خلاصه سی دی :عالم غیب

سی دی :عالم غیب

برمیگردیم به همان مسئله جبر و اختیار، زیرا بین علما یک سوالی بود، که آیا زندگی جبر است یا اختیار؟  راجع به معاد هم یک چنین چیزی ما داریم. یک عده میگویند معاد جسمانی است و یک عده میگویند روحانی است. اینها همیشه جنبه های گوناگون دارد. همیشه یک شاخه سوم ممکن است  باشد، که می آید و حقیقت را تغییر می‌دهد؛
یک عده میگویند اختیار یعنی  خواسته و یک عده میگویند جبر یعنی تقدیر ، در صورتی که اینها مجموعه ای هستند با هم؛
ما همه چیز را یا سفید می‌بینیم یا سیاه، در صورتی که بین اینها رنگ های دیگری  هم است . در تمامی مسائل نقاطی می باشد که انسان ها در نظر نمی گیرند، یا این و یا آن؛ ولی اینجا و در آموزش هایی که در کنگره قرار دادیم، گفتیم هم تقدیر هم خواسته و هم فرمان الهی  می باشد.  بعضی علما می گفتند  عشق بالاترین مسئله است و یک سری هم می‌گفتند زندگی فقط عقل است و عقل بالاترین مسئله است؛ در صورتی که اینها هیچ مخالفتی با همدیگر ندارند و مکمل همدیگر می باشند و ایمان نیز مکمل آنها است.
زندگی  همین است  تقدیر، خواست و  فرمان الهی. مهمترین مسئله‌ای که ما با آن  کار داریم خواسته است، با فرمان الهی و تقدیر اصلاً کاری نداریم. باید زندگی را بر مبنای خواست بنا  کنیم، زیرا اگر بخواهیم هر چه شد بگوییم تقدیر است، می‌شویم یک مُشت آدم خرافاتی که به هیچ صراطی مستقیم نیستند؛ و  هر اتفاقی برایمان  بیفتد،  گردن نمی‌گیریم و همه چیز را به گردن تقدیر می‌اندازیم. تقدیر هم همان نتیجه اعمال گذشته است؛ از حد و اندازه می آید، به میزان تلاشی که در گذشته کرده ایم امروز به ما داده می شود. اگر بخواهیم به تقدیر اعتقاد داشته باشیم باید به جهان های دیگر هم اعتقاد داشته باشیم که تقدیر ما رقم بخورد.
در ابتدای  کتاب آسمانی میگوید: این کتاب که در آن شکی نیست، هدایت می‌کند پرهیزکاران را، یعنی کسانی که از ضد ارزشها دوری می کنند. اصل پرهیزکاری هم یک مثلث است که سه  شرط اصلی دارد؛ اولین شرط این  است که به غیب ایمان دارند، دوم این که نماز را برپا می دارند، نه اینکه می‌خوانند. و بعد  انفاق می‌کنند از آنچه به آنها داده شده است.  منظور این است که این کتاب آسمانی به کسانی کمک می‌کند که این سه شرط را داشته باشند.
وقتی به تقدیر و فرمان الهی می‌رسیم می‌بینیم هر دو به جهان غیب می‌روند، ولی ما گفتیم که با فرمان و تقدیر کاری نداریم. و همه چیز را به پای خواسته می گذاریم و به خاطر اتفاقاتی که در گذشته افتاده است ما هیچ تاسفی  نمیخوریم، هیچ باختی در کار نیست و حرص گذشته را نمی‌خوریم. بعضی آدمها دائماً در گذشته زندگی می‌کنند و بعضی دائماً در آینده هستند و گویی زمان حال برای آنها بین دو تیغه قیچی است که طی روزهای گذشته و آینده حال را از بین می‌برند؛ ما از گذشته آموزش می‌گیریم، برای آینده برنامه‌ریزی می‌کنیم و در حال زندگی می‌کنیم. هر سه را باید با هم داشته باشیم، بابت هیچ کدام از مسائل گذشته نباید غصه خورد، چون هر مسئله خود هم  فرمان است، هم تقدیر و هم خواسته. ما باید با تمام توان جلو برویم و از چیزی نترسیم و کاری به خوب و بد نداشته باشیم زیرا در خوب و بدش   امکان دارد پرده از خیلی از راز ها بردارد.
