کمک راهنمای لژیون ویلیام وایت، همسفر اکرم از نمایندگی ستارخان با ۱۰ سال تخریب وارد کنگره شدند، آنتی ایکس مصرف قلیان، مدت ۱۰ ماه و ۱۵ روز با کمک راهنمایی همسفر شهلا با متد دی اس تی و داروی نیکوتین خوراکی سفر کردند و دو سال و پنج ماه است که با دستان جناب استاد امین آزاد و رها هستند. از همسفر اکرم تشکر می کنیم که وقت خود را در اختیار ما گذاشتند.
با چه دیدی برای درمان نیکوتین خود اقدام کردید و وارد لژیون ویلیام وایت شدید؟
وقتی برای اولین بار صحبت های استاد جلسه را درباره مضرات و ضد ارزشی بودن قلیان شنیدم، متوجه این موضوع شدم که من یک مصرف کننده نیکوتین هستم که در جسم خودم تخریب هایی را به وجود آورده ام و با این دیدگاه اقدام کردم که وقتی بستر مناسبی فراهم شده است، از این عمل ضد ارزش و زیان آور دوری کنم.
تردیدهایی که برای شروع سفر داشتید را چگونه پشت سر گذاشتید؟
من با بررسی و دیدنِ حالِ خوش کسانی که در حال سفر بودند و یا به درمان رسیده بودند، از مرحله تردید گذر کردم و به این باور و اطمینان رسیدم که باید سفر کنم و به رهایی برسم.
اگر از سخت ترین روزهایی که در طول سفر داشتید بخواهید برایمان بگویید چه روزهایی بودند؟
این را بدون اغراق می گویم که سختی و مسائلی که پیش آمد، همه در نظر من شیرین و گوارا بود چون من از دو منبع آموزشی بهره مند می شدم و این از آرزو های من بود که بتوانم به منابع بیشتری از این سر چشمه جوشان دست پیدا کنم.
تلخ ترین و شیرین ترین لحظات شما در طول سفر یا دوران سازگاریتان چه بود؟
حقیقتاً تلخی نبود، جز شیرینی چیزی نبود و شیرین ترین و گوارا ترین لحظه برای من، لحظه ملاقات با جناب استاد امین برای اولین بار و امضای رهایی من از بند نیکوتین بود که هنوز هم آن لحظه در خاطرم هست و با مرور آن در وهله اول خداوند را شاکرم که به من توفیق حضور در این مسیر پر از خیر و برکت را اعطا کرد و در ادامه سپاس گزار جناب مهندس و خانواده گران قدرشان هستم و سپاس گذارم از تمامی استادان در این مسیر سبز و پر از رشد و آگاهی.
بزرگ ترین و کار بردی ترین آموزشی که از لژیون ویلیام وایت گرفتید چه بود؟
نظم و انضباط یکی از بارز ترین آموزش ها در لژیون ویلیام بود و از همه مهم تر آشنایی با مقوله دستور جلسه های هفتگی که محور اصلی آموزش ها و کار در لژیون ویلیام وایت می باشد. در اوایل سفر اکثر چهارشنبه ها را با هر شرایط آب و هوایی و فیزیکی که بود به آکادمی می رفتم و آن موقع ها شور و حال عجیبی در نمایندگی مرکزی حاکم بود و بسیار لذت بخش بود، ملاقات جناب مهندس از نزدیک و دیدن خوشحالی خانواده ها به واسطه رهایی مسافرانشان، چون آن روزها لایو اینستاگرام نبود.
آیا سفر نیکوتین در باز شدن حس های شما تأثیر گذار بود؟
بسیار تا بسیار مرا با دنیای درونم آشنا کرد و چراغ راهی شد برای این که من به اصلِ وجودی خود سری بزنم، احساس خود ارزشی کنم و زمانی را فقط و فقط برای خودم و فارغ از احوالات مسافرم قائل باشم.
