوز به درمان نرسیده است. در کلامالله هم آمده که کسانی که پرهیزکارند به خداوند نزدیکترند. پرهیزکار کسی است که از ضد ارزشها دوری کند و دروغ نگوید. عدالت به معنای مساوی بودن نیست بلکه رعایت حقوحقوق دیگران است پس اگر در کنگره فقط به فکر منافع خودمان نباشیم و از ضد ارزشها دوریکنیم قطعاً عدالت برقرار میشود.

سلام دوستان محبوبه هستم یک همسفر:
مبنای کار کنگره بر اساس مثلث عدالت، معرفت و عمل سالم است، ازاینجا به اهمیت موضوع پی میبریم. به قول آقای مهندس انسان هیچچیزی نیست جز سعی و تلاشی که میکند اما اگر نتوانستیم روش صحیح آموزش را بیاموزیم باز در نقطه اول هستیم. هر کس با هر شرایطی که سفر میکند برای او عین عدالت است. عدالت یعنی هر چیزی در جایگاه خودش قرار بگیرد؛ اما شناختن این جایگاه بسیار دشوار است و لازمهی آن معرفت است. حالا تشخیص جایگاه هر چیزی نیازمند عقل است، اگر عقل نباشد تشخیص جایگاه میسر نیست. هر شخص در کنگره جایگاه خاص خود را دارد و برخورد با این جایگاهها بسیار متفاوت است. یک مسافر در این مسیر بایستی از تمام نیروهای خود از قبیل ترس، خشم و محبت تحت هدایت عقل استفاده کند آن زمان حتماً میتواند عدالت را به بهترین شکل درک کند. مسافر سفر اول یا دوم، راهنما و کمک راهنماها، مرزبانان و دیدهبانان و ... در برابر قوانین و حرمتهای کنگره باهم برابرند. هر مسافری اگر بر اساس میزان خاص و تلاش فکری و عملی خود به جایگاهی برسد عین عدالت است.

سلام دوستان اعظم هستم یک همسفر:
اصولاً همه انسانها در هر شرایط زمانی و مکانی در زندگی خود خواستار عدل، عدالت و یا بهاصطلاح انصاف هستند. هر شخص از تبعیض و نابرابری بیزار و متنفر است. در حقیقت اینجا بایستی اعتراف کنیم نوشتن و یا بحث کردن از موضوع عدالت ممکن است امری ساده باشد؛ اما در عمل و انجام، به گونهی دیگری است. عدالت مطلق شایسته و مختص ذات پروردگار است. هر کس وارد کنگره 60 میشود از هر نژاد و مذهبی و با هر جایگاه شغلی و تحصیلی، درب کنگره به رویش باز است و همه از یک فضا و آموزش با شرایط یکسان برخوردارند؛ اما اگر کسی با شناخت و معرفت بتواند آموزشها را بگیرد، به درمان برسد و خدمتگزار شود درواقع جایگاه خود را تغییر داده است. در مقابل فردی که به هیچ شناختی از خویش نرسیده باشد و خود را همچون گذشته پندارد و عملاً معرفت و عملکردی از خود ارائه ندهد، تغییر جایگاه برایش اتفاق نمیافتد. بین این دو مسلماً تفاوت از زمین تا آسمان است؛ و این عین عدالت است.

سلام دوستان مهسا هستم یک همسفر:
باکمی تفکر متوجه میشویم برای برقراری عدالت بایستی ابتدا به شناخت و آگاهی یا همان معرفت برسیم سپس بامعرفت کسبشده درراه عمل سالم قدم برداریم تا اینکه درنهایت بتوانیم به تعادل و یا عدالت برسیم. یکی از جملات نگهبان کنگره 60 جناب آقای مهندس دژاکام که ملکه ذهنم شده این است که درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است. قبل از اینکه با کنگره 60 آشنا شوم تعریف غلطی از عدالت داشتم و تصور میکردم عدالت یعنی اینکه همه باهم مساوی باشند و بهاندازه مساوی سهم ببرند اما اکنون تعریف درستی از عدالت را در کنگره 60 آموختهام و آن این است که هر چیز سر جای خودش باشد یا هر کس بهاندازه تلاش خودش سهم ببرد. در هر مقولهای به همین شکل است در کنگره 60 هم از سؤالی که در دستور جلسه از ما پرسیده میشود هویداست، آیا همه افراد در کنگره باهم برابرند؟ عدالت به ما میگوید خیر، زیرا اگر همه باهم برابر بودند که مساوات و عدالت نمیشد. مثلاً آیا اشخاصی که در کنگره 60 خدمتگزارند و افراد دیگر که فقط به کنگره رفتوآمد میکنند و خدمتی نمیکنند برابرند؟ جواب این سؤال را میتوان در دریافت افراد از کنگره 60 پیدا کرد.
تهیه، تنظیم و ویراستار: همسفر فتانه رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم)
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر پریسا
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
956