یک اتفاقی سخت  و مشقت بار است  ولی به وسیله آن، باعث می‌شود که یک متد و دانشی کشف شود، و پرده از رازهای نهان بردارد. باید به گذشته نگاه کنیم و آنها را مورد بررسی قرار دهیم که بدانیم چرا این اتفاقات افتاده، خواه راجع به خودمان باشد یا راجع به دیگران.
مسائل از یاد رفته را به یاد بیاوریم و بعضی از مسائل  را به صراحت بیان کنیم. و بدانیم هر چیزی را نباید بیان کرد زیرا ایجاد مشکل می‌کند. ما اختیار خودمان را داریم و بستگی دارد در چه شرایطی باشیم، نمی‌توانیم هر چه را که خواستیم بگوییم، همانطور  که یک آقا را خطاب می کنیم نمی توانیم یک خانم را خطاب کنیم. نباید بعضی مطالب را به صراحت بیان کرد ، مثلاً یک فردی که درگیر سرطان است ، اگر به صراحت این را بیان کنید امکان دارد اتفاقی برای خودش و خانواده‌اش بیفتد. باید هر چیزی را  در شرایط مناسب با کلام مناسب، زمان مناسب و در مکان مناسب بیان کنیم. اگر همه مطالب را به صراحت بیان کنیم مانند میوه نرسیده می‌ماند که باعث مشکلات گوارشی می‌شود. ولی زمانی‌ که میوه رسیده باشد به آسانی چیده و خورده می شود.
در همه مسائل هیچ تعصبی نداشته باشید، تعصب چیز بسیار نامناسبی است. گاهی بعضی ها به یک چیز غلط تعصب دارند که غیر از تخریب هیچ چیزی در پیش ندارد. راجع به قطب‌های منفی هیچ فکری نکنید، بزرگترین جادو خودتان هستید. کسی کاری به کار شما ندارد، در این زمانه مردم آنقدر گرفتاری دارند که کاری به کار دیگران ندارند.
  دو قطب داریم که یک قطب قدرت های شیطانی و دیگری قدرت های الهی می باشند  و هر دو در اختیار خداوند و مکمل همدیگر هستند. هر اتفاقی  در زندگی می‌افتد اگر منفی باشد نباید راجع به آن هیچ یادی  و هیچ صحبتی کنیم. باید در جهت صراط مستقیم حرکت کنیم و بر روی مسائل مثبت تفکر کنیم.
 جهان ها بین هم یک مرزی دارند، اگر به عالم غیب اعتقاد داشته باشیم پس در عالم غیب موجوداتی  هستند، بین ما و موجودات عالم غیب یک پرده است که نمی توانند به حریم ما وارد شوند، مگر اینکه ما آنها را دعوت کنیم. وقتی دعوت کردیم بیرون کردن آنها کار آسانی نیست. پس باید به این مسئله توجه کنیم که اگر نیروهای شیطانی به اندیشه ما وارد شوند، این خود ما هستیم که آنها را دعوت کرده ایم. و اگر بخواهیم آنها را بیرون کنیم باید در صراط مستقیم حرکت کنیم و به یاد خداوند باشیم و  نیروهایی که از انها انرژی دریافت می‌کنیم. متشکرم.

تهیه وتایپ :کمک راهنما همسفر مریم

ویرایش:همسفرآمنه لژیون یکم (کمک راهنما همسفر عاطفه)

تنظیم :راهنمای تازه واردین همسفر مولود

و