لژیون درمان وابستگی به دخانیات (ویلیام ال وایت) در تاریخ 97/07/10 روز سهشنبه در نمایندگی ارتش به راهنمایی مسافر رضا (لژیون 1)
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا خداوند را شکر میکنم که توانستیم بار دگر در این محیط امن حضورداشته باشیم و میتوانیم از این انرژی و علم سرشار استفاده کنیم، کنگره ۶۰ یک نعمت است و جایی مناسب؛ هم برای خدمت کردن کسانی که خواستار و مشتاق خدمت هستند و هم آموختن و کسب دانایی. یادگرفتن راه و روش درست زندگی کردن را میتوان در کنگره ۶۰ آموخت.در سایت یک مقاله از جناب آقای خدامی را مطالعه کردم که بسیار زیبا بود، در آن مقاله ایشان فرموده بودند: مسافری که دو ماه از سفر وابستگی به مواد خود را پشت سر گذاشته باشد میتواند در لژیون ویلیام وایت شرکت کند و هیچ راهنمایی هم نمیتواند مانع از ورود مسافر به لژیون ویلیام وایت شود و نکته جالب دیگر این بود که در درمان وابستگی به دخانیات، کنگره ۶۰ و لژیون ویلیام وایت، بههیچعنوان از روشهایی مانند کم کردن سیگار، کوچک کردن آن روشهای اینچنین استفاده نمیشود و زمانی که یک مسافر وارد لژیون میشود بهمحض ورود سیگار خود را قطع کرده و داروی درمان یا همان آدامس نیکوتین دار را مصرف خواهد کرد. این دو نکته خلاصهای از سخنان آقای خدامی در سایت کنگره ۶۰ بود که من توصیه میکنم عزیزان حتماً به سایت کنگره ۶۰ سر بزنند و از این طریق خود را به کنگره ۶۰ متصل نگهدارند و سطح دانایی خود را بالاتر ببرند، خصوصاً برای کسانی که به دلیل پارهای از مشکلات نمیتوانند در کلاسها شرکت کنند، این فرصت و نعمتی بسیار خاص است تا ارتباط خود را با کنگره ۶۰ حفظ کنند.
دستور جلسه این هفته در کنگره ۶۰ وادی یکم میباشد، این وادی بسیار پراهمیت است، ازآنجاییکه جناب مهندس همیشه فرمودند که اگر کسی بتواند به وادی تفکر عمل کند ۹۰ درصد راه را پشت سر گذاشته است؛ زمانی که به گذشته مینگرم، متوجه میشوم که خیلی از کارهای من از سر شور و شوق بوده است نه از سر تفکر و اندیشه؛ گاهی تصمیم میگرفتم ورزشکار شوم و به دنبال آن در کلاسهای ورزشی شرکت میکردم اما بعد از یک مدت پشیمان میشدم و ورزش را نیمهکاره رها میکردم یا با دیدن یک تابلو نقاشی زیبا به این فکر میافتادم که نقاشی را بیاموزم و بازهم همان سلسله اتفاقات رخ میداد، یعنی نقاشی را هم نیمهکاره رها کردم، تمام این تصمیمات اشتباه به این دلیل بود که شور و اشتیاق جای تفکر را گرفته بود. این مسئله در ترک کردن سیگار نیز گریبان گیر من بود به اینگونه که روزی تصمیم بر ترک سیگار میگرفتم و سریعاً بسته سیگار خود را له میکردم، پس از ۲ ساعت پشیمان میشدم و به دنبال بسته لهشده میگشتم و دوباره کشیدن سیگار و تکرار مکررات و تمام اینها به دلیل این بود که تفکر پشتکارهایم نبود.
اما راه درست و با تفکر به این صورت است که من اگر میخواهم وابستگی به سیگار را رها کنم باید در ابتدا در مورد این کار تحقیق و تفحص کنم، انواع راههای انجام آن را مورد واکاوی قرار دهم، کسانی که از این راهها استفاده کردند را بررسی کنم و بعدازآن باید به این مسئله فکر کنم که اگر تمام این راهها را بروم قرار است چه چیزی به دست بیاورم، آیا قرار است با انجام دادن این کار تمام عمر با وسوسه سیگار، روز را به شب و شب را بهروز برسانم؟ یا اینکه قرار است از سیگار و وابستگیهای آن بینیاز شوم و اگر لذت سیگار کشیدن را از دست میدهم لذتی بهتر از آن به دست بیاورم، اینها نکاتی است که در کنگره ۶۰ آموختم یعنی اینکه تفکر: حرکت از یک نقطه مجهول به یک نقطه معلوم است و باید قبل از حرکت کردن آن نقطه مجهول را برای خود به نقطهای معلوم تبدیل کنم البته نکتهای که در این میان میماند این است که در کنگره ۶۰ تمام راهها رفته شده و تجربیاتی که باید کسب میشده کسبشده است و تماممسیر علامت زدهشده و موردبررسی کامل قرارگرفته است و من تنها کاری که باید بکنم این است که خواسته واقعی داشته باشم و در مسیر کنگره ۶۰ قدم بردارم تا به هدف خود برسم.
درمان مواد مخدر و یا سیگار در کنگره ۶۰ پله نخست است و بعدازآن باید به شناسایی و رفع ضد ارزشها و مشکلات و مسائل دیگر درون خود بپردازم مثلاً من درگذشته مدام به این فکر میافتادم که یک مغازه بگیرم و آن را پر از اجناس کنم و در آن مغازه به فروش بگذارم و این فهم و برداشت من از کاسبی کردن بود و به دلیل بیتفکری به مشکلات برخورد میکردم، درصورتیکه امروز اگر بخواهم کاری را شروع کنم حتماً قبل از آن تفکر خواهم کرد تا به این نتیجه برسم که آیا این کار برای من مناسب است یا نه و بهصورت خلاصه آموختهام که بیگدار به آب نزنم.در ادامه این وادی از این گفته میشود که در مورد چه مسائلی باید تفکر کرد و در مورد چه مسائلی نباید تفکر کرد و این مسئله از اهمیت زیادی برخوردار است چون با تفکر کردن در مسائل بیخود و بیفایده تنها اتفاقی که میافتد این است که انرژی من از دست میرود خصوصاً در سفر اول که من در حال سفر کردن با داروی درمان اوتی هستم و هرچه انرژی به دست خواهم آورد از دست خواهم داد. در آخر باید به نکته بسیار مهم که در این وادی آورده شده است اشارهکنم که من برای انجام کاری میتوانم از مشورت دیگران استفاده کنم اما تصمیمگیرنده خود من هستم که باید شرایط را بسنجم و تصمیم نهایی را بگیرم.
نگارنده و عکاس: مسافر روزبه
تهیه و تنظیم: مسافر محمدحسین
منبع: کنگره60، نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
1324