English Version
English

کمک بلاعوض

کمک بلاعوض

جلسه چهاردهم از دوره دوم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی رودهن با دستورجلسه «چرا باید به دیگران کمک کنیم؟» با استادی کمک راهنما همسفر نازنین، نگهبانی همسفر الهام، دبیری همسفر زهرا، ساعت ۱۵ روز سه‌شنبه چهارم مردادماه، سال ۱۴۰۱ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از نگهبان جلسه و استاد سردار ممنونم که امروز به من اجازه خدمت کردن را دادند. دستور جلسه امروز به ما می‌گوید که چرا باید به دیگران کمک کنیم، از کلمه باید استفاده می‌کند؛ چرا بیان نشده که بهتر است به دیگران کمک کنیم.
آقای مهندس در کتاب وادی می‌گویند: آدم‌ها به این دنیا آمده‌اند برای آموزش گرفتن و خدمت کردن، یعنی اول یاد می‌گیرند و بعد خدمت می‌کنند. کمک کردن همان خدمت کردن است، تمام موجوداتی که خداوند در هستی خلق کرده در هفت طبقه پراکنده یا تنظیم شده‌اند و ما در طبقه اول قرار داریم و شش طبقه بالاتر از ما قرار دارد. آقای مهندس می‌فرمایند: اطلاعاتی که به ما می‌رسد از طبقات زیر است و این بستگی به جایگاه ما دارد و اینکه چقدر پالایش انجام داده‌ایم.

ما که در این طبقه اول جهان هستی قرار داریم، این جهان هستی نیاز به یکسری پایه و ستون دارد. یعنی جهان بر روی یکسری پایه‌ها استوار است و واقعیت این است که انسان‌هایی که کمک می‌کنند ستون‌های جهان هستی هستند، چه چیزی بهتر و قشنگتر از این است که من ستون این جهان هستی باشم و جهان هستی بر روی من حساب کند.
کمک کردن فقط از لحاظ مادی نیست و فقط در کنگره هم نیست، کنگره محلی برای تمرین و آموزش گرفتن است. کمک کردن هم در صور پنهان، در فکر کردن و هم در عمل و رفتار است. چرا باید به دیگران کمک کنیم؟ به خاطر اینکه آدم‌های نرم خویی شویم و باعث می‌شود بعد از مدتی یکسری از خصوصیات و اخلاق‌های بد دیگران را نبینیم یا نادیده بگیریم و گذشت داشته باشیم.
کمک کردن به دیگران توقع را به شدت پایین می‌آورد، چون یک کمک بلاعوض محسوب می‌شود، کمک کردن به دیگران باعث می‌شود که از خودخواهی انسان کم شود. یک وقت‌هایی شما می‌توانی به یک نفر کمک کنی ولی به خاطر اینکه کینه‌ای به دل داری، یا به خاطر خود خواهی، این کار را انجام نمی‌دهی و کمک نمی‌کنی، یعنی باید جایی پا روی خواسته‌های خود، نفس خود و خودخواهی خودت بگذاری تا بتوانی دل یک آدم دیگری را شاد کنی.

ما آمده‌ایم به این جهان هستی و فرصت خیلی کوتاه است و ما نمی‌دانیم که تا چه زمانی زنده هستیم. ما در جهان ذهنی هم به دیگران کمک کنیم و یکسری چیزها را از دیگران نادیده بگیریم یا یکسری چیزها را نشنیده بگیریم، تا جایی که می‌توانیم در دنیای ذهنمان ببخشیم، باید رها کنیم، کمک کردن به دیگران رها کردن را به انسان یاد می‌دهد و باعث قدرت ما می‌شود. کمک کردن به دیگران به انسان دانایی می‌دهد. شاید همه شما تجربه داشته باشید وقتی که برای اولین بار می‌خواهید کمک کنید، این کمک کردن بدون فکر و بدون تحقیق کردن است و بعد از گذشت زمان متوجه می‌شویم که کمک کردن هم نیاز به برنامه‌ریزی دارد و باید بر روی یک برنامه‌ریزی کار را انجام دهیم. اول تحقیق کنید و بعد ببینید که آیا شما می‌توانی کمک کنی یا نه، یک زمانی هست که ما نمی‌توانیم کمک کنیم.

کمک کردن به دیگران باعث می‌شود که من مسئولیت پذیر باشم و سیستم هستی یک باری را بر روی دوش من می‌گذارد و بهترین نوع کمک کردن شرکت در لژیون سردار است چون که این لژیون نگهبان دارد و آن نگهبان استاد سردار است، این لژیون صاحب دارد و صاحبش استاد سردار است. کمک کردن به دیگران در زندگی شخصی و در خفا آدم را با خود واقعی‌اش روبرو می‌کند و کمک کردن فقط مالی نیست و اینکه بتوانیم از یکسری چیزها بگذریم یک نوع کمک کردن است.

قسط اول دنوری خانم الهام خسروانی

تایپ: همسفر رقیه رهجوی کمک‌راهنما فاطمه پاکجو (لژیون چهارم)

عکاس: همسفر سمانه رهجوی کمک‌راهنمافاطمه نصیری (لژیون سوم)

ارسال: همسفر عاطفه رهجوی کمک‌راهنمافاطمه نصیری(لژیون سوم)

همسفران نمایندگی رودهن 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .