چشمههای جوشان و رودهای خروشان ، همگی به بحر و اقیانوس میریزند. چشمه وقتی میتواند جوشان باشد که منبع عظیم آب داشته باشد و در ارتفاع باشد که وقتی قدرت داشته باشد چشمه جوشان تبدیل به رود خروشان میشود و به بحر میریزد .
انسان باید بدین گونه باشد و برای رسیدن به مقصد باید منابع اطلاعاتی و آگاهی کامل در تمام سطوح داشته باشد.یعنی به دانایی موثر رسیده باشد .همیشه ما فکر میکردیم اگر کسی سواد بالایی داشته باشد و یا تخصص خاصی داشته باشد دانایی خوبی دارد. ولی با ورود به کنگره دریافتیم که اینطور نیست و این دانایی فقط در رابطه با همان حرفه یا تخصص خودشان است. چرا که ما در کنگره علم و هنر زیستن را یاد میگیریم. یاد میگیریم که برای رسیدن به آرامش و آسایش باید از ضد ارزشها دوری کنیم تا در صراط مستقیم قرار بگیریم.
اما بالعکس چشمه جوشان ، فاضلاب جوشان است! که برخی افراد مانند فاضلاب جوشان هستند. کسانی که وارد کنگره میشوند اگر چشمه جوشان نباشند و قوانین را اجرا نکنند و نخواهند که تغییر کنند ، همانند فاضلابهای جوشان هستند که آرامآرام از دایره بیرون می روند و جایگاهی در این مکان ندارند.آنان از همان ابتدای ورود در پی نقص حرمتها هستند و نمیدانند که پا در یک مکان مقدس گذاشتهاند و این حرکت باعث دور شدن آنان میشود.
انسان قدرت اختیار دارد و این قدرت اختیار مهمترین چیزی است که خداوند به انسان داده است و این خود انسان است که انتخاب میکند خوبی و بدی را ،و میتواند با کسب آموزش درست تشخیص بدهد که در کدام مسیر باشد: فسق و فجور و یا تقوا.
در مسیر تاریکی قدم گذاشتن و حرکت در آن بسیار راحت است، حداقل در خصوص اعتیاد به مواد مخدر که این گونه است. در ابتدای مصرف با کمترین مقدار مواد مصرفی ، بیشترین انرژِی از بدن آزاد میشد. ولی با گذشت زمان مصرف بیشتر میشد ولی انرژی کمتر ، تا اینکه یک مصرفکننده شدیم.
ولي برگشت از آن و حركت به سمت روشنايي بسيار سخت است ، ولي همین طور كه اين مسير روشنايي سخت است و قلوه سنگهایی كه اشاره شد كه در آن وجود دارد ،اگر از جلوی راه برداشته شود با اين وجود سختیهایش بسيار شيرين است و لذت آن وصف شدني نيست و قابلمقایسه با لذتي كه در مصرف مواد داشتيم هم نيست و اختلاف پتانسيلي كه در آن به وجود میآمد يكسان نمیباشد.
در دوران مصرف فكر میکردیم كه انرژي میگیریم. اين انرژي کسبشده از پوست و گوشت و خون و استخوان ما بود .مثل نارنجكي كه اول پوسته خود را متلاشي میکند و اولين خسارتي كه مصرفکننده ميزند به خودش است و همه ما اين تجربه را داشتهایم. تخریبت بعدي متوجه خانواده و جامعه و....میشود.
شيطان از بهترين راه و زیباترین شکل ممكن استفاده میکند تا انسان را با اختيار خود گمراه كند و (درب باغ سبز) را نشان میدهد. در ابتدا تصور میکنی كه يك ماده جادويي پيدا كردی و استفاده میکنی و در ادامه ميگويي كه بدا به حال كساني كه از اين ماده استفاده نمیکنند. يك دوستي داشتم كه میگفت : (مادهای كه به اين خوبي است و خدا آفريده و ساخته دست بشر نيست، ايرادي ندارد استفاده كنيم و خيلي هم خوب است ) و اين همان الهام و القاء شيطان بود و انگشت اشاره آن به (درب باغ سبز) بود و ما را به سمت قهقرا هدايت كرد .اين داستان سياهي و تاریكي اعتياد بود و حالا چشمه جوشان بودن و رود بودن كه در كنگره معني آن با بیرون فرق میکند.
در بيرون شايد يك دلال براي جاري بودن اين باور را دارد كه هر روز بيشتر از روز قبل پول در بياورد و شايد باور يك انسان مؤمن اين باشد كه از روز قبل بيشتر عبادت داشته باشد ولي در کنگره ملاك چيز ديگري است و معني متفاوتي دارد. ملاك در كنگره اين است كه انسان در تمامی مسير ارزشها به يك اندازه هدايت شود. شايد سال قبل من خودم به اين موضوع اینطور نگاه نمیکردم والان فكر میکنم من بايد در تمام زمينه ها مانند كار، تحصيل ، سفر، خدمت و... تلاش كنم و هر روز بهتر از ديروز باشم ومي توانم اینطور رود خروشان و چشمه جوشان شوم .
با احترام مسافر علی فروغی
- تعداد بازدید از این مطلب :
5810