چندبار در طول سفر دچار وسوسه شدید و چطور از این گذر گاه عبور کردید؟ من به واسطه سفر خوبی که با خانم شهلا داشتم و فرمان برداری محضی که داشتم با مصرف به موقع و اندازه ای که ایشان تعیین می کردند دچار وسوسه زیادی نشدم، حضور در هر جلسه و استفاده از سی دی های مربوطه به آشنا شدن با چگونکی این سفر و تصویرسازی روز رهایی، بسیار به من کمک کرد که این سفر را با کم ترین خطا و نیاز ادامه دهم.
تعریف شما از سفر چیست؟
سفر به نوعی تصمیم و شروع برای حرکت و رفتن از یک مبدا مشخص به سمت یک مقصد مشخص است، با برنامه ریزی و کسب اطلاعات دقیق و صحیح و استفاده از تجربیات ناب کسانی که این مسیر را رفته اند و به نتیجه رسیده اند است.
قصد شما از این که کمک راهنمای ویلیام وایت شدید چه بود؟
این بهترین سؤال شماست و از شما سپاس گذارم بابت طرح این سؤال، هدف اصلی من خدمت و ادای دین هر چند کوچک به کسانی که مثل من در آن وضعیت سخت مصرف سیگار و قلیان هستند و در سختی و عذاب هستند، برای رساندن آن ها به سلامتی و سر منزل امن رهایی. به نوعی دیگر قدر دانی از اساتیدی که برای افرادی مثل من زحمت کشیدند و وقت گذاشتند.
خاطرهای از رهجوهایتان و سفرشان برای ما تعریف کنید؟ اوایل تشکیل لژیون مدت ها من سر لژیون می نشستم بدون مراجعه رهجو ولی بعد از مدتی خود به این باور رسیدم که اندک اندک جمع مستان می رسند. اولین رهجوی من که البته قبلاً درباره حضور در لژیون صحبت کرده بود ولی ۹ ماه شرط حضور در نمایندگی را نداشت به من مراجعه کرد و هفته بعد دومین رهجو که هر دو سال ها تخریب سیگار داشتند، من با آغوش باز و با تمام وجود پذیرای وجود نازنین این عزیزان شدم و به قولی، همسفر مسافرین ویلیام شدم. لژیونی که افتخار خدمت در آن از طرف جناب مهندس به من داده شده بود و شیرین ترین لحظه، لحظهای بود که آقای مهندس برگه های این دو عزیز را امضاء کردند و من با تمام وجودم خداوند را شکر کردم بابت این عمل عظیم.
نظر شما در مورد چگونگی داشتن لژیون قوی چه است و به نظر خودتان لژیون شما قوی است؟
در رأس یک لژیون قوی، کمک راهنمایی قرار دارد که بتواند آموزش ها را کاربردی و عملی کند، به قوانین و حرمت ها احترام بگذارد، یک فرمانده خوب در وهله اول باید فرمان بردار باشد و به عشق و محبت اقتدا کند تا نمونه خوبی برای الگو برداری رهجو ها باشد و رهجو بتواند حسِ خوب محبت و امنیت را از راهنما دریافت کند. من هم به طبعیت از استادانم نهایت سعی خودم را در این مسیر کردهام وامید وارم که در این راه موفق باشم.
و در آخر اگر صحبتی مانده بفرمایید؟
با تمام بند بند وجودم حضرت دوست، خداوند مهربان را شکرگزار هستم که من را لایق خدمت در این جایگاه دانست و قرار داد و در ادامه از زحمات بی شائبه جناب مهندس و خانواده بزرگوار ایشان تشکر و سپاس گزاری می کنم برای آماده سازی این بستر پر از امنیت و آرامش و دست بوس استادان بزرگوارم هستم، خانم شهلا عزیزم و خانم جلالی بزرگوار که بدون هیچ چشم داشتی برای رشد و پرورش من زحمت کشیدند و ممنون از شما دو عزیز که این مصاحبه را ترتیب دادید، موفق باشید.
تهیه و تایپ: مسافر نیکوتین مهناز از نمایندگی رباط کریم و مسافر نیکوتین زهره از نمایندگی ستار خان
ویراستاری: مسافر نیکوتین اکرم از نمایندگی ستار خان
منبع : سایت ویلیام وایت کنگره 60
- تعداد بازدید از این مطلب :
398