عدالت در لغت به معنای دادکردن (عدالت ورزیدن)، دادگر بودن، انصاف داشتن و... است؛ اما از نظر مفهوم، از دیدگاهی مانند اجزاء صور پنهان است که نمیتوان برای آن تعریف مشخصی در نظر گرفت و فقط میتوان آن را در شخصی که اجرا کننده آن است به عنوان الگو مشاهده کرد؛ به عبارتی خود او از درون به تعادل و عدالت رسیده و توانایی اجرای آن را نیز در بیرون دارد.
باور و تصور اغلب افراد جامعه بر این است که عدالت و عدل یعنی مساوات و برابری؛ به این معنا که تمامی افراد از هر چیزی که موجود است به صورت یکسان و هم اندازه برخوردار شوند و عدالت آن چیزی است که به نفع ماست؛ در صورتی که گاهی عدالت واژگان منفی مانند قهر، خشم، نفرت و... را نیز در دل خود جای میدهد و معنا میکند.
در دوران تحصیل نیز خود ما چنین تصوری داشتیم که معلم باید به همه دانش آموزان به یک چشم نگاه کند و به همه به یک اندازه ارفاق نماید، اما نمیدانستیم که معلم یا استاد به همه دانش آموزان، یکسان آموزش میدهد و همه از امکانات مدرسه به صورت یکسان استفاده میکنند و این امر به نوبه خود نوعی عدالت است، اما دانشآموزی که برای دریافت آموزشها تلاش و کوشش میکند و سعی میکند آنها را به بهترین شکل ممکن دریافت نماید، هنگامی که نمره خوبی دریافت میکند عین عدالتی است که خود برای خود در صور آشکار رقم زده است و عدالت در صور پنهان نیز همان احساس رضایت و خوشنودی و جایگاههایی است که در او جاری میشود؛ این امر در سیستم کل هستی و کائنات نیز اتفاق میافتد؛ بنابراین بر اساس آموزشهای کنگره و معنا و مفهومی که از عدل و عدالت برای ما روشن نمود و با استفاده از مثال بالا میتوانیم عدالت را اینگونه معنا کنیم: قرار گرفتن هر چیزی سر جای خود به گونهای که نظم و انضباط را نیز در بر بگیرد.

آموزشها و منابع کنگره و امکاناتی که در اختیار اعضای خود قرار میدهد، مانند آموزشها و امکانات دوران تحصیل برای همه افراد یکسان و برابر است؛ اما هر مسافر یا همسفر با توجه به تلاش و کوششی که برای دریافت آموزشها و به کار گرفتن آنها دارد تا خود به رهایی برسد و در ادامه، کمک و یاری به نیازمندان و دردمندان از خواستههای او میشود و با بذری که میکارد، جایگاه خود را به صورت ناخودآگاه و بدون اینکه دستی کوچکترین دخالت را داشته باشد، براساس خواسته و میزان دانایی خود و تلاش و کوششی که انجام میدهد، انتخاب میکند؛ البته این موضوع را نیز باید در نظر داشته باشیم که عدالت به این معنا نیست که هر فردی که تلاش و کوشش بیشتری میکند نتیجه بهتر و بیشتری دریافت مینماید، بلکه به کیفیت و چگونگی آن نیز بستگی دارد و میتوان نتیجه گرفت که هر شخص براساس پندار، گفتار و کردار خود، اجرا کننده عدالت در مورد خودش است.
گاهی اوقات میخواهيم عدالت را اجرا کنیم، اما به دلیل عدم آگاهی و اطلاع دقیق از موضوع، کاملاً برعکس عمل نموده و با بی عدالتی کامل مواجه میشویم؛ در این گونه مواقع بر اساس آموزشهای وادی پنجم بهترین کار این است که از انجام هر گونه قضاوت، صدور هر حکم و اجرای آن خودداری نماییم.
اگر به مثلث کنگره ۶۰ توجه نماییم، میبینیم عدالت در رأس آن قرار دارد؛ به عبارتی عدالت در کنگره، رسیدن به تعادل است و عدالت در رأس آموزشهای این مکان مقدس و امن است. در ضلع سمت راست آن معرفت قرار دارد؛ به این معنا که باید با دریافت آموزشهای کنگره و تغییر جهانبینی به معرفت و شناخت برسیم.
در ضلع مقابل، عمل سالم نوشته شده است؛ به این معنا که بعد از رسیدن به معرفت است که میتوانیم عمل سالم انجام دهیم و در صورت استمرار دریافت آموزش، رسیدن به معرفت، انجام عمل سالم این خود ما هستیم که به تعادل میرسیم و قادر خواهیم بود عدالت را درون خود و در مورد خودمان اجرا کنیم و در نتیجه به این توانایی خواهیم رسید که تنها عدالت را در حد و اندازه خود نه در حد و اندازه عدالت در بیرون نیز اجرا نماییم؛ زیرا هیچکس قادر نخواهد بود عدالت را آنچنان که بایسته و شایسته است اجرا نماید، مگر قدرت مطلق که یکی از صفاتش عادل بودن به معنای برقرار کننده عدالت است؛ بنابراین کائنات و هستی بر مبنای عدالت آفریده شده است، زیرا خالق و آفریدگار آنها عادل است، با خواسته رسیدن به معرفت، عمل سالم و عدالت.
نویسنده: همسفر فاطمه کمک راهنمای (لژیون 8)
تنظیم و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی کمک راهنما همسفر زهره (لژیون 12)
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
746